Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 107 (6 milliseconds)
English
Persian
rate of rise of water level
روند بالاامدن اب
Other Matches
rise
بالاامدن
rises
بالاامدن
uprise
بالاامدن
to heave in sight
بالاامدن
surfaces
تسطیح کردن بالاامدن
surfaced
تسطیح کردن بالاامدن
surface
تسطیح کردن بالاامدن
bed groins
بند کوچکی که بطور موقت جهت بالاامدن سطح اب دردهانه خروجی کانال زده میشود
afflux
خیزاب بالاامدن سطح اب رودخانه بوسیله کاهش عرض رودخانه
process
روند
trend
روند
procedure
روند
trends
روند
processes
روند
trend line
خط روند
trepan
روند
proceeding
روند
flows
روند
flowed
روند
flow
روند
stream routing
روند روانه
process
فراشد روند
process
روند طریقه
pernicious trend
روند قهقرایی
timetrend
روند زمانی
stream routing
روند رود
control flow
روند کنترل
data flow
روند داده ها
secular trend
روند قرنی
processes
روند طریقه
fission process
روند انشقاق
flowcharter
روند نما
program flow
روند برنامه
processes
فراشد روند
production process
روند ساخت
bidirectional flow
روند دوسویه
developmental trend
روند تکوینی
trend
روند کار
trends
روند کار
process of negotiations
روند مذاکرات
economic trend
روند اقتصادی
upward trend
روند صعودی
trend analysis
تحلیل روند
up-river
برخلاف روند جریان آب
secular trend
روند دراز مدت
process chart
نقشه روند کار
flowchapt symbol
نماد روند نما
program flowchart
روند نمای برنامه
hypertext
به صفحه جددی می روند
rehashing
روند پر شدن یک جدول درهم
modality
روند
[پردازه]
[شیوه]
[روش]
bell
زنگ در پایان هر روند بوکس
bells
زنگ در پایان هر روند بوکس
extrapolations
ادامه روند تعمیم دهی
extrapolation
ادامه روند تعمیم دهی
lover's lane
<idiom>
جای دنجی که عشاق به آنجا می روند
snapback
پاس دادن توپ دراغازهر روند
products customarily found in a pharmacy
کالاهایی که معمولا در داروخانه بفروش می روند
listings
کاغذهای متمادی که در چاپگرها به کار می روند
listing
کاغذهای متمادی که در چاپگرها به کار می روند
What are the collection procedures for ...?
روند جمع آوری برای ... چه
[جور]
است ؟
assets
که در برنامههای کاربردی چند منظوره به کار می روند
roundest
روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
round
روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
pagination
روند شکستن یک گزارش چاپ شده به واحدهایی متنافر باصفحات
edited
کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
paragraph
بخشی از متن بین دو حرف که نشانه گر را به اول خط بعد می روند
paragraphs
بخشی از متن بین دو حرف که نشانه گر را به اول خط بعد می روند
edit
کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
warm-up
روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
warm-ups
روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
annotations
علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
annotation
علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
power house building
ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
code level
تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
assembling
روند خودکاری که بوسیله ان کامپیوتر برنامه اصلی را به زبان سمبلیک تبدیل میکند
These talks are crucial
[critical]
to the future of the peace process.
این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم
[حیاتی]
هستند.
percentile
یکی از مجموعههای نودونه طرح کمتر از آنکه کل درصد چیزی از بین روند
assembly
نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند
texel
مجموعه پیکسل ها که به عنوان واحد مجزا هنگام اعمال یک تط بیق روی شی به کار می روند
patterns
محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
pattern
محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
tossle
منگوله
[در این حالت دسته ای از نخ ها جهت تزئین فرش یا خورجین و زین اسب بکار می روند.]
dual
در یک سیستم FDDI ایستگاهی که حاوی دو حلقه شبکه است و برنامه تحمل خطا به کار می روند
to anneal
سخت کردن
[روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی]
[فلزات]
[مهندسی]
deep motif
نگاره گوزن و غزال
[که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
flowcharting symbol
علامتی برای نمایش عملیات داده ها روند کار یا وسائل روی یک نمودار گردش کاربکار برده میشود
backslash
کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
string
سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
ATD
دستور استاندارد برای مودم های سازگار که در شماره گیری تلفن به کار می روند و توسط Hayes ایجاد شده اند
divisor
عملوندی که برای تقسیم مقسوم علیه در عمل تقسیم به کار می روند
services
توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
detailing
فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
paired registers
دو ثبات پایه با اندازه کلمه که با هم به عنوان یک ثبات با طول زیاد به کار می روند.
detail
فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
inferior figures
حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
regenerator
وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
line abreast
کشتی هایی که پهلو به پهلو می روند
Intel
محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
cryptographic
تعداد کدهایی که در الگوریتم رمز برای مشخص کردن داده رمز دار و خارج از رمز به کارمی روند
solidifying process
روند انجماد جریان انجماد
expansion slots
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
data processing
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
stacks
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com