English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
English Persian
round روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
roundest روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
Other Matches
bells زنگ در پایان هر روند بوکس
bell زنگ در پایان هر روند بوکس
withdrawal کناره گیری از مسابقه تکواندو
withdrawals کناره گیری از مسابقه تکواندو
bout مسابقه بوکس
bouts مسابقه بوکس
manager مدیر مسابقه بوکس
managers مدیر مسابقه بوکس
peizefight مسابقه حرفهای بوکس باجایزه نقدی
moto cross مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
warm-up روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
warm-ups روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
doubling time of population زمان دو برابر شدن جمعیت
round هرروند 3 دقیقه و هرمسابقه 3روند دارد با یک دقیقه استراحت بین روندها
roundest هرروند 3 دقیقه و هرمسابقه 3روند دارد با یک دقیقه استراحت بین روندها
fencing time زمان مسابقه شمشیربازی
speed مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
speeds مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
speeding مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
quarter یک چهارم زمان مسابقه قسمت عقبی کناره قایق
time fire مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
splits زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
predicted log racing مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
polo بازی یا مسابقه چوگان بین دو تیم چهارنفره و شش زمان 5/7 دقیقهای
trafficked نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffic نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffics نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
trafficking نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
man hour واحد زمان کار که برابر یک ساعت کار یک فرد است وبرای پرداخت مزد منظورمیشود
quad درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
quads درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
howitzer توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
doubled up سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
density سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
skull practice کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
sack race مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
isodomon [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
taekwondo تکواندو
taekwondo yooksa تاریخچه تکواندو
hayei شلوار تکواندو
tou book لباس تکواندو
taekwondo nore سرود تکواندو
teas کمربند تکواندو
tea کمربند تکواندو
chung shin اصول تکواندو
shihapjung تشک تکواندو
deung joomeok پس مشت تکواندو
gasoem گاسوم تکواندو
joomeok مشت تکواندو
saboum مربی تکواندو
geong geuk حمله تکواندو
kuang jang neim سرمربی تکواندو
kuk kiwo مرکز تکواندو
kyorougei مبارزه تکواندو
geong gegak حمله تکواندو
gei تکنیک تکواندو
line haul زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
wining by deukjoom برد تکواندو با امتیاز
diguot jajirogi ضربه مشت تکواندو
pakat palmok بیرون ساعد تکواندو
moom poolgi تمرین کردن تکواندو
moon doung makki نوعی دفاع تکواندو
dojang سالن تمرین تکواندو
k o ضربه فنی تکواندو
jooshim داور کنار تکواندو
chung seung برنده هوگوابی تکواندو
dan shimsa pyon دان سیمساپیو تکواندو
ap joomok پیش مشت تکواندو
bangoe gei تکنیک دفاعی تکواندو
chung shin sooyak فرهنگ اخلاقی تکواندو
chi jireugi ضربه بالارونده تکواندو
deashim داور وسط تکواندو
chagi ضربه پای تکواندو
selling plater اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
ap seogi راه رفتن عادی تکواندو
hoong seung برنده هوگو قرمز تکواندو
doobal dang sang ضربه پرشی دوگانه تکواندو
dan gup jeado سیستم درجه بندی تکواندو
chigi ضربه پرتابی دست تکواندو
caches مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
sensitive to corrosion حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
heichio makki بازکردن دفاع ضربدری هشیوماگی تکواندو
geong gyuk نقاط حمله و دفاع کننده تکواندو
gup shimsa pyon فرم ازمون درجه تکواندو گاپ سیمساپیو
tae guk در تکواندو همه چیزبا ته گوک اغاز میشود
senior مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
triplicate سه برابر سه برابر کردن
boxes بوکس
boxing بوکس
box بوکس
pugilism بوکس
realtime زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
match play مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
boxer بوکس باز
brass knuckles پنجه بوکس
stablemate هم تیمی بوکس
straight left چپ مستقیم در بوکس
knuckle duster پنجه بوکس
knuckle duster بوکس باز
ring رینگ بوکس
knuckle-duster بوکس باز
knuckle-dusters پنجه بوکس
knuckle-dusters بوکس باز
boxing ring رینگ بوکس
boxing glove دستکش بوکس
box wrench اچار بوکس
pugilism بوکس بازی
box spanner اچار بوکس
knuckle-duster پنجه بوکس
boxing gloves دستکش بوکس
circuits روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
From moment to moment . Every minute. آن به آن ( هر دقیقه )
minute : دقیقه
minute دقیقه
half hour 03 دقیقه
wait a second یک دقیقه
line per minute خط در دقیقه
whipstitch یک دقیقه
hours 06 دقیقه
hour 06 دقیقه
min دقیقه
kick boxing بوکس همراه با لگد
speedbag گلابی تمرین بوکس
punch ball گلابی تمرین بوکس
ropes طناب رینگ بوکس
headguard کلاه تمرین بوکس
punching bags کیسه شن تمرین بوکس
head gear کلاه تمرین بوکس
rope طناب رینگ بوکس
roped طناب رینگ بوکس
straight right راست مستقیم در بوکس
gyms محل تمرین بوکس
headharness کلاه تمرین بوکس
big bag کیسه شن تمرین بوکس
sparring partner یار تمرینی بوکس
stop استوپ داور بوکس
stopped استوپ داور بوکس
straight blow ضربه مستقیم در بوکس
stopping استوپ داور بوکس
sunday punch کاراترین ضربه در بوکس
stops استوپ داور بوکس
sparring match مبارزه تمرینی بوکس
savate بوکس همراه با لگد
heavy bag کیسه شن تمرین بوکس
knock out با مشت یا بوکس ازپادراوردن
punching bag کیسه شن تمرین بوکس
gym محل تمرین بوکس
without recourse عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
rpm چرخش بر دقیقه
speed of rotation دور بر دقیقه
revs per minute چرخش بر دقیقه
watt minute وات- دقیقه
rpm دور بر دقیقه
rpm گردش بر دقیقه
rate of fire تعدادتیر در دقیقه
full-time 09 دقیقه بازی
rev گردش بر دقیقه
revolutions per minute چرخش بر دقیقه
revolutions per minute گردش بر دقیقه
exact sciences علوم دقیقه
rev دور بر دقیقه
ampere minute امپر- دقیقه
revolution per minute دور در دقیقه
speed of rotation چرخش بر دقیقه
revs per minute دور بر دقیقه
revolutions per minute دور بر دقیقه
number of revolutions دور بر دقیقه
rotational speed دور بر دقیقه
number of revolutions گردش بر دقیقه
rotational speed گردش بر دقیقه
beat تعدادپاروزنها در هر دقیقه
rev چرخش بر دقیقه
beats تعدادپاروزنها در هر دقیقه
rotational speed چرخش بر دقیقه
quarter hour پانزده دقیقه
number of revolutions چرخش بر دقیقه
rpm گردش در دقیقه
speed of rotation گردش بر دقیقه
mathematics علوم دقیقه
revs per minute گردش بر دقیقه
road work دویدن جادهای در تمرین بوکس
to burn rubber بوکس و باد کردن چرخ
to peel off [tires] بوکس و باد کردن چرخ
make weight سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
make-weight سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
blow with the open glove ضربه با دستکش باز بوکس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com