Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (3 milliseconds)
English	Persian
angle of rotation	زاویه گردش
Search result with all words
slew	گردش تحت زاویه 09 درجه
rotation by ...	گردش [چرخش] به مقدار ... [ درجه دما یا زاویه]
Other Matches
graduated circle of an alidade	دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
longitudinal dihedral	اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
grivation	زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
constant displacement pump	پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
flowchart template	یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
angle of rotation	زاویه دوران زاویه چرخش
entering angle	زاویه ورودی زاویه دخول
angle of convergence	زاویه تقرب زاویه پارالاکس
angle of repose	زاویه تعادل زاویه ارامش
declination	زاویه انحراف زاویه میل
loss angle	زاویه تلف زاویه تلفات
bombing angle	زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
equation of exchange	همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
distance angle	زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
constant angle arch dam	بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
angle offset method	روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
superelevation	تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
parallactic angle	زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
lies	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
apogee	زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
apex angle	زاویه راسی هدف زاویه راسی
angle of traverse	زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
grid magnatic angle	زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
angle of arrival	زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
progressing	گردش
wrests	گردش
progresses	گردش
races	گردش
raced	گردش
turn	گردش
cycle	گردش
cycles	گردش
cycled	گردش
perambulation	گردش
wrest	گردش
wrested	گردش
turns	گردش
gyration	گردش
gyrations	گردش
wresting	گردش
counterclockwise rotation	گردش به چپ
revolution	گردش
revolutions	گردش
rev	گردش
revs	گردش
revved	گردش
revving	گردش
maeander	گردش
stroll	گردش
strolled	گردش
strolls	گردش
runs	گردش
run	گردش
on the rove	در گردش
nutation	گردش
twirls	گردش
twirling	گردش
twirled	گردش
jaunt	گردش
paseo	گردش
race	گردش
operation	گردش
excursion	گردش
excursions	گردش
movement	گردش
itineracy	گردش
jaunts	گردش
itineration	گردش
circumrotation	گردش
left handed rotation	گردش به چپ
meander	گردش
meandered	گردش
meandering	گردش
meanders	گردش
twirl	گردش
progressed	گردش
trip	گردش
promenades	گردش
promenade	گردش
hiking	گردش
turnover	گردش
hikes	گردش
hiked	گردش
hike	گردش
tripped	گردش
anticlockwise rotation	گردش به چپ
flows	گردش
flowed	گردش
flow	گردش
trips	گردش
periods	گردش
circulation	گردش
rotation	گردش
traversing	گردش
traverses	گردش
traversed	گردش
traverse	گردش
period	گردش
circulations	گردش
travel	گردش
water circulation	گردش اب
canter	گردش
circuit	گردش
canters	گردش
travels	گردش
circuits	گردش
walking	گردش
traveled	گردش
flowine	خط گردش
flowline	خط گردش
cantering	گردش
cantered	گردش
ambulation	گردش
progress	گردش
rambling	گردش کننده
bloodstreams	رگ گردش خون
trading capital	سرمایه در گردش
cycled	دوره گردش
roved	گردش کردن
cash flow	گردش وجوه
rotation in a clockwise direction	گردش به راست
bloodstream	رگ گردش خون
rotation	گردش مشاغل
money in circulation	پول در گردش
the turn of a wheel	گردش چرخ
to be in a whirl	گردش کردن
rotation	گردش روتاسیون
movableness	گردش دار
negative caster	گردش معکوس
rove	گردش کردن
nyuctitropism	گردش برگ در شب
operating capital	سرمایه در گردش
rate of turn	میزان گردش
take a walk	گردش کردن
raceway	حلقه گردش
roves	گردش کردن
wheels	گردش ناو
rpm	گردش در دقیقه
rolls	چرخش گردش
rolled	چرخش گردش
roll	چرخش گردش
wheeling	گردش ناو
revolving fund	اعتبار در گردش
turnaround time	زمان گردش
wheel	گردش ناو
river trip	گردش رودخانه ای
right handed rotation	گردش به راست
walkabouts	گردش پیاده
round robin	با گردش نوبت
walkabout	گردش پیاده
promenades	گردش رفتن
cycles	دوره گردش
turning effect	اثر گردش
cycle	دوره گردش
to go for a stroll	گردش کردن
to take a stroll	گردش کردن
circulating capital	سرمایه در گردش
sashay	گردش سفر
to make an excursion	گردش کردن
pleasure ground	گردش گاه
to make an excursion	به گردش رفتن
program flow	گردش برنامه
volume of sales	گردش معاملات
promenade	گردش رفتن
promenader	گردش کننده
promenade	گردش کردن
turning circle	دایره گردش
promenades	گردش کردن
budget cycle	گردش بودجه
daily round	گردش روزانه
to go for a walk	گردش رفتن
train ride	گردش با قطار
peripatetic	گردش کننده
go for a walk	گردش رفتن
fractional rotation	گردش کسری
gyroscopes	گردش بین
gyroscope	گردش بین
circuits	مسیر گردش
circuit	مسیر گردش
circulate	گردش کردن
circulate	به گردش در اوردن
data flow	گردش داده ها
circulates	به گردش در اوردن
circulates	گردش کردن
circulated	به گردش در اوردن
circulated	گردش کردن
flow of production	گردش تولید
circulations	مسیر گردش
circulation	مسیر گردش
eyre	گردش دورانی
speed of rotation	گردش بر دقیقه
field trip	گردش علمی
flow of expenditure	گردش هزینه
sales {pl}	گردش معاملات
flow direction	جهت گردش
turn-over	گردش معاملات
excursionist	گردش کننده
rotational speed	گردش بر دقیقه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com