Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 128 (2 milliseconds)
English
Persian
extrusion
روزن رانی
Search result with all words
extrudate
محصول روزن رانی
Other Matches
dump
شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
imperforate
بی روزن
extruder
روزن ران
perforated castingwell
چاه روزن دار
orthodromics
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
floatable
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
femoral
رانی
crural
رانی
ranee
رانی
rani
رانی
inguinal
کشاله رانی
d. of a speech
سخن رانی
oratorship
سخن رانی
salaciousness
شهوت رانی
salacity
شهوت رانی
oarsmanship
کرجی رانی
wheelchairs
ویلچر رانی
wheelchair
ویلچر رانی
voluptuousness
شهوت رانی
ejection
بیرون رانی
canoe
قایق رانی
canoes
قایق رانی
motoring
اتومبیل رانی
voluptuously
باشهوت رانی
yachting
قایق رانی
repression
واپس رانی
harness race
مسابقه ارابه رانی
innavigable
غیرقابل کشتی رانی
loxodromics
کشتی رانی در خط مایل
libidinously
از روی شهوت رانی
harness racing
ارابه رانی تک اسبه
inland navigation
کشتی رانی در رودخانه ها
funeral oration
سخن رانی برسرجنازه
magnetic potential
نیروی مغناطیس رانی
nautically
از لحاظ کشتی رانی
to gratify ones passions
شهوت رانی کردن
to go on the stump
سخن رانی کردن
to give a lecture
سخن رانی کردن
shippable
قابل کشتی رانی
seaworthy
قابل کشتی رانی
salaciously
از روی شهوت رانی
sailing orders
دستور کشتی رانی
pultrusion process
فرایند کشش رانی
pawn roller
پیاده رانی شطرنج
pawn push
پیاده رانی شطرنج
ox goad
نیزه گاو رانی
shipping company
شرکت کشتی رانی
auto drome
پیست اتومبیل رانی
cabotage
کشتی رانی ساحلی
regatta
مسابقه کرجی رانی
regattas
مسابقه کرجی رانی
boat
قایق رانی کردن
platform
سخن رانی کردن
aerostation
کشتی رانی هوایی
lectureships
سمت سخن رانی
lectureship
سمت سخن رانی
sprinting
مسابقه اتومبیل رانی
auto racing
مسابقه اتومبیل رانی
boats
قایق رانی کردن
platforms
سخن رانی کردن
ease all
درکرجی رانی ایست
drive way
مسیر اتومبیل رانی
car passenger
سرنشین خودرو
[اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger
سرنشین خودرو
[اتومبیل رانی]
matinees
مسابقه ارابه رانی در روز
car passenger
مسافر خودرو
[اتومبیل رانی]
row a race
مسابقه کرجی رانی دادن
matinee
مسابقه ارابه رانی در روز
trialling
مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
matinTes
مسابقه ارابه رانی در روز
active emf
نیروی برق رانی موثر
effective electromotive force
نیروی برق رانی موثر
coasting
کشتی رانی در طول ساحل
contact electromotive force
نیروی برق رانی مجاورتی
ride
[American E]
سواری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
Carpool
هم سفری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
drag racing
مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
lift
سواری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
harness horse
اسب مخصوص ارابه رانی
red flag
پرچم قرمز اتومبیل رانی
motor vehicle passenger
مسافر خودرو
[اتومبیل رانی]
oceanshipping
روشهای کشتی رانی دراقیانوس
navigation river
رودخانه قابل کشتی رانی
moto
بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
loxodromic
وابسته به کشتی رانی در خط مایل
starting motor
راه انداز
[استارتر]
[اتومبیل رانی ]
starter motor
راه انداز
[استارتر]
[اتومبیل رانی ]
starter
راه انداز
[استارتر]
[اتومبیل رانی ]
eloge
سخن رانی بافتخارکسیکه درگذشته است
portolano
راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
sapphic vice
شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
under-
در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
under
در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
to row a race
در مسبابقه کرجی رانی شرکت کردن
circumnavigate
دورتادورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی کردن
kite track
مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
circumnavigation
کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
to pander any one's lust
وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
icekhana
اتومبیل رانی روی سطح یخ بسته دریاچه
speedway
مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
off road racing
مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
circumavigator
کسی که دور گیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
tirm oval
پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
tracked
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
lap money
جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
tracks
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
track
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
off roader
شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
hobble
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hopple
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbling
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbles
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbled
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
line
رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
lines
رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
moto cross
مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
pit
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
toe weight
وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
booster cable
[jumper cable]
کابل باتری به باتری
[اتومبیل رانی ]
handicaps
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com