Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English
Persian
direct lighting
روشنایی مستقیم
Search result with all words
sidelight
اطلاعات ضمنی وفرعی روشنایی غیر مستقیم
sidelights
اطلاعات ضمنی وفرعی روشنایی غیر مستقیم
Other Matches
it is insensitive to light
روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
iceblink
روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
dasd
Device Storage DirectAccess اسباب حافظه بادستیابی مستقیم دستگاه انباره دستیابی مستقیم
direct admission
مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
basic
روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basics
روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
directed
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
directs
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
direct exchange
تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
direct
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
cost fraction
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
direct command
فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
elicitation
کسب اطلاعات غیر مستقیم بازجویی غیر مستقیم
direct fire sights
زاویه یا بهای تیر مستقیم دوربینهای تیر مستقیم
direct dyes
رنگینه های مستقیم
[که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
direct access storage device
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
coordinated illumination
روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
electric lighting
روشنایی
peeping
روشنایی کم
lighting
روشنایی
illumination
روشنایی
illuminations
روشنایی
luminosity
روشنایی
peep
روشنایی کم
peeped
روشنایی کم
peeps
روشنایی کم
lightness
روشنایی
clearness
روشنایی
lightest
روشنایی
lighted
روشنایی
light
روشنایی
luminance
روشنایی
luminouity
روشنایی
night light
روشنایی شب
rushlight
روشنایی کم
phot
واحد روشنایی
photology
دانش روشنایی
country life
زندگی روشنایی
luminous efficiency
راندمان روشنایی
photometer
روشنایی سنج
continuous illumination
روشنایی مداوم
constant luminance
روشنایی ثابت
luminous power
قوه روشنایی
luminous flux
شاره روشنایی
electric light
روشنایی برقی
earth shine
روشنایی خاکستری
earth light
روشنایی خاکستری
luminous flux
شار روشنایی
luminous flux
فلوی روشنایی
luminous intensity
شدت روشنایی
illuminating engineering
مهندسی روشنایی
room lighting
روشنایی اطاق
ceiling light
روشنایی سقفی
brightness signal
پیام روشنایی
illumination
شدت روشنایی
looms
هاله روشنایی
looming
هاله روشنایی
loomed
هاله روشنایی
loom
هاله روشنایی
glimmers
روشنایی ضعیف
glimmered
روشنایی ضعیف
glimmer
روشنایی ضعیف
candlelight
روشنایی شمع
illuminations
شدت روشنایی
luminosity
بازده روشنایی
brightness control
پیچ روشنایی
asterism
روشنایی و نور
artifical light
روشنایی مصنوعی
search light illumination
روشنایی با نورافکن
glimmerings
روشنایی ضعیف
glimmering
روشنایی ضعیف
street lighting
روشنایی خیابان
illuminator
دستگاه روشنایی
sustained illumination
روشنایی مداوم
sustained illumination
روشنایی پایدار
decorative ligthing
روشنایی تزیینی
lux meter
روشنایی سنج
lighting engineering
تکنیک روشنایی
lighting effect
اثر روشنایی
luminance channel
کانال روشنایی
light point
منبع روشنایی
light meter
روشنایی سنج
light gap
فاصله روشنایی
light fluctuation
نوسان روشنایی
light control
کنترل روشنایی
light conditions
نسبتهای روشنایی
lighting control
کنترل روشنایی
light brightness control
کنترل روشنایی
lighting engineering
مهندسی روشنایی
lighting feeder
تهیه روشنایی
ligting conditions
نسبتهای روشنایی
lighting unit
واحد روشنایی
lighting transformer
مبدل روشنایی
lighting switch
کلید روشنایی
lighting source
منبع روشنایی
lighting set
دستگاه روشنایی
lighting scheme
ترتیب روشنایی
lighting plant
تاسیسات روشنایی
lighting outlet
خروجی روشنایی
lighting mains
خط روشنایی اصلی
lighting line
سیم روشنایی
light adaptation
انطباق با روشنایی
lambert
واحد روشنایی
luminance decay
کم شدن روشنایی
illuminating device
تجهیزات روشنایی
illuminating beam
