English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
right court زمین سرویس سمت راست
Search result with all words
deuce court زمین سرویس سمت راست تنیس
Other Matches
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
off خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
half court زمین سرویس
hand in سمت زمین سرویس
left court زمین سرویس سمت چپ
odd court زمین سرویس سمت چپ
in side سمت سرویس زمین
in side سمت سرویس زمین اسکواش
ad court زمین سرویس سمت چپ تنیس
half court قسمت سرویس زمین تنیس
hand in سمت زمین سرویس اسکواش
alley منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
dexiotropous واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
dexiotropic واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
chinaman زمین خوردن و بلند شدن توپ توپ انداز چپ- دست بطرف توپزن راست دست
attention to port احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
The main road bears to the right. این جاده اصلی به کمی راست [مورب در سمت راست] ادامه دارد.
broadband ISDN سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
bi directional چاپگری که میتواند حروف را از چپ به راست و از راست به چپ با توجه به حرکت نوک به جلو و عقب روی صفحه چاپ کند.
letting سرویس خطا سرویس بد
let سرویس خطا سرویس بد
lets سرویس خطا سرویس بد
one two ضربههای چپ و راست ضربه چپ با هوک راست
To lead an idle life. راست راست راه رفتن ( ول بیکار )
orthotropous دارای تخمک راست راست اسه
plain dealing معامله راست حسینی راست باز
lob serve سرویس قوسدار بلند سرویس هوایی قوسدار
faults خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
fault خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
columnleft فرمان ستون به چپ چپ یا به راست راست
half face نیم به راست راست یانیم به چپ چپ
underhook گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
side step فرمان یک قدم به چپ یا به راست برداشتن یک قدم به چپ یا به راست
right justify هم تراز کردن از راست تنظیم کردن از راست
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
nap of the earth از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
guide left فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeants گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
half left فرمان نیم به چپ چپ یا نیم به راست راست
after sales service سرویس
in خط سرویس
in- خط سرویس
service dog سگ سرویس
medical response dog سگ سرویس
assistance dog سگ سرویس
service سرویس
centermark خط سرویس
service line خط سرویس
serviced سرویس
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
aces امتیاز سرویس
telephone service سرویس تلفن
ace امتیاز سرویس
truckline سرویس باربری
kick serve سرویس پیچشی
underhand service سرویس ساده
windmill service سرویس چکشی
lubritorium چاله سرویس
short service line خط سرویس کوتاه
sevice kick ضربه سرویس
service stairs پلکان سرویس
service over خطای سرویس
service area منطقه سرویس
service echelon ردههای سرویس
side out خطای سرویس
information service سرویس اطلاعاتی
serviced بنگاه سرویس
air line سرویس هوایی
backcourt پشت خط سرویس
serviced سرویس کردن
service بنگاه سرویس
service سرویس کردن
cannon balls سرویس چکشی
let سرویس خطا
lets سرویس خطا
letting سرویس خطا
cooking set سرویس پخت و پز
hand out خطای سرویس
aditional service سرویس اضافی
after sales service سرویس خدماتی
cannon ball سرویس چکشی
american twist سرویس چرخشی
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse نوعی موشک زمین به زمین
pershing موشک زمین به زمین پرشینگ
biosphere قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
tea set سرویس چای خوری
field service پشتیبانی سرویس رزمی
service charge سرویس مهمانخانه وغیره
duplicate service سرویس خدماتی دوبله
service court محل فرود سرویس
on line information service سرویس اطلاعاتی مستقیم
dow jones/retrieval service سرویس خبری دو جونز
wide area telephone service سرویس تلفنی گسترده
side out خراب کردن سرویس
servicing سرویس کردن خودروها
hook service سرویس برگردان والیبال
infrastructure ساختار یا سرویس ابتدایی
tea service سرویس چای خوری
tea services سرویس چای خوری
communications server سرویس دهنده مخابراتی
tea sets سرویس چای خوری
out دریافت کننده سرویس
service ace امتیاز سرویس تنیس
out- نوبت سرویس اسکواش
out- دریافت کننده سرویس
out نوبت سرویس اسکواش
outed نوبت سرویس اسکواش
railroad service سرویس راه اهن
outed دریافت کننده سرویس
customer service technician تکنسین سرویس مشتری
cumpuserve سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
bibliographic retrieval service سرویس بازیابی کتابشناسی
intelligent building [ساختمانی با سرویس هوشمند]
back boundary line محوطه پشت خط سرویس
change of service تعویض سرویس والیبال
interrupt serrice routine روال سرویس وقفه
out of hand serve سرویس پایین دست
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
replenishing سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenished سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenish سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenishes سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
service court محل فرود سرویس اسکواش
front court محوطه جلو خط سرویس اسکواش
army service area منطقه سرویس نیروی زمینی
hand out حریف دریافت کننده سرویس
hand out خراب کردن سرویس اسکواش
no-man's land منطقه بین خط سرویس و خط پایانی
Service Included سرویس حساب شده است.
supply تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supplying تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supplied تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
self-service بدون مسئول توزیع سلف سرویس
down خطای سرویس توپ خارج از بازی
self service بدون مسئول توزیع سلف سرویس
Is service included? آیا سرویس حساب شده است؟
prestel سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
ten year device وسیله ای که هر ده سال یک بار احتیاج به سرویس دارد
travel agent بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
replacement service سرویس جایگزین رفت و آمد [حمل و نقل]
replacement bus service سرویس جایگزین رفت و آمد [حمل و نقل]
service line حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
travel agents بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
America Online بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
principal قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
principals قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
toss a coin for choice of service of cou شیریاخط اول بازی جهت تعیین سرویس والیبال
third شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
thirds شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
bundle دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundling دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
serviced توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
bundles دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
service توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
throwing باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
name کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
telesoftware نرم افزاری که سرویس را از داده تصویری یا متن راه دور می گیرد
teleinformatic services هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
throw باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
throws باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com