Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
kiffa borealis
زبان شمالی بتا- میزان
Other Matches
northern dawn
سپیده شمالی فجر شمالی
beta librae
کفه شمالی زبانی شمالی
norther
شمالی باد سرد شمالی
aurora borealis
فجر شمالی سپیده شمالی
northern lights
سپیده شمالی فجر شمالی
northen america nebula
ابری امریکای شمالی سحابی امریکای شمالی
bond albedo
نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
availability
میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
tune
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tunes
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
self adjusting
بخودی خود میزان شونده خود میزان
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
glib
چرب زبان زبان دار
Arabic
زبان تازی زبان عربی
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
isobath
خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
arctic
شمالی
boreal
شمالی
northerly
شمالی
norland
شمالی
Nordic
شمالی
north
شمالی
northern
شمالی
Northern Ireland
ایرلند شمالی
moose
گوزن شمالی
elks
گوزن شمالی
herring gulls
گاکی شمالی
northward
قسمت شمالی
elk
گوزن شمالی
herring gull
گاکی شمالی
first world
امریکای شمالی
papoose
درامریکای شمالی
northwards
قسمت شمالی
eider
مرغابی شمالی
eider
قوی شمالی
northern dawn
شفق شمالی
north star
ستاره شمالی
north country
انگلستان شمالی
nordic council
شورای شمالی
Upper Volta
ولتای شمالی
boreas
باد شمالی
coronae borealis
اکلیل شمالی
corona borealis
اکلیل شمالی
foumart
گربه شمالی
kingduck
قوی شمالی
kiffa borealis
کفه شمالی
kingduck
مرغابی شمالی
this line lies north
این خط شمالی
aurora borealis
شفق شمالی
zeta coronae borealis
زتا- اکلیل شمالی
yankee doodle
سرباز شمالی امریکا
niagara nexus
رودخانهای درامریکای شمالی
niagaranexus
رودخانهای درامریکای شمالی
gannet
غاز دریای شمالی
cygnus
طایر صلیب شمالی
cygni
طایر صلیب شمالی
alpha coronae borealis
الفا- اکلیل شمالی
cariboo
گوزن امریکایی شمالی
the north star
ستاره قطبی یا شمالی
malamute
سگ سورتمه کش امریکای شمالی
northwardly
بطرف شمال شمالی
junco
سهره امریکای شمالی
northern lights
نور فجر شمالی
tho
اهل تونکن شمالی
NI
مخفف ایرلند شمالی
caribous
گوزن امریکای شمالی
aurorean
مربوط به نور شمالی
caribou
گوزن امریکای شمالی
malemute
سگ سورتمه کش امریکای شمالی
solan
قاز دریای شمالی
caribou
گوزن امریکایی شمالی
auroral
مربوط به نور شمالی
caribous
گوزن امریکایی شمالی
margarita
الفا- اکلیل شمالی
scottish gaelic
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
booby
نوعی قاز دریای شمالی
lynxes
وشق صورت فلکی شمالی
coyotes
گرگ صحرایی امریکای شمالی
north atlantic treaty organization (nato
سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
lynx
وشق صورت فلکی شمالی
coyote
گرگ صحرایی امریکای شمالی
massasauge
مار زنگی امریکای شمالی
horseweed
خزه معمولی امریکای شمالی
mockingbird
مرغ مقلد امریکای شمالی
passenger pigeon
کبوتر وحشی امریکای شمالی
Gospel side
[قسمت شمالی محراب یا کلیسا]
ice-foot
[دیواره یخ در کنار نواحی شمالی]
saddle tree
یکجورگل لاله درامریکای شمالی
redskins
سرخ پوست امریکای شمالی
copperlndian
سرخ پوست امریکای شمالی
redskin
سرخ پوست امریکای شمالی
boreal forest
جنگل سوزنی برگ شمالی
auxiliary contours
خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
casbah
محله بومیهای شهرهای شمالی افریقا
eiderdowns
پرنرمی که از مرغابی شمالی بدست می اید
musk rat
موش ابی امریکایی شمالی کرموش
eiderdown
پرنرمی که از مرغابی شمالی بدست می اید
thule
اخرین نقطه شمالی مسکون دنیا
musquash
موش ابی امریکایی شمالی کرموش
tarheel
اهل استان کارولینای شمالی امریکا
mallemuck
مرغ طوفان اقیانوس منجمد شمالی
eider down
پرنرمی که ازمرغابی شمالی بدست میاید
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
musk ox
یکجور گاو عنبر در دریاهای شمالی امریکا
snow goose
غاز آمریکای شمالی که پرهای سفیدی دارد.
compass error
جمع انحراف تغییرپذیری وخطای گردش شمالی
NATO
مخفف ناتو سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
indigo bunting
یکجورسهره در امریکای شمالی که نر ان نیلی رنگ است
snow geese
غاز آمریکای شمالی که پرهای سفیدی دارد.
flathead
سرخ پوست امریکای شمالی ماهی سرپهن
mistral
باد خشک سرد شمالی درجنوب فرانسه
ling
ماهی روغنی اروپای شمالی وامریکا از خانواده gadidae
hyperborean
ساکن دورترین نقطه شمالی زمین بسیار سرد
reindeer
گوزن شمالی وابسته بدوران کهنه سنگی اروپا
indigo bird
یکجوره سهره در امریکای شمالی که نر ان نیلی رنگ است
prairie chicken
یکجور با قرقر امریکای شمالی در دره رود میسی سیپی
Benin
خور بنین که بخش شمالی خلیج گینه راتشکیل میدهد
wampun
خر مهرهای که هندیهای امریکای شمالی بجای زر وزیور بکار می برند
glacial epoch
عصریخ :عصری که یخ بیشترنیم کره شمالی راپوشانده بوده است
mocking bird
یکجور پرنده درامریکای شمالی که صدای مرغان دیگر رابخوبی تقلید میکند
depth contour
خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
neotropical
متعلق به امریکای جنوبی ونواحی گرمسیری امریکای شمالی
northing
عرض شمالی انحراف به سوی شمال شمال شبکه
upstate
وابسته به بخش شمالی ایالت شمال ایالت نیویورک
oxtongue
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
librae
میزان
units
میزان
unit
میزان
balances
میزان
libra
میزان
rhythm
میزان
rhythms
میزان
infiltration rate
میزان
balance
میزان
adjustments
میزان
adjustment
میزان
amounts
میزان
weight
میزان
level
میزان
scalage
میزان
scales
میزان
noise level
میزان خش
metres
میزان
metre
میزان
leveled
میزان
levels
میزان
yardstick
میزان
yardsticks
میزان
levelled
میزان
rates
میزان
meter
میزان
amount
میزان
measure
میزان
volume
میزان
meters
میزان
rate
میزان
At the rate of . On a scale of .
به میزان
criterion
میزان
amounted
میزان
amounting
میزان
volumes
میزان
focusses
میزان کردن
rating
میزان عوارض
adjusts
میزان کردن
focuses
میزان کردن
calorimeter
میزان الحراره
aligning
میزان کردن
remedying
درمان میزان
adjusting
میزان کردن
adjust
میزان کردن
focussing
میزان کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com