Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (4 milliseconds)
English
Persian
f. come f.served
رودتر راه میافتد
Other Matches
the curtain falls
پرده میافتد
way the wind blows
<idiom>
چیزی که اتفاق میافتد
it is of frequent
بسیار اتفاق میافتد
gutter ball
گویی که به شیار میافتد
commonest
آنچه اغلب اتفاق میافتد
commoners
آنچه اغلب اتفاق میافتد
common
آنچه اغلب اتفاق میافتد
processionist
کسیکه با دستهای راه میافتد
foot pedal switch
سوئیچی که با پدال پایی بکار میافتد.
lenght
ضربهای که توپ روی دیوارعقب میافتد
lineball
توپی که روی خط میافتد و قبول نیست
combinatorial explosion
موقعیتی که به هنگام حل مسئله اتفاق میافتد
heavy
گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
heavies
گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
heavier
گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
heaviest
گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
chippie
ضربه کوتاه هوایی که به سوراخ میافتد
air operated tipping gear
چرخ دندهای که با فشار هوابه کار میافتد
netball
توپی که پس از برخورد با لبه تور به زمین میافتد
butterfingers
کسی که چیز زود از دستش میافتد و میشکند
hole in one
گوی ضربه خورده از نقطه اغاز که به سوراخ میافتد
yorker
توپی که نزدیک پای توپ زن میافتد و زدن ان مشکل است
cyclic
دستیابی به اطلاع ذخیره شده که فقط در یک نقط ه مشخص در حلقه اتفاق میافتد
coincidence circuit
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
coincidence element
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
an intercurrent disease
ناخوشی که توی ناخوشی دیگر میافتد
spigot
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
it occurs twice a day
روزی دوبار رخ میدهد روزی دوبار اتفاق میافتد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com