Dictiornary-Farsi | روشنایی اطاق | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (8 milliseconds)

English	Persian
room lighting	روشنایی اطاق


Other Matches

iceblink	روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
it is insensitive to light	روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
compartment marking	سیستم شماره گذاری اطاق بار هواپیما تقسیم بندی اطاق بار
coordinated illumination	روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
lightest	روشنایی
electric lighting	روشنایی
lighted	روشنایی
rushlight	روشنایی کم
peeps	روشنایی کم
peeping	روشنایی کم
illumination	روشنایی
peeped	روشنایی کم
peep	روشنایی کم
luminosity	روشنایی
light	روشنایی
lighting	روشنایی
lightness	روشنایی
illuminations	روشنایی
luminouity	روشنایی
luminance	روشنایی
night light	روشنایی شب
clearness	روشنایی
lighting transformer	مبدل روشنایی
light point	منبع روشنایی
lighting battery	باتری روشنایی
light control	کنترل روشنایی
light meter	روشنایی سنج
lambert	واحد روشنایی
light adaptation	انطباق با روشنایی
light brightness control	کنترل روشنایی
lighting control	کنترل روشنایی
light conditions	نسبتهای روشنایی
glimmers	روشنایی ضعیف
light fluctuation	نوسان روشنایی
light gap	فاصله روشنایی
glimmer	روشنایی ضعیف
glimmered	روشنایی ضعیف
lighting source	منبع روشنایی
lighting set	دستگاه روشنایی
looms	هاله روشنایی
lighting scheme	ترتیب روشنایی
lighting plant	تاسیسات روشنایی
lighting outlet	خروجی روشنایی
lighting mains	خط روشنایی اصلی
lighting line	سیم روشنایی
looming	هاله روشنایی
loomed	هاله روشنایی
lighting engineering	مهندسی روشنایی
lighting effect	اثر روشنایی
lighting feeder	تهیه روشنایی
lighting engineering	تکنیک روشنایی
loom	هاله روشنایی
lighting switch	کلید روشنایی
ceiling light	روشنایی سقفی
electric light	روشنایی برقی
emergency lighting	روشنایی اضطراری
fluorescent light	روشنایی فلورسنت
full beam spread	باندکامل روشنایی
gaslight	روشنایی گاز
illuminance	شدت روشنایی
illumination method	روش روشنایی
illuminating aperture	روزنه روشنایی
earth shine	روشنایی خاکستری
earth light	روشنایی خاکستری
constant luminance	روشنایی ثابت
brightness signal	پیام روشنایی
brightness control	پیچ روشنایی
continuous illumination	روشنایی مداوم
country life	زندگی روشنایی
decorative ligthing	روشنایی تزیینی
direct lighting	روشنایی مستقیم
asterism	روشنایی و نور
artifical light	روشنایی مصنوعی
illumniation aperture	روزنه روشنایی
illuminating beam	پرتو روشنایی
illuminator	دستگاه روشنایی
illuminator	وسیله روشنایی
image brightness	روشنایی تصویر
incandescent lamp	لامپ روشنایی
indirect lighting	روشنایی غیرمستقیم
intensity level	سطح روشنایی
illuminations	شدت روشنایی
luminance channel	کانال روشنایی
illumination	شدت روشنایی
illumination method	سبک روشنایی
illumination change	تعویض روشنایی
illuminating device	تجهیزات روشنایی
illuminating engineering	مهندسی روشنایی
illuminating engineering	تکنیک روشنایی
glimmerings	روشنایی ضعیف
glimmering	روشنایی ضعیف
luminosity	بازده روشنایی
illuminating fixture	لوازم روشنایی
illuminating gas	گاز روشنایی
illuminating system	سیستم روشنایی
intensity of illumination	شدت روشنایی
glare	روشنایی زننده
sustained illumination	روشنایی پایدار
photology	دانش روشنایی
flashed	روشنایی مختصر
