Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English
Persian
field
زمینه رزمی صحرایی
fielded
زمینه رزمی صحرایی
fields
زمینه رزمی صحرایی
Other Matches
field commands
یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی
bleacher
صندلیهای چند ردیفی صحرایی نیمکتهای اموزشی صحرایی
inversion
تاثیر تلویزیونی ناشی از جابجایی رنگ نمایش متن پیش زمینه و پس زمینه
inversions
تاثیر تلویزیونی ناشی از جابجایی رنگ نمایش متن پیش زمینه و پس زمینه
duty with troops
در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
combat developer
وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
combat team
گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
middle distance
فاصلهی میان زمینه و پیش زمینه
field services
قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
tone-on-tone
[بکار گیری یک رنگ با پس زمینه متفاوت در زمینه فرش بطور مثال دو نوع رنگ قرمز یکی تیره و دیگری روشن]
combat power
نیروی رزمی استعداد رزمی
combatcommand
فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
combat orders
دستورات رزمی دستورالعملهای رزمی
partition
بخشی از حافظه کامپیوتر به عنوان حافظه پیش زمینه یا پس زمینه
partitions
بخشی از حافظه کامپیوتر به عنوان حافظه پیش زمینه یا پس زمینه
task force
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
combat air patrol
هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
foreground
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
combat cargo officer
افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
combat airlift support
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
defense readiness condition
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
campestral
صحرایی
outdoor
صحرایی
field exercise
تمرین صحرایی
call box
تلفن صحرایی
canning
مستراح صحرایی
can
مستراح صحرایی
corn parsley
جعفری صحرایی
cans
مستراح صحرایی
field glasses
عینک صحرایی
scabiosa
مامیثای صحرایی
ratton
موش صحرایی
latrine
توالت صحرایی
drumhead court martial
محاکمه صحرایی
crab apple
سیب صحرایی
call boxes
تلفن صحرایی
field hospital
بیمارستان صحرایی
field hospitals
بیمارستان صحرایی
pavilion
چادر صحرایی
pavilions
چادر صحرایی
mentha piperita
نعناع صحرایی
prison camps
زندان صحرایی
prison camp
زندان صحرایی
orienteering
مسابقهی دو صحرایی
oat
جو صحرایی یولاف
fieldmouse
موش صحرایی
corn mayweed
بابونه صحرایی
fieldmice
موش صحرایی
crab apples
سیب صحرایی
vole
موش صحرایی
field shop
تعمیرگاه صحرایی
field army
ارتش صحرایی
field shop
کارگاه صحرایی
field atrillery
توپخانه صحرایی
field ration
جیره صحرایی
field radio
بی سیم صحرایی
field notes
یادداشتهای صحرایی
field maintenance
نگهداری صحرایی
field laboratory
ازمایشگاه صحرایی
field kitchen
اشپزخانه صحرایی
field gun
توپ صحرایی
field glass
دوربین صحرایی
field exercise
خدمات صحرایی
field stockade
ذخایر صحرایی
field wire
سیم صحرایی
field work
کار صحرایی
voles
موش صحرایی
outsentry
پاسدار صحرایی
out guard
گشتی صحرایی
landrail
ابچلیک صحرایی
abutilon
خطمی صحرایی
english mercury
اسفناج صحرایی
good king
اسفناج صحرایی
gerbille
موش صحرایی
bindweed
نیلوفر صحرایی
fiedl fortifications
استحکامات صحرایی
field archery
تیراندازی صحرایی
caracal
گربه صحرایی
fieldartillery
توپخانه صحرایی
good henry
اسفناج صحرایی
gerbils
موش صحرایی
artillery
