Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English
Persian
site
زمین محل احداث بنا
sited
زمین محل احداث بنا
sites
زمین محل احداث بنا
Other Matches
originationu
احداث
introductions
احداث
formation
احداث
origination
احداث
introduction
احداث
planation
احداث دشت
sylviculture
احداث جنگل
silviculture
احداث جنگل
generatrix
احداث کننده
forestation
احداث جنگل
afforestation
احداث جنگل
authorship
نویسندگی احداث
forestry
احداث جنگل جنگلداری
ingenerate
احداث کردن بوجود اوردن
canalization
احداث ترعه و قنات لوله کشی
This is the site for a new scool .
اینجامحل ( احداث) مدرسه جدید است
generatrix
نقطه یا خط یا سطحی که سبب احداث خط یا سطح یاجسمی میشود
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
generating
تولید کردن احداث کردن
generates
تولید کردن احداث کردن
generated
تولید کردن احداث کردن
generate
تولید کردن احداث کردن
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing
موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone
موشک زمین به زمین رداستون
lacrosse
نوعی موشک زمین به زمین
biosphere
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
موشک زمین به زمین
ground resolution
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall.
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
surface to surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction
جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface missile
موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
ground line
خط زمین
floored
کف زمین
terrain
زمین
domain
زمین
floor
کف زمین
earthing
زمین
domains
زمین
real estate
زمین
ground surface
کف زمین
fielded
زمین
soils
زمین
soiling
زمین
field
زمین
globes
زمین
earth
زمین
soil
زمین
fields
زمین
earths
زمین
graze
زمین
ground
زمین
acres
زمین
ground
کف زمین
extra terrestrial
زمین
land n
زمین
grass roots
کف زمین
floor
کف زمین
ground
[British]
[floor]
کف زمین
tellus
زمین
geodetically
زمین
acre
زمین
globe
زمین
cinder tracks
زمین دو
cinder track
زمین دو
aerospace
جو زمین
norland
زمین
ground
: زمین
rooter
زمین کن
lackland
بی زمین
grazed
زمین
land
زمین
this earthly round
زمین
grazes
زمین
floors
کف زمین
ended
زمین حریف
measuring rod
گز زمین پیمایی
bog
زمین باطلاقی
end
زمین حریف
speculation
زمین خواری
occident
مغرب زمین
marsh land
زمین ماندابی
measurement ofland
زمین پیمایی
bogs
زمین باطلاقی
ends
زمین حریف
crusts
پوسته زمین
mid court
وسط زمین
crust
پوسته زمین
neutral earth
زمین خنثی
marchland
زمین مرزی
auger
زمین سوراخ کن
floors
محدوده زمین
mool
زمین خشک
paralysis
زمین گیری
mallet field
زمین چوگان
mixed graze
توام زمین
low land
پستی زمین
geology
زمین شناسی
natural ground
زمین طبیعی
salle d'armes
زمین شمشیربازی
lowland
زمین پست
floor
محدوده زمین
oblique compartment
زمین مورب
nutation
اهتزاز زمین
floored
محدوده زمین
gore
زمین سه گوش
routes
به زمین نشاندن
shell
قشر زمین
shelling
قشر زمین
shells
قشر زمین
rear court
انتهای زمین
rammer
زمین کوب
punner
زمین کوب
punner
زمین سفت کن
public domain
زمین خالصه
public d.
زمین خالصه
protective earthing
زمین محافظ
pronely
روبه زمین
profile line
نیمرخ زمین
west
مغرب زمین
ground level
سطح زمین
ground level
تراز زمین
borderland
زمین سرحدی
route
به زمین نشاندن
territory
زمین ملک
gored
زمین سه گوش
gores
زمین سه گوش
goring
زمین سه گوش
plant
در زمین قراردادن
plants
در زمین قراردادن
scrub land
زمین بایر
science of geology
زمین شناسی
panhandle
زمین باریکه
panhandled
زمین باریکه
panhandles
زمین باریکه
panhandling
زمین باریکه
savanna
زمین هموار
saturated ground
زمین سیراب
sandy soil
زمین ماسهای
rolling country
زمین پوشیده
rootle
زمین راباپوزکندن
territories
زمین ملک
predial or prae
وابسته به زمین
grounding
زمین کردن
grounding
ایجاد زمین
basements
زیر زمین
upland
زمین بلند
parterre
در طول زمین
upland
زمین کوهستانی
uplands
زمین بلند
parcelling
تفکیک زمین
uplands
زمین کوهستانی
paralytic disability
زمین گیری
original ground
زمین بکر
original ground
زمین طبیعی
orbit of the earth
مدار زمین
open country
زمین باز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com