پرتو روشنایی
illumniation aperture
روزنه روشنایی
illuminating aperture
روزنه روشنایی
illuminance
شدت روشنایی
luminous efficiency
ضریب روشنایی
gaslight
روشنایی گاز
full beam spread
باندکامل روشنایی
fluorescent light
روشنایی فلورسنت
lighting battery
باتری روشنایی
illuminating engineering
تکنیک روشنایی
illuminating fixture
لوازم روشنایی
intensity of illumination
شدت روشنایی
intensity level
سطح روشنایی
indirect lighting
روشنایی غیرمستقیم
incandescent lamp
لامپ روشنایی
image brightness
روشنایی تصویر
illuminator
وسیله روشنایی
illumination method
سبک روشنایی
illumination method
روش روشنایی
illumination change
تعویض روشنایی
illuminating system
سیستم روشنایی
illuminating gas
گاز روشنایی
emergency lighting
روشنایی اضطراری
optics
علم روشنایی
glare
روشنایی زننده
glared
روشنایی زننده
glares
روشنایی زننده
ray
روشنایی تشعشع
phosphorescence
روشنایی شب تابی
flash
روشنایی مختصر
flashed
روشنایی مختصر
incandescence
روشنایی سیمابی
flashes
روشنایی مختصر
train lighting battery
باتری روشنایی ترن
to i. light from anything
گذر کردن روشنایی
lighting hours
زمان روشنایی یا سوختن
lighting point
محل یا نقطه روشنایی
lucifugous
گریزان از روشنایی روز
lighting equipments
الات و ادوات روشنایی
over expose
زیاد روشنایی دادن
neon
شبیه روشنایی نئون
r y signal
پیام روشنایی ار ایگرگ
lighting cable
کابل نور روشنایی
photothermic
مربوط به گرماو روشنایی
gas light
نور یا روشنایی گازی
photomrtry
سنجش شدت روشنایی
gas lights
نور یا روشنایی گازی
lambent
دارای روشنایی ملایم
sensitive to light
حساس نسبت به روشنایی
lighting
سیستم روشنایی ماشین
front lighting
روشنایی جلو ساختمان
g y signal
پیام روشنایی جی ایگرگ
illumination photometer
شدت روشنایی سنج
illumination plan
طرح روشنایی منطقه
b y signal b y
پیام روشنایی ب- ایگرگ
zodiacal light
روشنایی صبح کاذب
at first light
در اولین روشنایی روز
it is pervious to light
روشنایی ازان می گذرد
ligting conditions
شرایط روشنایی نسبتهای نور
photogenic
ایجاد شده در اثرنور و روشنایی
light is necessary to life
روشنایی لازمه زندگی است
photorealistic
که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
illumination
روشن کردن منطقه روشنایی
lambency
ملایمت در گفتگو روشنایی ملایم
continuous illumination
روشنایی پایدار منطقه رزم
friars lantern
روشنایی شبانه بر روی باطلاق
photothropism
جنبش در تحت تاثیر روشنایی
photodynamics
اثر روشنایی در جنبش گیاهان
intensity amplifier
تقویت کننده شدت روشنایی
paraselene
روشنایی اطراف هاله ماه
illuminations
روشن کردن منطقه روشنایی
photodynamic
اثر روشنایی در جنبش گیاهان
will o the wisp
روشنایی مردابی فانوس شیطان
will o the wisp
روشنایی کاذب درباغ سبز
nit
واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
light is necessary to life
روشنایی برای زندگی لازم است
icebink
روشنایی که دراثرانعکاس نور یخ درافق پیدامیشود
nits
واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
phototherapy
معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
lumen
واحد فلوی روشنایی درسیستم متریک
phot
واحد شدت روشنایی در سیستم غیرمتریک
photoconductive
مادهای که مقاومت الکتریکی ان با شدت روشنایی تغییرمیکند
flare
روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
electroluminescent
قابل انتشار نور طبق روشنایی الکترونیکی
electroluminescing
که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد
flares
روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
photosynthesis
ایجاد وتشکیل موادالی در گیاهان بکمک روشنایی
sheet lighning
برقی که روشنایی ان پخش شده همه جا را میگیرد
photoglyph
صفخهای که دراثر روشنایی حکاکی شده باشد
image
[برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر]
images
برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر
mithra
نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
phosphene
حلقههای روشنایی که ازفشردن تخم چشم دیده میشود
lime light
روشنایی سفیدی که از داغ کردن اهک حاصل میشود
tromsillumination
معاینه اندامی بوسیله انداختن روشنایی زیاد بر روی ان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com