Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (5 milliseconds)
English
Persian
alertress
زرنگی موافبت
Other Matches
smartness
زرنگی
sleight
زرنگی
resourc
زرنگی
jockeying
زرنگی
handily
به زرنگی
agileness
زرنگی
adroitness
زرنگی
brightness
زرنگی
cleverness
زرنگی
quickness
زرنگی
[چابکی]
rapidity
زرنگی
[چابکی]
diplomatize
زرنگی کردن
fleetness
زرنگی
[چابکی]
rapidness
زرنگی
[چابکی]
speediness
زرنگی
[چابکی]
speed of action
زرنگی
[چابکی]
promptness
زرنگی
[چابکی]
promptitude
زرنگی
[چابکی]
nippiness
زرنگی
[چابکی]
supersubtlety
زرنگی بسیار
to overeach oneself
از زرنگی انسوافتادن
velocity
زرنگی
[چابکی]
easiness
[quickness]
زرنگی
[چابکی]
celerity
زرنگی
[چابکی]
alacrity
[speed]
زرنگی
[چابکی]
swiftness
زرنگی
[چابکی]
knack
ابتکار زرنگی
carefulness
موافبت
vigilance
موافبت
watchfully
با موافبت
attentiveness
موافبت
attentions
موافبت
attention
موافبت
attendance
موافبت
attendances
موافبت
promptitude
سریع العملی زرنگی
cares
نگهداری موافبت
cared
نگهداری موافبت
care
موافبت بیم
to keep an eyes on
موافبت کردن
to watch over
موافبت کردن
care
نگهداری موافبت
assistance
موافبت رسیدگی
cared
موافبت بیم
cares
موافبت بیم
tendance
موافبت پرستاری
outsmart
زرنگی بیشتری بکار بردن
outsmarted
زرنگی بیشتری بکار بردن
outsmarting
زرنگی بیشتری بکار بردن
outsmarts
زرنگی بیشتری بکار بردن
assisting
موافبت کردن ملحق شدن
aftercare
توجه و موافبت درمرحلهء نقاهت
assist
موافبت کردن ملحق شدن
minds
موافبت کردن ملتفت بودن
mind
موافبت کردن ملتفت بودن
minding
موافبت کردن ملتفت بودن
assists
موافبت کردن ملحق شدن
assisted
موافبت کردن ملحق شدن
to keep watch
کشیک کشیدن موافبت کردن
nursling
بچهای که مورد موافبت قرار میگیرد
to be all eyes
موافبت کامل کردن سرتاپاچشم شدن
he muddled through
بدون هیچ زرنگی یا مهارت بمقصود خود رسید
governess
زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
eyeservant
نوکری که فقط هنگام موافبت اقایش خوب کارمیکند نوکرپیش رو
governesses
زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
eye service
خدمتی که فقط هنگام موافبت خوب انجام داده میشود نگاه عاشقانه
attend
موافبت کردن گوش کردن
attends
موافبت کردن گوش کردن
well-groomed
موافبت شده مهتری شده
watch
مراقبت کردن موافبت کردن
watching
مراقبت کردن موافبت کردن
watches
مراقبت کردن موافبت کردن
well groomed
موافبت شده مهتری شده
attending
موافبت کردن گوش کردن
watched
مراقبت کردن موافبت کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com