English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
bal زبان ساده شده زبان اسمبلی
Other Matches
assembler برنامه اسمبلی یا برنامهای که برنامه به زبان اسمبلی را به کد ماشین تبدیل میکند
assembly language زبان اسمبلی
assembler اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
assembly language instruction دستورالعمل زبان اسمبلی
assemble ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assembles ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
to to ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assembled ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assembly 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
microprogram هر دستور زبان اسمبلی کامپیوتر که با زیربرنامه اجرا شود
operation بخشی از دستور زبان اسمبلی که حاوی نشانههای کد اجرا باشد
basic یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basics یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
macro استفاده از برچسب در زبان برنامه نویسی اسمبلی برای بیان به اسمبلر که تابع ماکرو در آن نقط ه وارد میشود
machine address نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
script زبان برنامه نویسی ساده
translator برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
language استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
host language زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targets زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targeting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
orientated زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان بیان ساده برخی مشکلات را میدهد
Pidgin English <idiom> انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم.
author language زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
mealymouthed ادم چرب زبان شیرین زبان
He is speechless (inarticulate). سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
professional slang زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
glib چرب زبان زبان دار
interpreting ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
language مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
Arabic زبان تازی زبان عربی
interpret ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interprets ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
scottish gaelic زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
sql زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
structuring زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
querying زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
oxtongue گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
QBE زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
c++ زبان ++C
two tongued زبان
glossa زبان
tongueless بی زبان
language زبان
languages زبان
rpg language زبان ار پی جی
abuser بد زبان
tongue زبان
language lab زبان
as one man با یک زبان
hound's tongue سگ زبان
apt language زبان ای پی تی
report progarm generator زبان ار- پی- جی
apl language زبان ای پی ال
tongues زبان
language زبان
grss language زبان جی پی اس اس
abusers بد زبان
languages زبان ها
tongue [language] زبان
British زبان انگلیسی
silver tongued چرب زبان
simscript language زبان سیمسکریپت
slip of the tongue لغزش زبان
simula language زبان سیمیولا
philology زبان شناسی
Dutch زبان هلندی
Celtic زبان سلتی
smooth tongued چرب زبان
slavic زبان اسلاوی
tartar زبان تاتاری
snobol language زبان اسنوبول
jargon زبان حرفهای
sign language زبان علامات
sign language زبان اشاره
sign languages زبان علامات
sign languages زبان اشاره
accadian زبان اکد
acrimoniousness زخم زبان
Afghan زبان افغانی
algebraic language زبان جبری
algol زبان الگول
algol 0 زبان الگول 06
algorithmic language زبان الگوریتمی
ambiguous language زبان مبهم
an abusive bellow شخص بد زبان
tartars زبان تاتاری
idioms زبان ویژه
jargon زبان فنی
Chinese زبان چینی
servian زبان صربی
serbian زبان صربستانی
semitic language زبان سامی
monoglot یک زبان دان
scythian زبان سکایی
sankskirt زبان سانسکریت
roumanian زبان رومانی
romanic زبان رومی
reference language زبان مرجع
romanian زبان رومانی
idiom زبان ویژه
an busive bellow شخص بد زبان
lingoes زبان ویژه
licks زبان زدن
dumb زبان بسته
dumber زبان بسته
dumbest زبان بسته
language laboratories آزمایشگاه زبان
delphiniums گل زبان در قفا
delphinium گل زبان در قفا
Afrikaans زبان آفریکانز
zibet زبان هندی
zend زبان زند
written language زبان نوشتاری
Welsh زبان ولز
welsher زبان ولز
rap زخم زبان
raps زخم زبان
licked زبان زدن
lick زبان زدن
stammering لکنت زبان
stuttering لکنت زبان
voluble خوش زبان
diatribe زخم زبان
diatribes زخم زبان
grammar دستور زبان
grammars دستور زبان
She has a vicious tongue . بد زبان است
loll زبان بیرون
lolled زبان بیرون
lolling زبان بیرون
lolls زبان بیرون
baby-talk زبان بچهگانه
language laboratory آزمایشگاه زبان
Urdu زبان اردو
welcher زبان ولز
welch زبان ولز
vulgate زبان عامیانه
technical language زبان تخصصی
technical language زبان فنی
target language زبان مقصود
target language زبان هدف
tamil زبان تمیل
symbolic language زبان نمادی
sweet spoken شیرین زبان
body language زبان بدن
standard language زبان متعارف
source language زبان اصلی
source language زبان منبع
sophist زبان باز
linguistics زبان شناسی
linguistics علم زبان
the persian language زبان فارسی
uvula زبان کوچک
universal language زبان فراگیر
Latin زبان لاتین
tonguelike زبان مانند
tongue tied زبان بسته
tongue tie لکنت زبان
sugary شیرین زبان
tongue-tied زبان بسته
Hebrew زبان عبری
the turkish language زبان ترکی
natural language زبان طبیعی
mother tongue زبان مادری
mother tongues زبان مادری
philology علم زبان
fortran iv زبان فرترن 2
panjabi زبان پنجابی
gujarati زبان گجراتی
halophrastic language زبان تک واژهای
hibernian ایرلندی زبان
high dutch زبان المانی
human language زبان بشری
icelandic زبان ایسلندی
intelligent language زبان هوشمند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com