Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 52 (6 milliseconds)
English	Persian
luminous	روشنی بخش
illuminative	روشنی بخش
Search result with all words
ambiguities	آنچه به روشنی تعریف نشده است
ambiguity	آنچه به روشنی تعریف نشده است
blip	نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blips	نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
clarity	روشنی
luminous	روشنی بخش روشن
daylight	روشنی روز
sight	سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sights	سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
photogenic	روشنی زا
supernova	ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovae	ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovas	ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
clarification	روشنی
brightness	روشنی
shine	روشنی
shines	روشنی
lucidity	روشنی
dazzle	تابش یا روشنی خیره کننده
dazzled	تابش یا روشنی خیره کننده
dazzles	تابش یا روشنی خیره کننده
dazzling	تابش یا روشنی خیره کننده
bright anneal	روشنی ناشی از گداختن گداختن
cascade image intensifier	تقویت کننده روشنی عکس یاشفافیت ان
clearness	روشنی
clearness	روشنی وصاف بودن
conspicuity	روشنی
daylit	روشنی روز
diaphaneity	روشنی
eclat	روشنی خیره کننده
enlightement	روشنی فکر اگاهی حقیقی
fenestra	روشنی
glim	روشنی
irradiance	روشنی
irradiancy	روشنی
irradiative	روشنی دهنده
landing vehicle	خود روشنی دار اب خاکی
limpidity or limpidness	روشنی
liveliness	روشنی
lucency	روشنی
negative glow	روشنی منفی
obscurantist	مخالف روشنی فکر
pellucidity	روشنی
pellucidness	روشنی
perspicuity	روشنی
picturesqueness	زیبایی روشنی
plainess	روشنی
steering brake	قفل فرمان خود روشنی دار
street lightning	روشنی راه و خیابان
To have enlightened ideas. To be an intellectual.	افکار روشنی داشتن
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com