luminous efficiency	راندمان روشنایی
flashes	روشنایی مختصر
flash	روشنایی مختصر
lux meter	روشنایی سنج
phosphorescence	روشنایی شب تابی
sustained illumination	روشنایی مداوم
photometer	روشنایی سنج
glared	روشنایی زننده
glares	روشنایی زننده
ray	روشنایی تشعشع
phot	واحد روشنایی
search light illumination	روشنایی با نورافکن
street lighting	روشنایی خیابان
optics	علم روشنایی
luminous flux	شار روشنایی
luminous flux	فلوی روشنایی
luminance decay	کم شدن روشنایی
luminous efficiency	ضریب روشنایی
candlelight	روشنایی شمع
luminous flux	شاره روشنایی
luminous intensity	شدت روشنایی
incandescence	روشنایی سیمابی
ligting conditions	نسبتهای روشنایی
luminous power	قوه روشنایی
lighting unit	واحد روشنایی
sensitive to light	حساس نسبت به روشنایی
illumination plan	طرح روشنایی منطقه
r y signal	پیام روشنایی ار ایگرگ
photomrtry	سنجش شدت روشنایی
illumination photometer	شدت روشنایی سنج
gas light	نور یا روشنایی گازی
gas lights	نور یا روشنایی گازی
photothermic	مربوط به گرماو روشنایی
to i. light from anything	گذر کردن روشنایی
lucifugous	گریزان از روشنایی روز
neon	شبیه روشنایی نئون
lambent	دارای روشنایی ملایم
lighting hours	زمان روشنایی یا سوختن
lighting cable	کابل نور روشنایی
lighting	سیستم روشنایی ماشین
b y signal b y	پیام روشنایی ب- ایگرگ
lighting equipments	الات و ادوات روشنایی
lighting point	محل یا نقطه روشنایی
over expose	زیاد روشنایی دادن
at first light	در اولین روشنایی روز
train lighting battery	باتری روشنایی ترن
zodiacal light	روشنایی صبح کاذب
g y signal	پیام روشنایی جی ایگرگ
it is pervious to light	روشنایی ازان می گذرد
front lighting	روشنایی جلو ساختمان
will o the wisp	روشنایی مردابی فانوس شیطان
continuous illumination	روشنایی پایدار منطقه رزم
friars lantern	روشنایی شبانه بر روی باطلاق
photodynamics	اثر روشنایی در جنبش گیاهان
photothropism	جنبش در تحت تاثیر روشنایی
photorealistic	که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
will o the wisp	روشنایی کاذب درباغ سبز
photodynamic	اثر روشنایی در جنبش گیاهان
illumination	روشن کردن منطقه روشنایی
paraselene	روشنایی اطراف هاله ماه
ligting conditions	شرایط روشنایی نسبتهای نور
light is necessary to life	روشنایی لازمه زندگی است
intensity amplifier	تقویت کننده شدت روشنایی
photogenic	ایجاد شده در اثرنور و روشنایی
illuminations	روشن کردن منطقه روشنایی
lambency	ملایمت در گفتگو روشنایی ملایم
roommates	هم اطاق
floor	کف اطاق
chambers	اطاق
room	اطاق
chamber	اطاق
rooms	اطاق
house room	اطاق
office	اطاق
floored	کف اطاق
floors	کف اطاق
roommate	هم اطاق
floor	کف اطاق
offices	اطاق
chums	هم اطاق
chum	هم اطاق
ground [British] [floor]	کف اطاق
icebink	روشنایی که دراثرانعکاس نور یخ درافق پیدامیشود
phot	واحد شدت روشنایی در سیستم غیرمتریک
light is necessary to life	روشنایی برای زندگی لازم است
nit	واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
nits	واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
lumen	واحد فلوی روشنایی درسیستم متریک
phototherapy	معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
cleaning room	اطاق شستشو
parlor	اطاق نشیمن
radome	اطاق رادار
range house	اطاق انبارمیدان
reaction chamber	اطاق واکنش
operating stand	اطاق هدایت
ready room	اطاق توجیه
roundhouse	اطاق عقبی
damp room	اطاق نمناک
pilot house	اطاق سکان
garret	اطاق زیرشیروانی