English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
negroid زنگی مانند
Other Matches
Negro زنگی
Negroes زنگی
zanzibari زنگی
pies کلاغ زنگی
negrophil زنگی دوست
chiming سازیاموسیقی زنگی
negro slave غلام زنگی
negrillo زنگی کوچک
carillons سنتور زنگی
carillon سنتور زنگی
chime سازیاموسیقی زنگی
chimed سازیاموسیقی زنگی
darky سیاه زنگی
tintinnabulum جغجغه زنگی
fascia دایره زنگی
alarum ساعت زنگی
timbre دایره زنگی
striker ساعت زنگی
strikers ساعت زنگی
timbrel دایره زنگی
fascias دایره زنگی
pie کلاغ زنگی
tambourine دایره زنگی
blackamoor سیاه زنگی
tambourines دایره زنگی
chimes سازیاموسیقی زنگی
carillonneur نوازنده سنتور زنگی
tambourines دایره زنگی زدن
tambourine دایره زنگی زدن
ravens غراب کلاغ زنگی
raven غراب کلاغ زنگی
hamite زنگی سیاه افریقایی
alarmed بیم و وحشت ساعت زنگی
sidewinder نوعی مار زنگی کوچک
repeater ساعت زنگی بازگو کننده
rattlers چیزی که تغ تغ کند مار زنگی
rattler چیزی که تغ تغ کند مار زنگی
alarms بیم و وحشت ساعت زنگی
alarm بیم و وحشت ساعت زنگی
alarmingly بیم و وحشت ساعت زنگی
massasauge مار زنگی امریکای شمالی
negrito زنگی کوچک در اقیانوسیه ونواحی مالاکا
passing bell زنگی که هنگام درگذشتن کسی بزنند
negroidal زنگی وابسته بسیاهان کسیکه خون سیاهان در اوباشد
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
gongs زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
adjective colour زنگی که برای ثابت شدن محتاج به افزایش چیزدیگری است
gong زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
cuckoo clock ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
cuckoo clocks ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
lamellate لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous فسیل مانند سنگواره مانند
adjustable wheel چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
mags کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
mag کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
after the example of مانند
unprecedentedly بی مانند
pipelike نی مانند
feathery پر مانند
incomparable بی مانند
inimitable بی مانند
unprecedented بی مانند
analog مانند
plumelike پر مانند
etc و مانند آن
unapproachable بی مانند
filiform نخ مانند
floriform گل مانند
blotchy لک مانند
etcetera و مانند ان
womanlike زن مانند
without an e. بی مانند
fluty نی مانند
penniform پر مانند
fulidal اب مانند
encephaloid مخ مانند
mammilliform مانند
argillaceous گل مانند
frothy کف مانند
argillaceous رس مانند
arundinaceous نی مانند
simulant مانند
and so on و مانند ان
capitate مانند سر
analogous مانند
thready نخ مانند
threadlike نخ مانند
tendinous بی مانند
similiar مانند
tough پی مانند
tougher پی مانند
vide مانند
plumose پر مانند
reedier نی مانند
reediest نی مانند
reedy نی مانند
aquiform اب مانند
anthoid گل مانند
similar مانند
unequaled بی مانند
impish جن مانند
toughest پی مانند
capillaceous مانند نخ
lambdoid مانند
gypsiferous گچ مانند
goatish بز مانند
foggiest مانند مه
liplike لب مانند
foggy مانند مه
myrtle formed اس مانند
near مانند
analogue مانند
string نخ مانند
as مانند
icily یخ مانند
foggier مانند مه
castellated دژ مانند
analogues مانند
nearing مانند
mammilary مانند
uniquely بی مانند
unique بی مانند
neared مانند
nearest مانند
inapproachable بی مانند
nears مانند
unparalleled بی مانند
unequalled بی مانند
nearer مانند
near- مانند
chondroid غضروف مانند
reeding طرح نی مانند
ravined کلاغ مانند
cicatricial مانند اثرزخم
muscoid خزه مانند
cinderous خاکستر مانند
ceraceous مانند موم
reniform کلیه مانند
ke lighning مانند برق
ctenoid شانه مانند
charry زغال مانند
ceratoid شاخ مانند
mummiform مومبا مانند
carneous گوشت مانند
carunculate مانند لحیمه
myrrhy مانند مرمکی
rattish موش مانند
inimitably بطوربی مانند
columniform ستون مانند
leatheroid چرم مانند
prurigmous مانند خنش
corneous شاخ مانند
coroniform تاج مانند
sacciform کیسه مانند
corpuscular گویچه مانند
corvine کلاغ مانند
cowish گاو مانند
crinoid زنبق مانند
pouchy کیسه مانند
insectile حشره مانند
coriaceous چرم مانند
ramiform شاخه مانند
racemiform خوشه مانند
pyramidic اهرام مانند
cloistral دیر مانند
januslike جانوس مانند
puriform چرک مانند
myrrhic مانند مرمکی
puppyish توله سگ مانند
pterygoid بال مانند
piggish خوک مانند
coralline مرجان مانند
coralloid مانند مرجان
cryptand حجره مانند
amoeboid مانند امیب
lithoid سنگ مانند
lipomatous چربی مانند
arciform قوس مانند
argillaceous مانند خاک رس
liliaceous یاس مانند
ligniform چوب مانند
mercurous جیوه مانند
metalliform فلز مانند
as ever مانند همیشه
scabious دله مانند
lateritious اجر مانند
as usual مانند همیشه
sanguineous خون مانند
mastoid پستان مانند
maddish دیوانه مانند
manlike مرد مانند
sciuroid سنجاب مانند
anguine مار مانند
annular حلقه مانند
mattery ماده مانند
anthracoid مانند گنده
sciurine سنجاب مانند
scalelike ترازو مانند
apelike میمون مانند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com