Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
f. time
روزهای تعطیل دادگاه
Other Matches
bank holiday
روزهای هفته که بانکها تعطیل هستند
continuance
تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
red letter
مربوط به روزهای تعطیل و اعیاد مخصوص ایام خوشحالی فراموش نشدنی
every cloud has a silver lining
<idiom>
[خوش بین باش، روزهای سخت نیز جایشان را به روزهای بهتر میدهند]
judge advocate
دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
discharge
مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharges
مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
prize courts
دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
transfer of cause
احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
the day a
روزهای بعد
dismals
اندوهناکی روزهای بد
purging a contempt of court
جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
parquet
محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه
lenten
روزهای پرهیز وروزه
day of absence
تعداد روزهای نهستی
ember days
روزهای روزه ودعا
day of duty
تعداد روزهای خدمت
day of supply
تعداد روزهای اماد
manadamus
حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر
remanet
احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
age of moon
تعداد روزهای گذشته از ماه جاری
settling days
روزهای مشخص تصفیه حسابها در بورس
to sighfor lost days
افسوس روزهای تلف شده راخوردن
an in patient
بیماری که در روزهای عمل در بیمارستان میماند
flag days
روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
writ
دستور دادگاه حکم دادگاه
summary court
دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
writs
دستور دادگاه حکم دادگاه
arrest
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrested
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrests
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
feria
کلیسای کاتولیک و کلیسای انگلیس روزهای عادی هفته
vacations
تعطیل
cessation
تعطیل
vacation
تعطیل
standstill
تعطیل
prorogation
تعطیل
tie-ups
تعطیل
shut down
تعطیل
holidays
تعطیل
holiday
تعطیل
standstil
تعطیل
suspensions
تعطیل
suspension
تعطیل
tie-up
تعطیل
vacating
تعطیل کردن
vacates
تعطیل کردن
vacated
تعطیل کردن
vacate
تعطیل کردن
holidays
تعطیل مذهبی
shut down point
نقطه تعطیل
shut down
تعطیل شدن
prorogate
تعطیل شدن
shut down
تعطیل کردن
to close down
تعطیل کردن
holiday
تعطیل مذهبی
poetical
حبس تعطیل
shutdowns
تعطیل شدن
work stoppage
تعطیل در کار
prorogation of parliament
تعطیل مجلس
Sabbath
روز تعطیل
vacation monthes long
تعطیل 3 ماه
prorogue
تعطیل شدن
shutdown
تعطیل شدن
cut back
تعطیل کارخانه
red day
روز تعطیل
prorogue
تعطیل کردن
play day
روزبیکاری یا تعطیل
stopping
تعطیل کردن
stops
تعطیل کردن
shutting
تعطیل کردن
shutting
تعطیل شدن
shuts
تعطیل کردن
shuts
تعطیل شدن
shut
تعطیل شدن
lock out
تعطیل کارخانه
holy day
تعطیل مذهبی
vacations
به تعطیل رفتن
vacation
به تعطیل رفتن
make and mand
تعطیل نیمروزه
stop
تعطیل کردن
adjournments
تعطیل موقتی
adjournment
تعطیل موقتی
shut
تعطیل کردن
stopped
تعطیل کردن
holyday
روز تعطیل مذهبی
Sundays
مربوط به یکشنبه تعطیل
lockup
تعطیل کردن اموزشگاه
Sunday
مربوط به یکشنبه تعطیل
stopping the work
تعطیل کردن کار
lockups
تعطیل کردن اموزشگاه
rope yarn sunday
بعد از فهرروز تعطیل
recess
تعطیل موقتی تنفس
the school is out
مدرسه تعطیل است
holiday routine
