English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
mudflat زمین صاف گلی که هنگام برکشند زیر آب میرود
mudflats زمین صاف گلی که هنگام برکشند زیر آب میرود
Other Matches
high tide مد یا برکشند
high tides مد یا برکشند
mole hill توده خاکی که کوش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند
Brontide نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
piezoelectric ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
clear one's ears متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
he is going میرود
i had no idea he was going که او میرود
the train runs without a stop میرود
presumedly احتمال میرود
the probability is احتمال میرود
Which line goes to ... ? کدام خط به ... میرود؟
it wont wash اگرانرابشویندرنگش میرود
if he goes اگر او میرود
covenant runing with land شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
bleeder کسی که خونش میرود
neck or nothing یا سر میرود یا کلاه می اید
in all probability احتمال کلی میرود
bleeders کسی که خونش میرود
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone موشک زمین به زمین رداستون
churchgoer کسی که مرتب به کلیسا میرود
moviegoer کسی که اغلب به سینما میرود
cat burglar <idiom> دزدی که از دیوار بالا میرود
churchgoers کسی که مرتب به کلیسا میرود
it promisews to be easy امید میرود اسان باشد
somnambulistic کسیکه درخواب راه میرود
Does this train go to ... ? آیا این قطار به ... میرود؟
saltigrade کارتنهای که باجست وخیزراه میرود
grifter فروشندهای که بهمراه سیرک میرود
indiaman کشتی ای که در بازرگانی باهندبکار میرود
he made a show of goung چنان وانمودکردکه گویی میرود
apostrophe که درموارد زیر بکار میرود
moviegoers کسی که اغلب به سینما میرود
where does this road lead to این راه بکجا میرود
such goods will sell very high اینگونه کالاهاخوب بفروش میرود
apostrophes که درموارد زیر بکار میرود
night walker کسیکه در خواب راه میرود
the scale preponderates کفه ترازو پایین میرود
nightwalker کسیکه شب در خواب راه میرود
Where does this road lead to? این جاده به کجا میرود؟
Which line goes to ... ? کدام خط راه آهن به ... میرود؟
biosphere قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
day-tripper کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
day-trippers کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
companion hatchway راهی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
fuller's earth خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
lakh سدهزار در شممردن روییه بکار میرود
lampron چراغ فیتلهای که درچراغانی بکار میرود
companion ladder نردبانی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
lapboard تختهای که بعنوان میز تحریربکار میرود
playgoer ادمی که قالبا بنمایش میرود نمایشرو
chaperons شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperones شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperone شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
weekender کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
When is the bus to Pimlico? چه وقت اتوبوس به شهر پیملیکو میرود؟
Which bus goes to the town centre? کدام اتوبوس به مرکز شهر میرود؟
studs زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
pneumatometer الت سنجش هوایی که در یک دم به شش فرو میرود
She will only date you if you ... او [زن] فقط به شرطی با تو میرود بیرون اگر تو...
it may be presumed that احتمال قوی میرود که میتوان فرض که
chaperon شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
shirt-tails بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
shirt-tail بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
deliver the goods <idiom> موفق درانجام کاری که خوب انتظار میرود
fucus رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
toddy شیره خرما که در ساختن عرق خرمابکار میرود
sneaker کسی که دزدکی راه میرود کفش کتانی
crosse چوگان پهنی که دربازی گلف بکار میرود
breaking point سرحدی که پس از آن شخص اختیاراز دست میدهد و یا از جا در میرود
dacoit راهزن سلاحدارهندی یابرمهای که بادسته راهزنان میرود
bathometer دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
blacktop موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
baby siphon سیفون کمکی که در هوابند ابی بکار میرود
bay leaf برگ خشک برگبو که دراشپزی بکار میرود
boring tubes لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
sneakers کسی که دزدکی راه میرود کفش کتانی
wisha برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
gatecrashers کسیکه به محفلی که در آن دعوت نشده است میرود
he walks as if he were drunk چنان راه میرود که گویی مست است
parotid duct لولهای که از غده بنا گوشی بدهان میرود
gatecrasher کسیکه به محفلی که در آن دعوت نشده است میرود
toddies شیره خرما که در ساختن عرق خرمابکار میرود
dropped گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
inoculum مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
propety man متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
balbriggan یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
baseboard چوب یا تختهای که بعنوان ستون یا پایه بکار میرود
nuggar بکجور کرجی بزرگ که دررودخانه نیل بکار میرود
aniseed تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
flag stones تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
aquaplane قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
hypodermic syringe کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
man a bout town ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
jacana پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
property master متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
gasogene مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
stop bath ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
kelvin tube لوله کلوین که جهت اندازه گیری عمق اب بکار میرود
serinette ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
Molotov cocktails بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
windlass ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
roller bandage نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
thyratron پریود تخلیه که بعنوان سویچ رله یا ژنراتور بکار میرود
windlasses ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
Molotov cocktail بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
remittance man کسیکه بامید دریافت پول ازکسان خود بغربت میرود
laniard طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
in flagrante delicto شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
poetaster is pejorative word شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
manrope طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
the smoking gun شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
down پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
dental floss نخی که برای پاک کردن فواصل بین دندانهابکار میرود
mashy نام یکی از چوگانهای اهنی که در بازی گلف بکار میرود
bow compass نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
drier ترکیباتی از فلزات که برای تسریع در خشک شدن رنگهابکار میرود
chuck جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
froe ابزاری شبیه گوه که برای شکاف تخته والوار بار میرود
chucked جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucks جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
goggles عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
false work تکیه گاههای موقت که برای قابل بندی بتن یا داربستهابکار میرود
jelutong ماده رزینی درخت شاهدانه ک ه بجای صمغ ادامس بکار میرود
gluteus یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
calliper نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
caliper نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
splint نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
toluene مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
dry pack مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
distemper ترکیبی از گچ اب چسب و موادرنگی که در رنگ کردن داخل اطاقها بکار میرود
hundreds and thousands یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
bock یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
topography نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
land plaster صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
bumper توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
vibrator منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
vibrators منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
bolsters کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
monochord الت یک سیمه که برای نمایش نسبت میان صداهای موسیقی بکار میرود
coffins جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
bolstered کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
coffin جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
bolster کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bumpers توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
langrage اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langrel اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
leno یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
langridge اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
at nightfall شب هنگام
night time هنگام شب
seasoned هنگام
nightfall شب هنگام
during هنگام
at night شب هنگام
at dark هنگام شب
nighttide شب هنگام
night season هنگام شب
at the same moment در آن هنگام
night tide هنگام شب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com