توپخانه صحرایی
gerbil
موش صحرایی
rat
موش صحرایی
dodder
کتان صحرایی لرزیدن
convertible table
میز صحرایی تا شونده
fieldpiece
تفنگ یا توپ صحرایی
hunter's round
نوعی مسابقه صحرایی
field arrow
تیرهای تیراندازی صحرایی
field officer
افسر عملیات صحرایی
dodders
کتان صحرایی لرزیدن
field round
یک دور تیراندازی صحرایی
field manual
ائین نامه صحرایی
tare
ویسیای صحرایی ماشک
hudson seal
خز موش صحرایی امریکا
field operating
فعال درصحرا رده صحرایی
land girl n
دختری که کارهای صحرایی میکرد
field radio
رادیوی قابل حمل صحرایی
coyotes
گرگ صحرایی امریکای شمالی
coyote
گرگ صحرایی امریکای شمالی
lemmings
موش صحرایی قطب شمال
hock
گیاهان پنیرک شاهدانه صحرایی
lemming
موش صحرایی قطب شمال
out door
صحرایی در هوای ازاد انجام شده
field events
ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
peafowl
قوقاول بزرگ صحرایی جنوب اسیا
field event
ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
ess
دو پیچ در سمت مخالف درمسیر صحرایی
fieldwork
کارهای صحرایی :زمین پیمایی ومانندان
field expedient
روشهای اضطراری اخراجات در صحرا تدابیر صحرایی
steeplechase
اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی
steeplechases
اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی
equestrian events
مسابقه کنترل اسب و پرش درمسافت صحرایی
backgrounds
پس زمینه
tendency
زمینه
tendencies
زمینه
ground
زمینه
flash color
زمینه
flat paint
زمینه
ground note
نت زمینه
ichnograph
زمینه
basis
زمینه
sketches
زمینه
sketched
زمینه
sketch
زمینه
outlined
زمینه
outlines
زمینه
terrain
زمینه
backgrounds
زمینه
outlining
زمینه
setting
زمینه
settings
زمینه
context
زمینه
contexts
زمینه
background
پس زمینه
design
زمینه
designs
زمینه
predisposition
زمینه
background
زمینه
conspectus
زمینه
outline
زمینه
predispositions
زمینه
combated
رزمی
combat
رزمی
epical
رزمی
epics
رزمی
combats
رزمی
epic
رزمی
combating
رزمی
cross country
خارج از جاده وشارع اصلی در فضاهای بازدهات صحرایی
display background
زمینه نمایش
contrasts
رنگ زمینه
contrasting
رنگ زمینه
contrasted
رنگ زمینه
foreground
پیش زمینه
surveyed
زمینه یابی
survey
زمینه یابی
matrixes
زمینه ملاط
matrix
زمینه ملاط
contrast
رنگ زمینه
surveys
زمینه یابی
theme
ریشه زمینه
intrigue
زمینه سازی
intrigues
زمینه سازی
intriguing
زمینه سازی
planning
زمینه سازی
wherein
درچه زمینه
groundwork
زمینه اساس
root
سرچشمه زمینه
ambient
پس زمینه معمولی
themes
ریشه زمینه
main color
رنگ زمینه
ground color
رنگ زمینه
ambient music
موسیقی پس زمینه
background music
موسیقی پس زمینه
predispose
زمینه را مهیاساختن
predisposed
زمینه را مهیاساختن
predisposes
زمینه را مهیاساختن
predisposing
زمینه را مهیاساختن
roots
سرچشمه زمینه
background sound
موسیقی پس زمینه
dominant design
زمینه اصلی
protective ground
زمینه حفافتی
ichnography
زمینه سازی
background current
جریان زمینه
background communication
ارتباط پس زمینه
background noise
صدای پس زمینه
background noise
اختلال پس زمینه
background printing
چاپ پس زمینه
background process
فرایندهای پس زمینه
background radiation
تابش زمینه
in this connextion
دراین زمینه
background level
تراز زمینه
host crystal
بلور زمینه
blue print
زمینه ابی
figure ground
شکل و زمینه
ground colour
رنگ زمینه
field type
نوع رزمی
herioic verse
شعر رزمی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com