English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
strut ریل نگهدارنده یاضامن پایه اتش
struts ریل نگهدارنده یاضامن پایه اتش
strutted ریل نگهدارنده یاضامن پایه اتش
Other Matches
battery box leg پایه نگهدارنده باطری
bore reset وسیله نگهدارنده کلینومتر پایه نصب کلینومتر در داخل لوله
barbette ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
base width عرض پایه پهنای پایه
hatch beam پایه دریچه پایه دهلیز
lashing نگهدارنده
skeg نگهدارنده
holder نگهدارنده
holders نگهدارنده
adherent electrode نگهدارنده
support نگهدارنده
preserver نگهدارنده
retentive نگهدارنده
workholder نگهدارنده قطعه
cable guard نگهدارنده کابل
strutted قفل نگهدارنده
holding coil پیچک نگهدارنده
arm rest اهرم نگهدارنده
struts قفل نگهدارنده
riding anchor لنگر نگهدارنده
shaft bracket نگهدارنده محور
fuse carrier نگهدارنده فیوز
sustentacular نگهدارنده محافظ
fuse holder نگهدارنده فیوز
depositery نگهدارنده سپرده
handle گیره نگهدارنده
handles گیره نگهدارنده
gas holder نگهدارنده گاز
conservator نگهدارنده محافظ
strut قفل نگهدارنده
holding flange لبه نگهدارنده
pendant طناب نگهدارنده
maintaining stimulus محرک نگهدارنده
pendants طناب نگهدارنده
magnet holder نگهدارنده اهنربا
dolly پیش نگهدارنده
retainer گیره نگهدارنده
arrester gear سیم نگهدارنده
retainers گیره نگهدارنده
dollies پیش نگهدارنده
absorptive terrace تراس نگهدارنده اب
brake shoe carrier نگهدارنده کفشک ترمز
detent شیطانک نگهدارنده گیره
detent ازادکننده مین نگهدارنده
detent ضامن نگهدارنده مین
gimbals محور نگهدارنده جایرو
sustaining نگهدارنده ادامه دهنده
magnetic latching relay رله نگهدارنده مغناطیسی
pistol clasp گیره نگهدارنده طپانچه
geneva stop سیستم نگهدارنده فیلم
hold گیره اتصالی نگهدارنده
lathe tool holder نگهدارنده تیغه تراش
rigging طنابهای نگهدارنده دکل
bracket [ستون نگهدارنده دیوار]
distance line طناب نگهدارنده ناوها
storm water retention tank منبعهای نگهدارنده اب باران
stakeholder نگهدارنده بانک در قمار
holds گیره اتصالی نگهدارنده
die shoe قاب نگهدارنده ورق
downhaul طناب نگهدارنده دکل
holding ground محوطه نگهدارنده لنگر
jam cleat قلاب نگهدارنده طناب قایق
preventive ماده نگهدارنده وسایل نگهداری
hanging-buttress [پشت بند نگهدارنده] [معماری]
fuzewell liner بوش نگهدارنده خرج بوستر ماسوره
platen نگهدارنده کاغذ در چاپگر نورد ماشین تحریر
gimbal سوارکردن قطعهای بریک حلقه نگهدارنده ازاد
sparred تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
spar تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
spars تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
decimal تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
decimals تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
console کنسول [نوعی ستون نگهدارنده تزئینی یا پیش گردی]
MCA بیتی است که وسایل نگهدارنده باس را پشتیبانی میکند
base piece پایه پایه استقرار
crotch مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
crotches مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
socle پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
spray زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprayed زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
gaff میله نگهدارنده ضلع بالایی بادبان قلاب مخصوص حمل ماهی به خشکی یا قایق
sprays زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spraying زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
bell-cage [ساختار نگهدارنده ناقوس در ناقوس خانه]
fuse unit رابط فیوز نگهدارنده فیوز
back berm سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
grade پایه
fundament پایه
grades پایه
stand پایه
foot rest پایه
isomer هم پایه
unfounded بی پایه
roots پایه
foundation پایه
probe پایه
headstock پایه
equaling هم پایه
saddled پایه
equal هم پایه
groundsel پایه
mark پایه
pole پایه
root پایه
saddle پایه
poles پایه
marks پایه
head stock پایه
equals هم پایه
equalling هم پایه
equalled هم پایه
erection پایه
equaled هم پایه
erections پایه
platform پایه
saddles پایه
platforms پایه
probed پایه
feet پایه
propped پایه
bipod دو پایه
prop پایه
tripods سه پایه
tripod سه پایه
bridge pier پایه پل
footpaths پایه
footpath پایه
cantilever پایه
propping پایه
andiron سه پایه
basal age سن پایه
abutment پایه
base 0 پایه 01
base line خط پایه
sills پایه
sill پایه
seats پایه
seated پایه
seat پایه
bottoms پایه
bottom پایه
fundamental پایه
rate پایه
strutted پایه
leveled پایه
leveled هم پایه
level پایه
level هم پایه
legs پایه
leg پایه
jacks پایه
jack پایه
pillars پایه
pillar پایه
levelled هم پایه
levelled پایه
levels هم پایه
cantilever bridge پایه پل
struts پایه
strut پایه
groundwork پایه
compeer هم پایه
coordinate هم پایه
corner stone پایه
dead load پایه پل
cutwater پایه پل
datum پایه
degrees پایه
degree پایه
datum line خط پایه
levels پایه
probes پایه
basis پایه
pedestals پایه
sheer legs سه پایه
sheers سه پایه
stanchion پایه
piers پایه
buttressing پایه
buttresses پایه
pedestal پایه
buttressed پایه
buttress پایه
radix پایه
thallus پایه
the pier of a bridge پایه پل
trestles پایه
trestles سه پایه
trestle پایه
rates پایه
trestle سه پایه
mounting foot پایه
ground پایه
presser foot پایه
mounts پایه
measure پایه
mount پایه
from within the ranks of از پایه
spud پایه
piers پایه پل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com