Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 135 (7 milliseconds)
English
Persian
diary method
روش خاطره نگاری
Other Matches
pictography
تصویر نگاری رمز نگاری
mementoes
خاطره
mementos
خاطره
memoir
خاطره
memories
خاطره
memory
خاطره
reminiscences
خاطره
anamnesis
خاطره
reminiscence
خاطره
memento
خاطره
reminiscent
خاطره
recollection
خاطره
recollections
خاطره
memoirs
خاطره
fingerprints
انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinted
انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprint
انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinting
انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
impressions
ادراک خاطره
recollections
تجدید خاطره
recollection
تجدید خاطره
souvenirs
یادبود خاطره
pseudomemory
خاطره کاذب
souvenir
یادبود خاطره
reminiscence
خاطره پردازی
screen memory
خاطره پوشان
cryptomnesia
نو انگاری خاطره
impression
ادراک خاطره
reminiscences
خاطره پردازی
To revive a memory.
خاطره ای رازنده کردن
to fail
[memory]
وا ماندن
[حافظه یا خاطره]
to bring back memories
خاطره ها را به یاد آوردن
to fail
[memory]
درماندن
[حافظه یا خاطره]
to refresh
[jog]
your memory
خاطره خود را تازه کردن
[ که دوباره یادشان بیاید]
monographs
تک نگاری
angiography
رگ نگاری
arteriography
رگ نگاری
hydrography
اب نگاری
monograph
تک نگاری
reticulum
نگاری
hydrographic
اب نگاری
pictography
صورت نگاری
hydrographic
مربوط به اب نگاری
phonography
صدا نگاری
oscillography
نوسان نگاری
hydrographic
نقشه اب نگاری
myography
عضله نگاری
petrography
سنگ نگاری
phallography
نعوظ نگاری
letter writer
نامه نگاری
leetter writing
نامه نگاری
macrography
بزرگ نگاری
letter writing
نامه نگاری
hydrography
علم اب نگاری
pictorial art
پیکر نگاری
picture writing
تصویر نگاری
spectrography
طیف نگاری
tachygraphy
تند نگاری
stylistics
سلیس نگاری
ethnographic
<adj.>
قوم نگاری
spectrography
بیناب نگاری
soleprint
انگشت نگاری از پا
seismography
زلزله نگاری
ski graphŠetc
سایه نگاری
sciagraphy
سایه نگاری
psychography
روان نگاری
survey
اب نگاری دریایی
topography
مکان نگاری
topography
برجسته نگاری
arteriography
نبض نگاری
cardiography
قلب نگاری
cerography
موم نگاری
oceanpgraphy
اقیانوس نگاری
chromatography
رنگ نگاری
ethnography
قوم نگاری
pornography
هرزه نگاری
surveyed
اب نگاری دریایی
surveys
اب نگاری دریایی
logging
واقعه نگاری
demography
امار نگاری
demography
جمعیت نگاری
chronology
وقایع نگاری
chronology
رخداد نگاری
oceanography
اقیانوس نگاری
cartography
نقشه نگاری
journalism
روزنامه نگاری
data recording
داده نگاری
demography
مردم نگاری
dermatographia
پوست نگاری
eco mapping
بوم نگاری
electrotype
برق نگاری
dactylagraphy
انگشت نگاری
crystallography
بلور نگاری
cranioscopy
جمجمه نگاری
dactyloscopy
انگشت نگاری
uranographic
وابسته به اسمان نگاری
electrocardiography
قلب نگاری برقی
ideographs
حروف اندیشه نگاری
electroencephalography
برق نگاری مغز
electromyography
برق نگاری ماهیچه
hydrographic chart
نقشه اب نگاری دریایی
finger print department
اداره انگشت نگاری
hydrographic datum
سطح مبنای اب نگاری
electroretinography
برق نگاری شبکیه
portraiture
پیکر نگاری تعریف
newspaper
روزنامه نگاری کردن
newspapers
روزنامه نگاری کردن
emg
برق نگاری ماهیچه
To take fingerprints.
انگشت نگاری کردن
notepaper
کاغذ نامه نگاری
telegraphic
از راه دور نگاری
topography
مکان نگاری مساحی
mental topography
مکان نگاری ذهن
seismic method
روش زلزله نگاری
anecdotal method
روش واقعه نگاری
chromatographic
وابسته برنگ نگاری
computed tomography scanning
مغز نگاری کامپیوتری
planography
نقشه نگاری طراحی
uranographical
وابسته به اسمان نگاری
automatics
فرم های نامه نگاری
nautical chart
نقشه دریایی اب نگاری شده
automatic
فرم های نامه نگاری
uranography
عالم شناسی اسمان نگاری
lexicography
فرهنگ نویسی واژه نگاری
to correspond with
رابطه
[نامه نگاری]
داشتن با
topographic
وابسته بنقشه برداری یا مکان نگاری
journalese
بزرگ جلوه دادن مطالب درروزنامه نگاری
floating lines
خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
pastellist
پیکر نگاری که با مداد رنگی کار میکند
moulage
انگشت نگاری یا نگارش اثر چیزی برای کشف جرم
stereography
طریقه برجسته نگاری یا رسم ارتفاعات به طریقه استریوسکوپی
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
electroencephalogram
منحنی هایی که توسط دستگاه ثبت امواج مغز ثبت شده است موج نگاری مغز
mirror carpet
طرح آینه
[در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com