Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
conversion angle
زاویه تبدیل گرای مسیر ناو
Other Matches
azimuth angle
زاویه گرای نجومی هواپیما
angle drift
انحراف زاویه مسیر
bank angle
زاویه سراشیب مسیر
drift angle
زاویه انحراف مسیر
conversion angle
زاویه حامل مسیر ناو
turn and slip
زاویه دور زدن و لغزش مسیر هواپیما
crab angle
زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
true track
تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین
apogee
زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
transit bearing
گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
angle of arrival
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
graduated circle of an alidade
دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
longitudinal dihedral
اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
grivation
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
angle of convergence
زاویه تقرب زاویه پارالاکس
angle of repose
زاویه تعادل زاویه ارامش
angle of rotation
زاویه دوران زاویه چرخش
declination
زاویه انحراف زاویه میل
entering angle
زاویه ورودی زاویه دخول
loss angle
زاویه تلف زاویه تلفات
novatio non presumiter
تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
fast
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lanes
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
groove
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
switched network backup
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
grooves
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
multithread
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
landing approach
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
bombing angle
زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
crane rail
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
constant angle arch dam
بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
conversion scale
مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
transiguration
تبدیل صورت تبدیل هیئت
skeptic
شک گرای
restitution
تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
angle offset method
روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
superelevation
تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
parallactic angle
زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
socialists
جامعه گرای
socialist
جامعه گرای
feudal
تیول گرای
dermotropic
پوست گرای
doctrinaire
ایین گرای
egalitarian
تساوی گرای
centralists
مرکز گرای
meliorist
بهبود گرای
magnetic azimuth
گرای مغناطیسی
capitalists
سرمایه گرای
lipophilic
چربی گرای
incalescent
گرما گرای
heliotrope
افتاب گرای
militarist
جنگ گرای
grid bearing
گرای شبکه
grid azimuth
گرای شبکه
centralist
مرکز گرای
evolutionist
فرگشت گرای
halophile
ابشور گرای
equalitarian
تساوی گرای
extrovert
برون گرای
realists
تحقق گرای
capitalist
سرمایه گرای
nationalists
ملت گرای
nationalist
ملت گرای
realistic
تحقق گرای
nudist
برهنگی گرای
sectarian
فرقه گرای
unitary
توحید گرای
individualists
فرد گرای
individualist
فرد گرای
realistically
راستین گرای
realist
راستین گرای
realist
تحقق گرای
compass direction
گرای مغناطیسی
compass azimuth
گرای مغناطیسی
communalist
اشتراکی گرای
realists
راستین گرای
realistic
راستین گرای
back azimuth method
گرای وارونه
extroverts
برون گرای
assumed azimuth
گرای فرضی
militarists
جنگ گرای
materialist
ماده گرای
materialists
ماده گرای
realistically
تحقق گرای
oxyphil
اسید گرای
solipsist
نفس گرای
pneumotropic
ریه گرای
separatist
جدا گرای
structuralists
ساخت گرای
ultramodernist
فرانو گرای
true azimuth
گرای حقیقی
pragmatist
مصلحت گرای
theocentric
خدا گرای
progressivist
پیشرفت گرای
theist
یزدان گرای
relative bearing
گرای نسبی
supremacists
برتری گرای
unitarian
توحید گرای
supremacist
برتری گرای
impressionists
برداشت گرای
photophilic
نور گرای
oxyphile
اسید گرای
saprophytic
پوده گرای
ruralist
روستا گرای
escapist
گریز گرای
structuralist
ساخت گرای
impressionist
برداشت گرای
segregationist
جدایی گرای
escapists
گریز گرای
summit
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
transit route
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
summits
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
midcourse guidance
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
regionalistic
منطقهای ناحیه گرای
regionalist
منطقهای ناحیه گرای
hygrophyte
گیاه رطوبت گرای
visionaries
الهامی رویا گرای
corrected azimuth
گرای تصحیح شده
visionary
الهامی رویا گرای
reactionaries
مخالفت گرای بی منطق
reactionary
مخالفت گرای بی منطق
closing azimuth error
اشتباه گرای بستن پیمایش
true azimuth
سمت حقیقی گرای جغرافیایی
imperialistic
استعمار گرای بهره جویانه
compass azimuth
گرای قطب نمای کشتی
back azimuth method
گرای معکوس در اخراج اشعه
azimuth
گرای نجومی راس القدم
assembler
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
binary to hexadecimal conversion
تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
binary to octal conversion
تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
quixotic
ارمان گرای وابسته به دان کیشوت
layihg azimuth
گرای روانه کردن لوله توپ
traditionalist
پیرو روایات وسنن سنت گرای
traditionalists
پیرو روایات وسنن سنت گرای
base of trajectory
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
fire lane
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
militarists
ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
militarist
ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
gyroscope
وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
gyroscopes
وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
lies
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
ozone
نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
introverts
شخصی که متوجه بباطن خود است خویشتن گرای
introvert
شخصی که متوجه بباطن خود است خویشتن گرای
apex angle
زاویه راسی هدف زاویه راسی
steadies
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dog leg
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steadied
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
conversions
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
trunkair route
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
convoy routing
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
angle of traverse
زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
grid magnatic angle
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
steer
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
azimuth deviation
اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
canton
زاویه
corners
زاویه
angle of attack
زاویه تک
pike
زاویه
angle t
زاویه تی
cornering
زاویه
corner
زاویه
angle
زاویه
localities
زاویه
isogonic line
خط هم زاویه
angles
زاویه
locality
زاویه
cantons
زاویه
elevations
زاویه فراز
angle cut
زاویه برش
trigonous
دارای سه زاویه
angled
زاویه دار
alidad
زاویه سنج
bevelled edge square
زاویه حاده
angle of bevel
زاویه حاده
inclination
زاویه میل
complementary
زاویه مکمل
angle of dip
زاویه میل
angle of elevation
زاویه درجه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com