English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (6 milliseconds)
English Persian
flexible roller bearing رولبرینگ فنری
Other Matches
loose roller bearing رولبرینگ هرزگرد
automatous فنری
springy فنری
whippy فنری
latch needle فنری
elastic فنری
farthingale دامن فنری
fahnestock clip گیره فنری
hydrospring فنری روغنی
eyeglass عینک فنری
elastic pavement روسازی فنری
door latch چفت فنری
bouncy فنری پس جهنده
recoils فنری بودن
recoiling فنری بودن
recoiled فنری بودن
lanternfolding فانوس فنری
scarificator نشتر فنری
spring washer واشر فنری
spring suspension تعلیق فنری
spring pressure gage فشارسنج فنری
spring plate صفحه فنری
spring mattress دشک فنری
spring coupling کوپلینگ فنری
spring contact کنتاکت فنری
spring balanced ترازوی فنری
spring balance تعادل فنری
snap switch کلید فنری
recoil فنری بودن
snapped گیره فنری
snaps گیره فنری
spring حالت فنری
washers پولک فنری
spring فنر فنری
springs حالت فنری
spring power hammer چکش فنری
washer پولک فنری
hardboard تخته فنری
snapping گیره فنری
springs فنر فنری
latch شب بند فنری
latches شب بند فنری
elasticity خاصیت فنری
snap گیره فنری
spring loaded دارای حالت فنری
elastic فنری سبک روح
spring tester دستگاه ازمایش فنری
springiness خاصیت فنری ارتجاع
tongues زبانه فنری کوچک
lock spring قاب ساعت فنری
resilient نشان دهنده فنری
avalement حالت فنری زانو
dandy cart چرخ فنری شیرفروشان
spring حالت فنری داشتن
hydrospring دستگاه فنری روغنی
springs حالت فنری داشتن
gate قسمت فنری قلاب کوهنوردی
spring loaded فنری کلید ناپایدار در مخابرات
gates قسمت فنری قلاب کوهنوردی
lilts خوش نوا جهش یا حرکت فنری
lilt خوش نوا جهش یا حرکت فنری
barrel chair صندلی فنری که پشتش سفت ومقعر است
catapults هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulting هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapult هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulted هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
impact چاپگری که متن ها و نشانه ها را با قرار دادن ریبون جوهر در کاغذ با یک حرف فنری چاپ می گیرد. مثل چاپبگر wheel-Duisy.
impacts چاپگری که متن ها و نشانه ها را با قرار دادن ریبون جوهر در کاغذ با یک حرف فنری چاپ می گیرد. مثل چاپبگر wheel-Duisy.
elasticity خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
hoopskirt دامن وپیراهن فنری زنها دامن ژوپن
modulus of elasticity ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com