English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
The tongue is not steel , yet it cuts. <proverb> زبان اگر چه فولاد نیست اما برنده است .
Other Matches
English is not a hard language . انگلیسی زبان سختی نیست
IF statement عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
characteristic diagram for the steel دیاگرام مشخصه فولاد دیاگرامی که تغییر شکلهای فولاد را برحسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
he does not know french او زبان فرانسه نمیداند فرانسه بلد نیست
carbon steel فولاد کربن یا فولاد سخت
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
All is not gold that glitters. <proverb> هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
winchester disk دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
step frame استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
transparently برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparent برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
leaving files open به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
translators برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
languages استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
host language زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
his parentage isunknown اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
target زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targeting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
modula یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
author language زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
He is speechless (inarticulate). سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
bal زبان ساده شده زبان اسمبلی
professional slang زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
mealymouthed ادم چرب زبان شیرین زبان
it is past all hope جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
language مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interprets ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
glib چرب زبان زبان دار
languages مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpret ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic زبان تازی زبان عربی
winner برنده
cutter برنده
cutters برنده
winning برنده
winnings برنده
portative برنده
mutilator برنده
trenchant برنده
discoverer پی برنده
discoverers پی برنده
high proof برنده
scissile برنده
conductive برنده
incisive برنده
vehicle برنده
incisory برنده
incisor tooth برنده
winners برنده
vehicles برنده
foretooth برنده
heuristic پی برنده
cutting برنده
deferent برنده
scottish gaelic زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
oxygen converter steel فولاد ال دی
steels فولاد
cementite فولاد
bevelled steel straight edge فولاد کج بر
steeled فولاد
steel فولاد
steeling فولاد
medallist برنده مدال
matrolinous بارث برنده
medalist برنده مدال
raiders یورش برنده
medallists برنده مدال
winners برنده بازی
medalists برنده مدال
decisions برنده با امتیاز
propelling پیش برنده
decision برنده با امتیاز
promoters پیش برنده
uptake بالا برنده
raider یورش برنده
contenders برنده احتمالی
wearing تحلیل برنده
winner برنده بازی
winning position پوزیسیون برنده
prizewinner برنده جایزه
heiresses ارث برنده زن
promotor پیش برنده
propulsive جلو برنده
dark horses برنده غیرمترقبه
dark horse برنده غیرمترقبه
contender برنده احتمالی
heiress ارث برنده زن
shoo-in <idiom> برنده مطلق
prizer برنده جایزه
promoter پیش برنده
utilizer بکار برنده
users بکار برنده
user بکار برنده
victors برنده مسابقه
victor برنده مسابقه
outpoint برنده با امتیاز
persi برنده سر دیو
perseus برنده سر دیو
winning move حرکت برنده
winner of a match برنده مسابقه
resolutive تحلیل برنده
gestatorial برنده پاپ
incisively بطور برنده
gonfalonier برنده پرچم
impellor پیش برنده
annihilator از بین برنده
uplifter بالا برنده
highest bidder برنده مزایده
achiever از پیش برنده
deferent بیرون برنده
edged tool الت برنده
lacerative برنده یا درنده
dissolvent حل کننده برنده
edge tool الت برنده
impeller پیش برنده
boosters بالا برنده
booster بالا برنده
cutting head نوک برنده
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
structural steel فولاد سازهای
tempered steel فولاد ابداده
structural steel فولاد ساختمانی
high grade steel فولاد قیمتی
structrual steelwork فولاد سازهای
structrual steelwork فولاد ساختمانی
steelwork فولاد کاری
thomas steel فولاد توماس
hypo eutectoid steel فولاد هیپواوتکتوئیدی
quenching of steel اب دادن فولاد
refined steel فولاد مصفا
hypereutectoid steel فولاد هیپراوتکتوئیدی
flat steel فولاد تخت
shaped iron فولاد نیمرخ
beaded flats فولاد تخت
shear steel فولاد قیچی
silicon steel فولاد سیلیکاتی
steel aloy الیاژ فولاد
steel aloy فولاد فشرده
basic converter steel فولاد توماس
toll steel فولاد ابزار
crucible cast steel فولاد بوتهای
crucible steel فولاد بوتهای
wrought steel فولاد نرم
free cutting steel فولاد اتومات
forging grade steel فولاد اهنگری
engineering steel فولاد مهندسی
electric steel فولاد ابکاری
stainless steel فولاد ضد زنگ
crude steel فولاد خام
corrosion resistent steel فولاد ضد زنگ
cast iron فولاد فشرده
cast steel فولاد خشکه
cast steel فولاد ریختگی
cast steel فولاد ریخته گی
chrome steel فولاد کروم
clad steel فولاد نرم
cold work steel فولاد کارسرد
composite steel فولاد مرکب
hardened steel فولاد اب دیده
hardened steel فولاد ابدار
copper bearing steel فولاد مس دار
free cutting steel فولاد خوش تراش
bar steel فولاد شمش
alloy steel فولاد الیاژی
high speed steel فولاد تندبر
austenic steel فولاد استنیت
alloy steel فولاد فشرده
austenic steel فولاد استنیتیکی
manganese steel فولاد منگان
magnet steel فولاد مغناطیسی
magnet steel فولاد اهنربا
killed steel فولاد کشته
alloy steel الیاژ فولاد
machinery steel فولاد ماشینی
alloy treated steel فولاد کم الیاژ
merchant bar فولاد تجارتی
quenched and tempered steel فولاد بهساخته
quench and temper بهسازی فولاد
puddle steel فولاد پودل
overblown steel فولاد با دم زیاد
ingots steel فولاد شمش
molten metal فولاد ریختگی
annealed steel فولاد تابدیده
mild steel فولاد نرم
angle steel فولاد نبشی
file cutter قسمت برنده سوهان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com