Dictiornary-Farsi | ساحل عاج نیجریه و ولتای علیا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 184 (8 milliseconds)

English	Persian
council of entent	ساحل عاج نیجریه و ولتای علیا


Other Matches

Upper Volta	ولتای علیا
Nigeria	کشور نیجریه
Upper Volta	ولتای شمالی
Abuja	ابوجا پایتخت نیجریه
her majesty	علیا حضرت
your majesty	علیا حضرتا
ship to shore	حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
beach marker	علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
shore to shore movement	عملیات و حرکت مستقیم از یک ساحل به ساحل دیگر
onshore	روی ساحل متوجه بطرف ساحل
inshore	بطرف ساحل جلو ساحل
approach lane	مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
sea shore	ساحل
ashore	به ساحل
beach	ساحل
bank	ساحل
banks	ساحل
beaches	ساحل
brae	ساحل
shores	ساحل
landside	ساحل
littoral	ساحل
beached	ساحل
coasts	ساحل
shore	ساحل
coast	ساحل
causey	ساحل
rivage	ساحل
beached	ساحل شنی
beaches	ساحل شنی
beach	زدن به ساحل
coastwise	درطول ساحل
beach	ساحل شنی
beaches	زدن به ساحل
beached	زدن به ساحل
shore duty	خدمت ساحل
attack group	گروه تک به ساحل
on shore	روی ساحل
near shore	نزدیک به ساحل
coastward	بطرف ساحل
coastward	درامتداد ساحل
coastwards	بطرف ساحل
coastwards	درامتداد ساحل
coral reef	ساحل مرجانی
low lander	ساحل نشین
hard beach	ساحل مستحکم
coast guardsman	ساحل بان
riparian	ساحل رودخانه زی
river line	خط ساحل رودخانه
back beach	ساحل جزرو مد
backshore	ساحل جزرو مد
backshore beach	ساحل جزرو مد
seacoast	ساحل دریا
bank protection	ساحل داری
bank revetment	پوشش ساحل
bankside	شیب ساحل
sea coast	ساحل دریا
basegram	پیام از ساحل
beach party	تیم ساحل
land combat	نبرد در ساحل
sandbanks	ساحل شنی
shores	کرانه ساحل
offshore	دور از ساحل
shore	ساحل دریا
offshore	از جانب ساحل
onshore	واقع در ساحل
shore	کرانه ساحل
in-	نزدیک ساحل
in	نزدیک ساحل
river bank	ساحل رودخانه
sandbank	ساحل شنی
shorelines	خط ساحل یا خط ساحلی
shoreline	خط ساحل یا خط ساحلی
inshore	به طرف ساحل
seashore	ساحل دریا
seashores	ساحل دریا
stethe	ساحل رودخانه
shores	ساحل دریا
river banks	ساحل رودخانه
coast defence	سازمان پدافنداز ساحل
bank line	نخ ماهیگیری وصل به ساحل
waterside	متعلق به کناردریا ساحل
coast in point	نقطه ورود به ساحل
put out	از ساحل عازم شدن
inside	موج نزدیک ساحل
hinterlands	زمین پشت ساحل
hinterland	زمین پشت ساحل
bars	خور پیشرفتگی اب به ساحل
bar	خور پیشرفتگی اب به ساحل
near bank	ساحل نزدیک رودخانه
lee shore	ساحل در معرض باد
shelf	سراشیب ساحل دریا
riverain	ساکن ساحل رودخانه
Ivory Coast	کشور ساحل عاج
the wares beat the shore	خوردن امواج به ساحل
seebreeze	باد از دریا به ساحل
landing beach	ساحل پیاده شدن
retracts	دور شدن از ساحل
bank angle	زاویه شیب ساحل
retracting	دور شدن از ساحل
retracted	دور شدن از ساحل
roadstead	لنگرگاه دور از ساحل
ashore	بکنار بطرف ساحل
the waves beats or the shore	امواج به ساحل می کوبد
shoring	پیاده شدن در ساحل
insides	موج نزدیک ساحل
retract	دور شدن از ساحل
skate boat	قایق بسته به ساحل در اغازمسابقه
landing forces	نیروها پیاده شونده به ساحل
offshore winds	بادخشکی بادهای دور از ساحل
surf cast	قلاب اندازی از ساحل در موج
shore break	موجهاییکه نزدیک ساحل می شکنند
to wash something up	بکنار ساحل شستن چیزی
to wash something ashore	بکنار ساحل شستن چیزی
coasting	کشتی رانی در طول ساحل
beaching gear	وسایل به ساحل کشیدن ناو
foreshores	لبه جلوی ساحل دریا
foreshore	لبه جلوی ساحل دریا
cay	ساحل مرجانی یاشنی درجزیره
debarkation net	پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
banks	صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
bank	صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
landing attack	تک همراه با پیاده شدن به ساحل
point break	موجهاییکه با زاویه به ساحل نزدیک می شوند
coast in point	نقطه نزدیک شدن کشتی به ساحل
shore duty	ماموریت کار در ساحل یاپایگاه خودی
straight off	مستقیما درجلو موج روبه ساحل
barrier reef	صخره مرجانی که تقریباموازی ساحل است
beachhead	پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
landings	پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing	پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
offshore	دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
beachheads	پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
mooring	نقطه مهار کردن قایق به ساحل
liberty man	ملوانی که اجازه دارد به ساحل برود
alighting area	نقطه پیاده شدن خودروها به ساحل
approach line	خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
wharves	لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
soup	موج شکسته کف دار که بسرعت به ساحل می رسد
camp-shedding	[پایه ها و تخته های روی ساحل رودخانه]
soups	موج شکسته کف دار که بسرعت به ساحل می رسد
wharfs	لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
wharf	لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
dune	خاکریز یاتپه شنی ساحل که بادانها را جابجامیکند
coastal refraction	تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
mooring line	طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
landing attack	تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
jolly boat	قایق بار کشی از کشتی به ساحل و بعکس
landing party	گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
painter	طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
painters	طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
hard-up	جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
hard up	جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
barrier light	نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
bollard	تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
bollards	تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
bank protection	حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
scylla	صخرهای در ساحل ایتالیاروبروی گرداب معروف به "شاریبدیس " در سیسیل
transfer area	در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
transfer berth	دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
tac log group	گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
touchdowns	درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
touchdown	درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
mooring penant	طناب کوتاه وصل به گوی شناور برای بستن قایق به ساحل
cabotage	کشتیرانی و حمل کالا از یک بندر به بندر دیگر بدون دورشدن از ساحل
catch	مانوردادن روی موج و رانده شدن موج سواربطرف ساحل
left slide	حرکت موج سوار روی موج بسمت چپ روبرو ساحل
disembarkation	به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
hard beach	قسمت مستحکم ساحل یا اسکله اسکله روسازی شده
landing area	منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing approach	مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
piloting	ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
beach party	گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
cabotage	کشتیرانی از یک بندر به بندر دیگردرامتداد ساحل
landing schedule	برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
army landing forces	نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
naval landing party	تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
riverine	داخل رودخانهای یا ساحل رودخانهای
inshore	نزدیک کرانه نزدیک ساحل
attack force	نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
riverain	کرانه نشین ساحل نشین
coastal convoy	ستونهای حمل و نقل ساحلی ستونهای حمل بار از کشتی به ساحل
landing group	گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن