English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
English Persian
Chinese زبان چینی
Search result with all words
pekinese زبان ولهجه مردم پکن سگ کوچک ودست اموز چینی پکنی
pekineses زبان ولهجه مردم پکن سگ کوچک ودست اموز چینی پکنی
pekingeses زبان ولهجه مردم پکن سگ کوچک ودست اموز چینی پکنی
He is fluent in Mandarin. او به زبان چینی مسلط است.
He is fluent in Chinese. او به زبان چینی مسلط است.
Other Matches
sinicism متابعت از اداب ورسوم چینی چینی پرستی
sinicize جنبه چینی دادن چینی کردن
Loudon's hollow wall [دیوار آجری با دونوع آجر چینی کله راسته و راسته چینی]
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
translator برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
languages استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
languages برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
host language زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
linguo dental زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targets زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
modula یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
author language زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
professional slang زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
He is speechless (inarticulate). سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
bal زبان ساده شده زبان اسمبلی
mealymouthed ادم چرب زبان شیرین زبان
interpret ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
glib چرب زبان زبان دار
languages مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interprets ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
language مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpreting ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic زبان تازی زبان عربی
interpreted ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
scottish gaelic زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
Chinese زن چینی
sinitic چینی
china چینی
masonry bond رج چینی
porcelain چینی
brick bond رج چینی
Chinese چینی
joss بت چینی
Chinese چینی ها
bond رج چینی
maying گل چینی
piper cubeba کبابه چینی
porcellanous از جنس چینی
revetment سنگ چینی
petuntse خاک چینی
tangram معمای چینی
ailanthus سماق چینی
brick work اجر چینی
granite ware چینی خارایی
faience بدل چینی
falbala چین چینی
tale bearing سخن چینی
fuse block چینی فیوز
set up مقدمه چینی
raking bond رج چینی جناغی
rearrangment باز چینی
sinify چینی کردن
pekin حریر چینی
porcelainous چینی وار
porcellanous چینی وار
typesetting حروف چینی
vintages انگور چینی
Chinese مرد چینی
sheepshearing پشم چینی
porcelaine فرف چینی
kaoline خاک چینی
porcelainlike چینی مانند
bick bond آجر چینی
setup مقدمه چینی
blocking-course هره چینی
kaolin خاک چینی
quartz سنگ چینی
porcelain tile کاشی چینی
vintage انگور چینی
porcellanic از جنس چینی
herring bone bond رج چینی جناغی
porcellanic چینی وار
porcellaneous از جنس چینی
porcellaneous چینی وار
porcelainous از جنس چینی
petuntse سنگ چینی
pongee حریر چینی
faince بدل چینی
lintel-course هره چینی
gossip سخن چینی
vitreous china چینی لعابدار
type setting حروف چینی
chinese binary دودویی چینی
parian ware چینی یا روسی
stretcher bond رج چینی راسته
parian ware چینی مرمری
Chinese puzzles معمای چینی
Chinese puzzle معمای چینی
cubeb کبابه چینی
stowage بار چینی
stowage تنگ هم چینی
composing حروف چینی
crockery بدل چینی
malice اسباب چینی
conspiracy اسباب چینی
conspiracies اسباب چینی
china clay خاک چینی
porcelain clay خاک چینی
china rhubard ریوند چینی
header bond رج چینی کلگی
china root چوب چینی
oblique bond رج چینی کلاغ پر
chinaware فروف چینی
chinese architecture معماری چینی
china فروف چینی
porcelain فروف چینی
gossiping سخن چینی
gleaning خوشه چینی
gossiped سخن چینی
gleaning دانه چینی
gossips سخن چینی
rhubarb ریوند چینی
pugs سگ کوتاه قامت چینی
gleanings خوشه چینی کردن
gossips سخن چینی کردن
gossiping سخن چینی کردن
sinify جنبه چینی دادن
pug سگ کوتاه قامت چینی
flemish bond رج چینی کله راسته
gleans خوشه چینی کردن
gossip سخن چینی کردن
chopsuey نوعی غذای چینی
glean خوشه چینی کردن
indo chinese دورگه هندی و چینی
gleaned خوشه چینی کردن
gossiped سخن چینی کردن
souchong چای سیاه چینی
dry stone pitching سنگفرش خشکه چینی
conspiratress اسباب چینی کردن
chow mein نوعی غذای چینی
bond اجر چینی نماچینی
to form a plot اسباب چینی کردن
automatic typesetting حروف چینی خودکار
to pick thanks بوسیله سخن چینی
dry laid masonry فکافته خشکه چینی
to tell tales سخن چینی کردن
computer typesetting حروف چینی کامپیوتری
crutch طرحی در فرش چینی
dry stone lining روکش خشکه چینی
french drain زهکش خشکه چینی
dry stone pitching فکافته خشکه چینی
stretcher bond اجر چینی راسته
dry stone drain زهکش خشکه چینی
header bond اجر چینی کله
composing stick قالب حروف چینی
high tension porcelaine چینی فشار قوی
To tell tales. To be a gossip(an informer) خبر چینی کردن
to rat سخن چینی کردن
Taoism پیروی از طریقت چینی
English bond آجر چینی انگلیسی
pyrophotograph عکس روی چینی
chinese fret [زنجیره ی هندسی چینی]
pottery factory کارخانه چینی سازی
to snitch سخن چینی کردن
overlapping tile سفال چینی نیمانیم
kaolinic مربوط به خاک چینی
kaolinisation خاک چینی شدن
quartzif erous سنگ چینی دار
kerbstone سنگ چینی دورچاه
mowing machine ماشین علف چینی
to tattletale [American E] سخن چینی کردن
kaolinize تبدیل به خاک چینی کردن
flemish bond اجر چینی کله راسته
gossipy وابسته به سخن چینی یاشایعات
pecking order سلسله مراتب دانه چینی
shantung پارچه ابریشمی خشن چینی
multigraph ماشین حروف چینی و چاپ
beaching سنگ چینی جهت حفافت
chinese landing پهلو گرفتن به سبک چینی
hyson نوعی چای سبز چینی
adhesive for porcelain چسب برای فروف چینی
clips پشم چینی کوتاه کردن
clippings پشم چینی کوتاه کردن
inbond دیوار با اجر چینی کلگی
clipped پشم چینی کوتاه کردن
vintages فصل انگور چینی محصول
shears قیچی پشم چینی یا باغبانی
clip پشم چینی کوتاه کردن
grapevine سخن چینی [اصطلاح مجازی]
vintage فصل انگور چینی محصول
office grapevine سخن چینی [در دفتری یا شرکتی]
lambrequin نقوش رنگی حاشیه فروف چینی
crates صندوقی که چینی یا شیشه دران میگذارند
crate صندوقی که چینی یا شیشه دران میگذارند
bed pitching سنگ چینی کف کانال جهت حفافت
typograph ماشین حروف ریزی وحروف چینی
sinicize مطابق اداب ورسوم چینی کردن
inbond and outbond wall دیوار با اجر چینی کله راسته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com