English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
included angle زاویه بین محور طولی یک جسم و بردار جریان هوا
Other Matches
critical angle of attack زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
pitch altitude زاویه بین محور طولی رسانگر و صفحه مرجع
control surface angle زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
coning angle زاویه بین محور طولی تیغه ها و سطح مار بر نوک تیغه ها صرفنظر از خمش تیغه ها
nose up چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
sight alinement تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
longitudinal axis محور طولی
axis محور طولی
abscissa محور طولی
end play بازی طولی محور
roll دوران حول محور طولی غلطش
rolls دوران حول محور طولی غلطش
rolled دوران حول محور طولی غلطش
banks دوران یا متمایل شدن هواپیماحول محور طولی
bank دوران یا متمایل شدن هواپیماحول محور طولی
wing heavy تمایل هواپیما برای گردش درجهت حول محور طولی
lubber line خطی که روی صفحه قطب نماامتداد محور طولی هواپیما رانشان میدهد
control column فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
abeam یاتاقانهایی که تحت زاویه 09یا 072 درجه بطور عمود برمحور طولی رسانگر قرارگرفته اند
differential spoilers اسپویلرهای روی بال که بعنوان سطوح کنترل اولیه وثانویه برای حرکت حول محور طولی بکار میروند
crab angle زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
hard spun [نخ با تاب زیاد با زاویه ای معادل سی تا چهل و پنج درجه نسبت به محور عمودی]
deep stall وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
magnetic hysteresis angle زاویه فاز جریان تحریک کننده
vortex line خطی که جهت ان در هر نقطه بر بردار دوران منطبق وخطوط مماس براین خط باجهت موضعی جریان موازی میباشند
burble point زاویه حملهای که در ان شکست جریان هوا روی بال شروع میشود
cross member عضو ساختمانی برای اتصال دو ستون طولی هواپیما یاقطعات طولی دیگر
cartesian coordinates سیستم موقعیت که از دو بردار در جهت زاویه راست برای نمایش نقط های که با دو عدد امکان دهی شده است و موقعیت آن را میدهد تشکیل شده است
countershaft محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
axial route مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
polygraphs رونوشت بردار نسخه بردار
polygraph رونوشت بردار نسخه بردار
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
wheelbases فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbase فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
rate integration gyro ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
axis of signal communication محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
graduated circle of an alidade دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
longitudinal dihedral اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
grivation زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
entering angle زاویه ورودی زاویه دخول
loss angle زاویه تلف زاویه تلفات
declination زاویه انحراف زاویه میل
angle of rotation زاویه دوران زاویه چرخش
angle of repose زاویه تعادل زاویه ارامش
angle of convergence زاویه تقرب زاویه پارالاکس
bombing angle زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
distance angle زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
constant angle arch dam بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
angle offset method روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
superelevation تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
parallactic angle زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
linear طولی
it will not take long طولی
longitudinal طولی
linearly طولی
vertical curve خم طولی
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow سیلان جریان فلوی جریان
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
longitudinal دنده طولی
axis خط طولی یا عرضی
longitudinal wave موج طولی
longitudinal welding جوشکاری طولی
soon a طولی نکشیدکه
longitudinal groove شیار طولی
aisle گذرگاه طولی
eftsoon طولی نکشیدکه
longeron ستون طولی
longitudinal acceleration شتاب طولی
longitudinal reinforcement فولادگذاری طولی
longitudinal studies بررسیهای طولی
longitudinal seam درز طولی
longitudinal seam بخیه طولی
longitudinal section برش طولی
longitudinal stress تنش طولی
axial road جاده طولی
longitudinal stability پایداری طولی
longitudinal section نیمرخ طولی
longitudinal reinforcement ارماتور طولی
longitudinal profile پروفیل طولی
easting مختصات طولی
longitudinal compression فشار طولی
longitudinal screed شمشه طولی
longitudinal sleeper تراورس طولی
longitudinal girder تیر طولی
longitudinal joint درز طولی
longitudinal valley دره طولی
longitudinal turning تراشکاری طولی
linearity حالت طولی
profiled برش طولی
profiles برش طولی
profiling برش طولی
longitudinal screed شمشه طولی
longitudinal section برش طولی
strike joint شکستگی طولی
variable رکورد با هر طولی
ground timber تیر طولی
linear measure مقیاس طولی
cut to length طولی بریدن
variables رکورد با هر طولی
thrust bearing یاطاقان طولی
linear metre متر طولی
cut off saw اره طولی بر
profile برش طولی
faked جمع کردن طولی
fake جمع کردن طولی
fakes جمع کردن طولی
stay بکسل طولی ناو
stayed بکسل طولی ناو
longitudinal shearing stress تنش برشی طولی
ball thrust bearing یاطاقان طولی ساچمهای
longitudinal redundancy check مقابله افزونگی طولی
axial mining مین گذاری طولی
advance پیشرفت طولی ناو
advancing پیشرفت طولی ناو
summit قله در نیمرخ طولی
longitudinal girder شاه تیر طولی
summits قله در نیمرخ طولی
x scale مقیاس طولی عکس
cut to length بصورت طولی بریدن
linearize بصورت طولی دراوردن
vertical curve منحنی در نیمرخ طولی
anchor at short stay لنگر طولی عمودی
longitudinal دندههای طولی موتور
soon قریبا طولی نکشید
soonest قریبا طولی نکشید
advances پیشرفت طولی ناو
shipshank کوتاه کردن طولی
formed hole سوراخ درمقطع طولی
angular contact thrust ball bearing بلبرینگ طولی محوری
canaliculate دارای پیچهای طولی
lies زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
abeam امتداد عمود برمحور طولی
vittate دارای راه راههای طولی
form grind سنگ زدن در مقطع طولی
fake down چیدن طناب به طور طولی
axial road جاده طولی منطقه مواصلات
long service line خط طولی زمین در بازی دونفره
longitudinal reinforcement [فولاد گزاری طولی در بتن]
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
arrow بردار
resultant بردار
vector بردار
arrows بردار
vectors بردار
dope vector بردار
equivocatory اب بردار
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
lrc Check LongitudinalRedundancy مقابله افزونگی طولی
vertical beam چوب [میله] طولی دار [قالی]
invariability عدم تغییرباقیمانده درتغییرات طولی وخطی
ripsaw اره مخصوص برش طولی چوب
invariance عدم تغییرباقیمانده درتغییرات طولی وخطی
trajectories قسمت اول نیمرخ طولی تنداب
trajectory قسمت اول نیمرخ طولی تنداب
state vector بردار حالت
stainable زنگ بردار
sampler نمونه بردار
mouldable قالب بردار
ascribed رونویس بردار
samplers نمونه بردار
curl حلقه بردار
curled حلقه بردار
magnetic vector بردار مغناطیسی
ascribes رونویس بردار
poynting's vector بردار پوینتینگ
polar vector بردار قطبی
state vector بردار حلات
swindler کلاه بردار
state vector بردار وضعیت
participable شرکت بردار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com