English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (38 milliseconds)
English Persian
scooter روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
scooters روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
Other Matches
motor scooter روروک موتوری
go-kart روروک
go-karts روروک
go cart روروک
rocker روروک غلتانک
rockers روروک غلتانک
whaleboat قایق موتوری یا پارویی درازو باریک مخصوص صید نهنگ و غیره
ferry قایق موتوری
motorboat engine قایق موتوری
motorboat قایق موتوری
gasboat قایق موتوری
ferried قایق موتوری
ferrying قایق موتوری
powerboats قایق موتوری
ferries قایق موتوری
powerboat قایق موتوری
motorboats قایق موتوری
outboarder راننده قایق موتوری
speedboat قایق موتوری سرعت
motor launch قایق موتوری کرجی
powerboat racing مسابقه با قایق موتوری
diver راننده قایق موتوری
daycruiser قایق موتوری کوچک
motorboat racing مسابقه با قایق موتوری
speedboats قایق موتوری سرعت
powerboating راندن قایق موتوری
parasailing بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومبیل یا قایق موتوری بلند شدن در هوا با چتر بکمک قایق موتوری
drag boat قایق موتوری مسابقه سرعت
powerboat قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
powerboats قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
outboard motors موتوری که روی قایق سوارشده
cigarrette قایق مسابقه بزرگ موتوری
outboard motor موتوری که روی قایق سوارشده
speedboat کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
motor torpedo boat قایق موتوری سریع السیراژدر انداز
speedboats کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
storm boat نوعی قایق سبک هجومی موتوری
sea skiff قایق موتوری به اندازه متوسط با کابین
sportfisherman قایق موتوری بزرگ برای ماهیگیری دورازساحل
wake surfing موج سواری بدنبال قایق
predicted log racing مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
parakiting بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومیبل یا قایق موتوری
hydroplane نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplanes نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaning نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaned نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
tubing ورزش یا تفریح قایق سواری درمسیر رود
canalboat قایق مخصوص کانال
skeeter قایق مخصوص روی یخ
iceboat قایق مخصوص مسابقه روی یخ
surfboat قایق مخصوص هوای توفانی یا خیزاب
frostbiter قایق مخصوص حرکت درهوای سرد
sheet bend گره مخصوص وصل دو طناب قایق
drives راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
drive راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
iceboat قایق مخصوص رانندگی روی سطح یخزده
rumrunner ادم یا قایق مخصوص حمل مشروبات قاچاق
shelling قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shell قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shells قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
gaff میله نگهدارنده ضلع بالایی بادبان قلاب مخصوص حمل ماهی به خشکی یا قایق
canopy روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
motorize موتوری کردن
motorization موتوری کردن
automotive وسیله موتوری موتوری
jumble سواری کردن
jumbled سواری کردن
to take a drive سواری کردن
saddle سواری کردن
to take a ride سواری کردن
saddled سواری کردن
saddles سواری کردن
jumbling سواری کردن
jumbles سواری کردن
drive سواری کردن کوبیدن
to go by bicycle دوچرخه سواری کردن
bicycle دوچرخه سواری کردن
bicycles دوچرخه سواری کردن
drives سواری کردن کوبیدن
to ride a bicycle دوچرخه سواری کردن
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
to bike دوچرخه سواری کردن [اصطلاح روزمره]
to offer somebody a lift به کسی پیشنهاد سواری دادن کردن
[Could I] give you a lift? [colloquial] به کسی پیشنهاد سواری دادن کردن
slide سواری کردن مقابل موج بازاویه شکسته
caroche نوعی کالسکه یادرشکه درشکه سواری کردن
slides سواری کردن مقابل موج بازاویه شکسته
lubber's line علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
physical motor pool پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
to jump-start an engine موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
tacking سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
capsized واژگون کردن قایق
capsize واژگون کردن قایق
swamp غرق کردن قایق
swamped غرق کردن قایق
boats قایق رانی کردن
swamping غرق کردن قایق
boat قایق رانی کردن
broached سوراخ کردن قایق
broaches سوراخ کردن قایق
broach سوراخ کردن قایق
barges با قایق حمل کردن
broaching سوراخ کردن قایق
barged با قایق حمل کردن
barge با قایق حمل کردن
capsizing واژگون کردن قایق
capsizes واژگون کردن قایق
swamps غرق کردن قایق
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
cast off باز کردن طناب قایق
bail عمل خارج کردن اب قایق
ground tackle وسیله مهار کردن قایق
ship water نفوذ کردن اب بداخل قایق
scow با قایق چهارگوش حمل کردن
mooring نقطه مهار کردن قایق به ساحل
lighters با قایق باری کالا حمل کردن
lighter با قایق باری کالا حمل کردن
steamboat قایق بخاری باکشتی بخارسفر کردن
mooring line طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
head down دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
head off دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
foldboat قایق قابل جدا کردن قطعات وبستن ان
port بزرگ کردن لوله اگزاست سمت چپ قایق
bolt پیچ مخصوص قفل کردن در
boat space فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
spitton فرف مخصوص تف کردن
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
spill wind سست کردن بادبان برای جلوگیری از تمایل قایق به یک سمت
cable طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cabled طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
drying furnace کوره مخصوص خشک کردن
drying chamber اطاق مخصوص خشک کردن
blenders ماشین مخصوص مخلوط کردن
blender ماشین مخصوص مخلوط کردن
motorbike دوچرخهی موتوری
push bikes در برابردوچرخه موتوری
motor pool پارک موتوری
aerodyne هواپیمای موتوری
motor drive محرکه موتوری
motor unit یکان موتوری
motorcades کاروان موتوری
push bike در برابردوچرخه موتوری
motorbikes دوچرخهی موتوری
pooled پارک موتوری
motorized یکان موتوری
motor vehicle خودرو موتوری
moped دوچرخهی موتوری
mopeds دوچرخهی موتوری
motor vessel کشتی موتوری
pool پارک موتوری
pools پارک موتوری
motor fule سوخت موتوری
motorcade کاروان موتوری
file brush برس مخصوص پاک کردن سوهان
rougher دستگاه مخصوص ناصاف کردن اشیا
antimateriel agent عامل مخصوص فاسد کردن اماد
motor transport حمل و نقل موتوری
power driven vessel یگان شناور موتوری
motorsports ورزشهای با وسایل موتوری
pool equipment وسایل پارک موتوری
motor vehicle وسیله نقلیه موتوری
to start a motor موتوری را بکار انداختن
panel truck بارکش کوچک موتوری
traveler میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
showboat قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
forklift ماشین مخصوص بلند کردن چیزهای سنگین
mountee اژیر مخصوص اماده کردن توپهای ناو
space heater بخاری مخصوص گرم کردن فضای ازاد
hackamore مهاریاپوزه بند مخصوص رام کردن اسب
jackhammer مته دستی مخصوص سوراخ کردن سنگ
kick over <idiom> موتوری که شروع به کار میکند
movement table جدول حرکت ستونهای موتوری
automotive تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
convoy کاروان دریایی ستون موتوری
motorized یکان موتوریزه محمول موتوری
power mower چمن زن یا علف چین موتوری
motorcar وسیله نقلیه موتوری اتومبیل
convoys کاروان دریایی ستون موتوری
ricer رنده مخصوص رشته کردن سیب زمینی وخمیر
crop end saw اره مخصوص قطع کردن بخشهای اضافی شمش
convoy assembly port بندر محل تجمع ستون موتوری
motors موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motor traffic رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com