English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
sand casting ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
Other Matches
sand casting ریخته گری ماسهای
dry sand casting ریخته گری ماسهای خشک
bottom casting قطعات ریخته گی بسته
investment castings قطعات ریخته گی بسته
vertical sand drainage زهکشهای قائم ماسهای چاه زهکش ماسهای زهکشهای ایستاده ماسهای
invar struts قطعات فلزی ضد انبساط
diecasting ریخته گری با قالب فلزی
c clamp گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
cold working شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
running spare قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
on board spares قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
parts explosion رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
new work عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
reassembling بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembles بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembled بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassemble بستن قطعات سوار کردن قطعات
cannibalising استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
bin storage انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
ball bearing چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearings چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
sandy ماسهای
arenaceous ماسهای
sabulous ماسهای
argilloarenaceous خاک رس ماسهای
sandy soil زمین ماسهای
sand cushion بستر ماسهای
sand mastic ماستیک ماسهای
loam molding قالب گیری ماسهای
dry sand molding قالبریزی ماسهای خشک
dry sand mold قالب ماسهای خشک
sand castings قطعه ریختگی ماسهای
loam molding shop قالب گیری ماسهای
bin storage space فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
trap shot ضربه به گوی از محدوده ماسهای
sand equivalent درجه ماسهای بودن خاک
mis run casting ریخته گری ناقص ریخته گری نادرست
birdcage چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcages چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
trapped زمینی که دارای محدوده یاتلههای ماسهای بصورت مانع باشد
interim overhaul پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
ladle crane جراثقال پاتیل ریخته گری جراثقال چمچه ریخته گری
plates : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
black wash نوع دیگری ازگرافیت و کک و ذغال سخت یامواد الی است که با مایعی بطور معلق و برای پوشش ماهیچههای تر و قالبهای ماسهای به کار برده میشود
smithereens قطعات
cable accessory قطعات کابل
chosen fragments قطعات گزیده
chosen fragments قطعات منتخبه
parts peculiar قطعات اختصاصی
chrestomathy قطعات منتخب
parts peculiar قطعات مخصوص
parts list فهرست قطعات
parts list لیست قطعات
parts قطعات یدکی
chrestomathy قطعات برگزیده
main members قطعات اصلی
shatters قطعات شکسته
repair parts قطعات یدکی
flinders قطعات شکسته
trilcgy یا قطعات سه گانه
common parts قطعات عمومی
web stiffeners قطعات تقویتی
spare parts قطعات یدکی
analecta قطعات ادبی
component drawing رسم قطعات
end product مجموعه قطعات
table of replaceable partes فهرست قطعات
shatter قطعات شکسته
bill of material صورت قطعات
common items قطعات عمومی
common hardware قطعات عمومی
staff section قطعات سمبه
shell fragments قطعات گلوله
caster ریخته گر
cast copper مس ریخته گی
brass founder ریخته گر
foundry man ریخته گر
metal founder ریخته گر
besprent ریخته
casting ریخته گی
hot topping ریخته گی
foundering ریخته گر
disorganized در هم ریخته
moulder ریخته گر
foundered ریخته گر
founder ریخته گر
founders ریخته گر
catalogues لیست قطعات کاتالوگ
catalogue لیست قطعات کاتالوگ
cataloguing لیست قطعات کاتالوگ
common parts قطعات یدکی عمومی
catalogs لیست قطعات کاتالوگ
cataloged لیست قطعات کاتالوگ
bitty متشکل از قطعات ریز
rebuilds نوسازی کردن قطعات
rebuild نوسازی کردن قطعات
fragments قطعات متلاشی خردکردن
analects قطعات ادبی منتخبات
fragment قطعات متلاشی خردکردن
authorized parts list لیست قطعات مجاز
authorized parts list سهمیه مجاز قطعات
fragmenting قطعات متلاشی خردکردن
assemble سوار کردن قطعات
object assembly test ازمون الحاق قطعات
assembled سوار کردن قطعات
assembles سوار کردن قطعات
cataloging لیست قطعات کاتالوگ
renovation تجدید قطعات کردن
nomenclature نام گذاری قطعات
catalogued لیست قطعات کاتالوگ
fracture مو برداشتن قطعات و وسایل
fractured مو برداشتن قطعات و وسایل
fractures مو برداشتن قطعات و وسایل
fracturing مو برداشتن قطعات و وسایل
skin پوسته ریخته گی
investment foundry ریخته گی بسته
investment castings ریخته گی بسته
foundries ریخته گری
skinned پوسته ریخته گی
found ریخته گری
potted در کوزه ریخته
casting ریخته گری
foundry ریخته گری
casting قطعه ریخته گی
group casting ریخته گری
moulding ریخته گری
skinning پوسته ریخته گی
skins پوسته ریخته گی
founds ریخته گری
precast پیش ریخته
cast crystal بلور ریخته
founding ریخته گری
chuted concrete بتن ریخته گی
cast concrete بتن ریخته گی
wild and woolly درهم ریخته
iron foundry ریخته گی اهن
molten ریخته ریختگی
cast steel فولاد ریخته گی
castellated nut مهره ریخته گی
cast metal فلز ریخته گی
cast glass شیشه ریخته گی
sheet asphalt اسفالت ریخته
salvaging پیاده کردن کامل قطعات
salvages پیاده کردن کامل قطعات
quadrat به قطعات مستطیل تقسیم کردن
blocky پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
phrasing ترتیب بندی قطعات موسیقی
wiggly block test ازمون قطعات موج دار
component end item قطعات و اقلام تجهیزات عمده
weldment قطعات بهم جوش خورده
end product قطعات حاصله دستگاه نهایی
component change order دستور تغییر قطعات یک وسیله
salvaged پیاده کردن کامل قطعات
salvage پیاده کردن کامل قطعات
dismounts پیاده کردن قطعات و وسایل
dismantles پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismounting پیاده کردن قطعات و وسایل
dismount پیاده کردن قطعات و وسایل
dismantling پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantled پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantle پیاده کردن قطعات مونتاژ
shards شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
match mark جفتن و جور کردن قطعات
shard شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
plaster casts ریخته گری گچی
foundry pit چاله ریخته گری
direct casting ریخته گری مستقیم
mold قالب ریخته گری
transfer molding ریخته گری انتقالی
trumpeting قیف ریخته گری
art casting ریخته گری صنعتی
die mold فرم ریخته گی تزریقی
foundry cupola کوپول ریخته گری
down hill casting ریخته گری مستقیم
metal foundry ریخته گری فلزات
metal casting ریخته گری فلز
ejecta مواد بیرون ریخته
cast steel فولاد ریخته گری
plaster cast ریخته گری گچی
eruptive rock سنگ بیرون ریخته
debris اشغال روی هم ریخته
steel foundry ریخته گری فولاد
trumpeted قیف ریخته گری
litters زایمان ریخته وپاشیده
moulds قالب ریخته گری
moulded قالب ریخته گری
mould قالب ریخته گری
molds قالب ریخته گری
molded قالب ریخته گری
littering زایمان ریخته وپاشیده
littered زایمان ریخته وپاشیده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com