برنامه روز تعطیل
shutt down
تعطیل شدن بستن
suspends
موقتا" تعطیل کردن
recesses
تعطیل موقتی تنفس
suspending
موقتا" تعطیل کردن
suspend
موقتا" تعطیل کردن
weekend
تعطیل اخرهفته را گذراندن
the parliament is up
مجلس تعطیل است
weekends
تعطیل اخرهفته را گذراندن
to shut down
تعطیل شدن پایین اوردن
haste makes waste
تعجیل موجب تعطیل است
lockouts
تعطیل کار از طرف کارفرما
lockout
تعطیل کار از طرف کارفرما
prorogate
تعطیل کردن بتعویق انداختن
prorogue
تعطیل کردن بتعویق انداختن
recess
موقتا تعطیل کردن طاقچه ساختن
in suspense
درحال تعطیل یابی تکلیفی معلق
recesses
موقتا تعطیل کردن طاقچه ساختن
sabbatarianism
اعتقاد به تعطیل کار و عبادت دریکشنبه ها
weekender
کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
saint's day
روزیکه بیادگاریکی ازپیران یامقدسین تعطیل است
sabbatarian
مسیحی معتقد به تعطیل کار و عبادت در یکشنبه ها
bank holiday
هر یک از تعطیلات رسمی که در آن مدارس و بانکها و غیره تعطیل هستند
coffee breaks
تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
coffee break
تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
court of justice
دادگاه
forum
دادگاه
forums
دادگاه
tribunal
دادگاه
tribunals
دادگاه
courthouses
دادگاه
courthouse
دادگاه
court division
دادگاه
courtroom
دادگاه
courts
دادگاه
judgement seat
دادگاه
court
دادگاه
courtrooms
دادگاه
judgement hall
دادگاه
court of law
دادگاه
court of appeal
دادگاه پژوهش
ushering
دربان دادگاه
court of appeal
دادگاه استیناف
court of appeal
دادگاه استان
courtroom
اطاق دادگاه
courts of appeal
دادگاه استان
rehearing
تجدیدجلسه دادگاه
jurisdiction of the court
صلاحیت دادگاه
courtrooms
اطاق دادگاه
magistrates court
دادگاه جنحه
kangoroo court
دادگاه محلی
administrative tribunal
دادگاه اداری
ushers
دربان دادگاه
courts of appeal
دادگاه پژوهش
beadle
منادی دادگاه
courts of appeal
دادگاه استیناف
judicial confession
اقرار در دادگاه
court of grievances
دادگاه مظالم
court of first instance
دادگاه بدوی
court of first instance
دادگاه شهرستان
court of appeals
دادگاه استیناف
court material
دادگاه نظامی
court martiall
دادگاه نظامی
district court
دادگاه بخش
court of iquiry
دادگاه رسیدگی
court of petty offences
دادگاه لغزش
court of province
دادگاه استان
disciplinary tribunal
دادگاه انتظامی
president of the court
رئیس دادگاه
police power
دادگاه پلیس
police court
دادگاه خلاف
criminal court
دادگاه جنایی
court session
جلسه دادگاه
eyre
دادگاه سیار
provost court
دادگاه پادگانی
country court
دادگاه بخش
prsbytery
دادگاه شرعی
municipal court
دادگاه شهرداری
canonry
دادگاه شرع
military court
دادگاه نظامی
questor
افسررئیس دادگاه
military tribunal
دادگاه نظامی
recourse action
رجوع به دادگاه
auto da fe
رای دادگاه
martial court
دادگاه نظامی
queens bench division
دادگاه ملکه
municipal court
دادگاه داخلی
court martial
دادگاه نظامی
contempt og court
اهانت به دادگاه
petty session
دادگاه سیار
quaestor
افسررئیس دادگاه
circuit court
دادگاه استیناف
circuit court
دادگاه منطقهای
quarter sessions
دادگاه استینافی
per curium
به وسیله دادگاه
peace court
دادگاه بخش
assize court
دادگاه جنایی
ushered
دربان دادگاه
warning
اخطاریه دادگاه
diwan
دادگاه اسلامی
police forces
دادگاه پلیس
writ
حکم دادگاه
writ
قرار دادگاه
writs
حکم دادگاه
writs
قرار دادگاه
police force
دادگاه پلیس
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com