Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
burdock root	ریشه بابا ادم
Other Matches
radicate	ریشه گرفتن ریشه دار شدن
rhizogenic	تولید کننده ریشه ریشه اور
rhizogenetic	تولید کننده ریشه ریشه اور
dada	بابا
you don't say so?	نه ! نه بابا!
papas	بابا
papd	بابا
baba	بابا
stepdame	زن بابا
Skip it ! come off it !	ول کن بابا !
daddies	بابا
daddy	بابا
C'mon! [Come on!]	ای بابا!
pa	بابا
papa	بابا
to take root	ریشه گرفتن ریشه دوانیدن
to strike root	ریشه گرفتن ریشه دواندن
dads	بابا باباجان
I take my hat off to you.	بابا ایوالله
For goodness sake ,how do I know?	بابا من چه می دانم ؟
dad	بابا باباجان
poppa	پدر بابا
It cant be all that bad.	نه بابا اینقدر هم بد نیست
daddy-long-legs	بابا لنگ دراز
Is that so ? You dont say.	نه بابا ( جدی می گویی ) ؟
the adventures of ali baba	سرگذشت علی بابا
I cant be bothered. bother the flies!	برو بابا حوصله داری !
plaiting	[نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
roots	ریشه
rhizogenous	ریشه زا
rhizogenic	ریشه زا
radicle	ریشه چه
radix	ریشه
rhizogenetic	ریشه زا
paronymous	هم ریشه
fringes	ریشه
harle	ریشه
fringe	ریشه
rootlet	ریشه چه
homoousian	از یک ریشه
cognate	هم ریشه
harl	ریشه
scab	ریشه
scabs	ریشه
tassel	ریشه
stumped	ریشه
stubbing	ریشه
stump	ریشه
depth of face	ریشه
rootless	بی ریشه
tie [knot]	ریشه
stumping	ریشه
stubs	ریشه
stumps	ریشه
fimbria	ریشه
stub	ریشه
stubbed	ریشه
tassels	ریشه
fibreless	بی ریشه
radicals	ریشه
extraction	ریشه
thrum	ریشه
radical	ریشه
fimbriation	ریشه
frange	ریشه
cama	ریشه
expansion scab	ریشه
root	ریشه
outroot	از ریشه کندن
orris root	ریشه بنفشه
i. and evdevolution	ریشه گیری
paronym	واژه هم ریشه
radicle	ریشه کوچک
etymon	ریشه کلمه
extirpation	ریشه کنی
extirpator	ریشه کن کننده
geometric mean	ریشه nام
musk root	ریشه مشک
morphophonemics	ریشه شناسی
firtree root	ریشه صنوبری
gelsemium	ریشه یاسمن
hangnail	ریشه ناخن
hang nail	ریشه ناخن
grubbing up	ریشه کنی
fringent	ریشه مانند
rhizomorphous	ریشه مانند
fringing	ریشه یابی
filose	ریشه دار
fimbriated	ریشه دار
irrationable	ریشه گنگ
irradicate	از ریشه دراوردن
irradicate	ریشه کن کردن
irradicable	ریشه کن نشدنی
imaginary root	ریشه ی موهومی
imaginary root	ریشه ی انگاری
fimbriate	ریشه دار
horse radish	ریشه خردل
galangale	ریشه جوز
root	ریشه [ریاضی]
to take root	ریشه زدن
to strike root	ریشه زدن
to root up	ریشه کن کردن
to root up	از ریشه دراوردن
to pull up by the roots	از ریشه دراوردن
to pull up by the roots	ریشه کن کردن
thrum	ریشه دار
the root of a word	ریشه واژه
the root of a tree	ریشه درخت
tap root	ریشه اصلی
to take root	ریشه کردن
ventral root	ریشه قدامی
radical	ریشه [ریاضی]
thrum	ریشه فرش
themes	ریشه زمینه
wing root	ریشه بال
tap root	ریشه عمودی
supplanter	ریشه کن کننده
supplantation	از ریشه کنی
root out	ریشه کن کردن
root of the weld	ریشه جوش
root directory	دایرکتوری ریشه
rhizopodous	ریشه پای
rhizopod	ریشه پایان
rhizophagous	ریشه خوار
rhizome	شبیه ریشه
rhizoid	ریشه نما
rhizoid	ریشه مانند
rhizanthous	گل اور از ریشه
root section	مقطع ریشه
root up	ریشه کن کردن
strike root	ریشه زدن
squar root	ریشه دوم
rush root	ریشه ایرسا
rush root	ریشه اریسا
rooty	شبیه ریشه
rooty	ریشه دار
rootlet	ریشه فرعی
rooter	ریشه کننده
rootage	مجموع ریشه ها
rootage	ریشه بندی
radicle	اصل ریشه
ineradicable	ریشه کن نشدنی
frills	ریشه دارکردن
frill	ریشه دارکردن
eradicating	ریشه کن کردن
supplants	از ریشه کندن
supplanting	از ریشه کندن
supplanted	از ریشه کندن
supplant	از ریشه کندن
uproots	ریشه کن کردن
uprooting	ریشه کن کردن
uprooted	ریشه کن کردن
tuft	ریشه پارچه
tufts	ریشه پارچه
cognate	واژه هم ریشه
etymology	ریشه شناسی
etymologies	ریشه شناسی
stems	ریشه اصل
stemming	ریشه اصل
stemmed	ریشه اصل
stem	ریشه اصل
deep-rooted	ریشه کرده
pedigrees	ریشه نژاد
pedigree	ریشه نژاد
fixing	حاشیه ریشه
uproot	ریشه کن کردن
madder	ریشه روناس
roots	ریشه گرفتن
fringed	ریشه دار
square roots	ریشه دوم
square root	ریشه دوم
beetroots	ریشه چغندر
beetroot	ریشه چغندر
inveterate	ریشه کرده
germs	ریشه منشاء
germ	ریشه منشاء
frilled	ریشه دار
tendril	ریشه پیچک
tendrils	ریشه پیچک
roots	ریشه کن کردن
root	ریشه گرفتن
root	ریشه کن کردن
cube roots	ریشه سوم
cube roots	ریشه مکعب
cube root	ریشه سوم
cube root	ریشه مکعب
theme	ریشه زمینه
runners	ریشه هوایی
runner	ریشه هوایی
abort	ریشه نکردن
ciliolated	ریشه دار
ablation	ریشه کنی
enrooted	ریشه کرده
ammonium	ریشه +4NH
blade root	ریشه تیغه
deep rooted	ریشه کرده
bottom run	قشر ریشه
eradication	ریشه کنی
eradication	ریشه کن کردن
barbate	ریشه دار

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com