English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
greenwich sidereal time زمان نجومی گرینویچ
Other Matches
equation of time خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
greenwich time ساعت یا زمان گرینویچ
sidereal time زمان نجومی
ephemeris time زمان نجومی
celestial precomputation محاسبات پیش بینی شده نجومی محاسبات نجومی
azimuth circle قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
greenwich گرینویچ
zulu time وقت گرینویچ
zulu time ساعت گرینویچ
prime meridian نصف النهار گرینویچ
Greenwich Mean Time معیار ساعت گرینویچ
greenwich meridian نصف النهار گرینویچ
prime meridian نصف النهار مبداء یا گرینویچ
greenwich hour angle زاویه ساعتی بین نصف النهارسماوی گرینویچ و نصف النهار محل
line haul زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
caches مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
astronomical نجومی
celestial نجومی
astronomic نجومی
astrologic نجومی
telescope دوربین نجومی
sidreal year سال نجومی
siderial day روز نجومی
celestial sphere کره نجومی
sidereal time وقت نجومی
sidereal day روز نجومی
sidereal angle زاویه نجومی
celestial navigation ناوبری نجومی
celestial horizon افق نجومی
astronomical unit واحد نجومی
celestial equator استوای نجومی
astrophysics فیزیک نجومی
azimuth سمت نجومی
astronomical triangle مثلث نجومی
telescopes دوربین نجومی
equinox استوای نجومی
year سال نجومی
planetary ستارهای نجومی
first light افق نجومی
astronomical constants ثابتهای نجومی
address calendar تقویم نجومی
almanach تقویم نجومی
ephermeris تقویم نجومی
radio telescope رادیوی نجومی
astronomic observation دیدبانی نجومی
radio telescopes رادیوی نجومی
ephemeris تقویم نجومی
astro altitude ارتفاع نجومی
astro نجومی فلکی
realtime زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
equinoctial مربوط به استوای نجومی
reticle شبکه دوربین نجومی
gyro compass قطب نمای نجومی
siderial وابسته به ثوابت نجومی
astrophysics فیزیک نجومی استروفیزیک
astronomical twilight تاریک وروشن نجومی
sidereal وابسته به ثوابت نجومی
sidereal hour angle زاویه ساعتی نجومی
sidereal period دوره تناوب نجومی
astro tracker تعقیب کننده نجومی
astronomical twilight شفق و فلق نجومی
astronomic station ایستگاه دیدبانی نجومی
telescopic وابسته بدوربین نجومی
astro compass قطب نمای نجومی
astrophysical منسوب به فیزیک نجومی
astrophysicist متخصص فیزیک نجومی
circuits روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
azimuth angle زاویه گرای نجومی هواپیما
sigil علامت نجومی علائم رمزی
telescopist متخصص استعمال دوربینهای نجومی
astro tracker وسیله ناوبری خودکار نجومی
gyro angle زاویه ژیروسکوپی سمت نجومی
azimuth گرای نجومی راس القدم
predominating دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominates دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominated دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominate دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
ephermeris جدول نجومی دفتریادداشت روزانه حشره یکروزه
gyroscopes وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
gyroscope وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
autumnal equinox نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
access time کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
reference نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
presenting زمان حاضر زمان حال
presents زمان حاضر زمان حال
arrivals زمان حضور زمان رسیدن
presented زمان حاضر زمان حال
present زمان حاضر زمان حال
arrival زمان حضور زمان رسیدن
seek time زمان جستجو زمان طلب
response time زمان جواب زمان پاسخگویی
read time زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
dive schedule جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
timed مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
time مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
imprescriptible وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
unemployment compensation پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
execution 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
loom time مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
production cycle زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
stellar guidance سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
azimuth deviation اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
interlook dormant period زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
frequency زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequencies زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
splits زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
almanacks تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanac تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanacs تقویم سالیانه تقویم نجومی
cryptoperiod زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
early time زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
short cycle annealing سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
celestial guidance سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
tensed زمان فعل تصریف زمان فعل
tensest زمان فعل تصریف زمان فعل
tenses زمان فعل تصریف زمان فعل
tenser زمان فعل تصریف زمان فعل
tense زمان فعل تصریف زمان فعل
tensing زمان فعل تصریف زمان فعل
angular velocity sight زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
station time زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
stroking زمان
strokes زمان
stroked زمان
stroke زمان
term زمان
termed زمان
cycle time زمان
coinstantaneous هم زمان
simultaneously در یک زمان
cotemporaneous هم زمان
terming زمان
date زمان
dates زمان
zeitgeist زمان
thence از ان زمان
contemporaneous هم زمان
whene'er هر زمان
away از ان زمان
yet تا ان زمان
synchrone هم زمان
times زمان
synchronous هم زمان
clock زمان
tempos زمان
time زمان
ticker [colloquial] [watch] زمان
period زمان
clocks زمان ها
periods زمان
timed زمان
timepiece زمان
time-piece زمان
time-consuming زمان بر
thitherto تا ان زمان
time of blowing زمان دم
time consuming زمان بر
tempo زمان
timeer زمان سنج
sidereal time زمان ستارههای
setup time زمان برپایی
chronoscope زمان سنج
setting time زمان گیرش
timming زمان گیری
chronophobia زمان هراسی
seek time زمان پیگردی
attack timing زمان بندی تک
compilation time زمان کامپایل
transfer time زمان انتقال
slack time زمان سکون
reflex time زمان بازتاب
coking time زمان کک سازی
coking period زمان کک سازی
regression time زمان برگشت
clocked با سنجش زمان
clk زمان سنج
civil time زمان عرفی
chronoscope زمان نما
seek time زمان پیگرد
running time زمان رانش
response time زمان واکنش
retention time زمان بازداری
budget period زمان بودجه
With passage of time . با گذشت زمان
blue moon زمان دراز
base period زمان مبنا
rise time زمان خیز
response time زمان پاسخ
response time زمان واگنش
chronometer زمان سنج
searching time زمان جستجو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com