Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
English
Persian
waft
روی هوایا اب شناور ساختن وزش نسیم
wafted
روی هوایا اب شناور ساختن وزش نسیم
wafting
روی هوایا اب شناور ساختن وزش نسیم
wafts
روی هوایا اب شناور ساختن وزش نسیم
Other Matches
wafter
چیز شناور بر روی هوایا اب
buoy
شناور ساختن
wafted
شناور ساختن
wafts
شناور ساختن
wafting
شناور ساختن
buoying
شناور ساختن
buoyed
شناور ساختن
buoys
شناور ساختن
waft
شناور ساختن
float
شناور ساختن روی اب ایستادن
floats
شناور ساختن روی اب ایستادن
floated
شناور ساختن روی اب ایستادن
float
شناور ساختن در هوا معلق بودن
floated
شناور ساختن در هوا معلق بودن
floats
شناور ساختن در هوا معلق بودن
blasts
جریان هوایا بخار
blast
جریان هوایا بخار
floating base
ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
iceberg
کوه یخ شناور توده یخ شناور
icebergs
کوه یخ شناور توده یخ شناور
floats
شناور شدن شناور بودن
float
شناور شدن شناور بودن
floated
شناور شدن شناور بودن
gull
هدف شناور فریبنده سطحی هدف دروغین شناور
gulls
هدف شناور فریبنده سطحی هدف دروغین شناور
breath
نسیم
breezed
نسیم
guff
نسیم
breezing
نسیم
flatus
نسیم
airflow
نسیم
breaths
نسیم
breeze
نسیم
aired
نسیم
airs
نسیم
light air
نسیم
wafta
نسیم
breezes
نسیم
air
نسیم
sea breezes
نسیم دریا
seebreeze
نسیم دریایی
breezily
نسیم وار
breathy
درمعرض نسیم
sea breeze
نسیم دریا
breezy
نسیم دار
light breeze
نسیم ملایم
northeaster
نسیم شمال شرقی
scareup
فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن
float
شناور
pontoons
پل شناور
floating
شناور
on the float
شناور
nectonic
شناور
free swimming
شناور
flying bridge
پل شناور
floaty
شناور
bouyant foundation
پی شناور
afloat
شناور
floating bridge
پل شناور
float bridge
پل شناور
vessels
شناور
vessel
شناور
floated
شناور
floats
شناور
floating fundation
پی شناور
drift ice
یخ شناور
ballcocks
شناور
ballcock
شناور
pack ice
یخ شناور
buoyant
شناور
above water
<adj.>
شناور
pontoon
پل شناور
ice field
یخزار یخ شناور
bays
پل رابط در پل شناور
booming
دستگاه شناور
booms
دستگاه شناور
adrift
شناور مهارشده
antisurface
ضد ناوهای شناور
bouyancy pump
پمپ شناور
nekton
جانور شناور
immersion thermometer
دماسنج شناور
buoy
جسم شناور
natatores
مرغان شناور
barge
تراده شناور
barged
تراده شناور
barges
تراده شناور
bay
پل رابط در پل شناور
buoy
رهنمای شناور
boom
دستگاه شناور
boomed
دستگاه شناور
life bouy
رهنمای شناور
levitative
شناور در هوا
bayed
پل رابط در پل شناور
baying
پل رابط در پل شناور
bouyant foundation
پایه شناور
floating audress
نشانی شناور
floating aquatics
ابزیان شناور
floater
جسم شناور
float well
چاه شناور
float valve
دریچه شناور
float test
ازمون شناور
float into position
شناور شدن
float guage
اشل شناور
fluxed electrode
الکترود شناور
drifting mine
مین شناور
dipping enamel
لعاب شناور
dipped electrode
الکترود شناور
floating point
ممیز شناور
floating point
با ممیز شناور
floating mine
مین شناور
floating gyro
ژایرو شناور
floating grid
شبکه شناور
carburetor float
شناور کاربراتور
floating dock
حوض شناور
dipping varnish
لاک شناور
buoy
راهنمای شناور در اب
pontoon
اسکله شناور
oil slicks
نفت شناور
lifebuoy
گوی شناور
lifebuoys
گوی شناور
floated
شناور شدن
immersion heater
اب گرم کن شناور
pontoon
طراده شناور
floated
شناور بودن
oil slick
نفت شناور
float
شناور بودن
submergible pump
پمپ شناور
pontoons
اسکله شناور
pontoons
طراده شناور
submersible pump
پمپ شناور
swims
شناور شدن
floe
تخته یخ شناور
plunger
پیستون شناور
float
شناور شدن
plungers
پیستون شناور
zooplankton
جانوران شناور
immersion heaters
اب گرم کن شناور
plunger piston
پیستون شناور
vessel
یگان شناور
pontoon bridge
پل شناور قایقی
phytoplankton
گیاهان شناور
buoying
رهنمای شناور
iceberg
توده یخ شناور
buoyed
راهنمای شناور در اب
icebergs
توده یخ شناور
plunge valve
سوپاپ شناور
floating charactep
دخشه شناور
buoyed
جسم شناور
buoying
جسم شناور
floats
شناور بودن
vessels
یگان شناور
buoyed
رهنمای شناور
floats
شناور شدن
buoys
راهنمای شناور در اب
buoys
جسم شناور
swim
شناور شدن
buoys
رهنمای شناور
buoying
راهنمای شناور در اب
raft
دسته الوار شناور بر اب
wrecks
شناور غرق شده
wrecking
شناور غرق شده
popper
طعمه شناور ماهیگیری
wreck
شناور غرق شده
plunger
شناور کاربوراتور غوطه ور
bottom mine
مین شناور عمقی
consolidated pack ice
مجموعه یخهای شناور
buoyant mine case
جعبه مین شناور
plungers
شناور کاربوراتور غوطه ور
poppers
طعمه شناور ماهیگیری
back float
شناور شدن روی اب
rafts
دسته الوار شناور بر اب
plunge battery
باتری با الکترد شناور
floating point constant
ثابت ممیز شناور
snagline mine
مین با شاخک شناور
floating point number
عدد با ممیز شناور
floats
روی اب نگهداشتن شناور
floating point operation
عملیات ممیز شناور
floating point operation
عملکردبا ممیز شناور
floating point representation
نمایش با ممیز شناور
floating point rutine
روال ممیز شناور
floating rate of exchange
نرخ شناور ارز
power driven vessel
یگان شناور موتوری
popping plug
طعمه ماهیگیری شناور
short scope buoy
بویه شناور قائم
natant
شناور یامتحرک دراب
watching mine
مین شناور در سطح اب
submersible
غوطه ور شناور زیرابی
light buoy
راهنمای شناور چراغدار
floating point arithmetic
حساب ممیز شناور
floating base
پایگاه شناور دریایی
floating point
ممیز شناور
[ریاضی]
floating drydock
حوضچه شناور خشک
floated
روی اب نگهداشتن شناور
floating exchange rate
نرخ شناور ارز
drift fishing
ماهیگیری از قایق شناور
float
روی اب نگهداشتن شناور
chess
سطح شیب دار پل شناور
drifting
جسم شناور برف باداورده
release sinker
رها کننده مین شناور
drifts
جسم شناور برف باداورده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com