English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
pawn structure ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
Other Matches
stonewall formation اسکلت پیادهای دیوار سنگی
wedge گوه پیادهای شطرنج
pawn chain زنجیر پیادهای شطرنج
pawn island جزیره پیادهای شطرنج
pawn storm توفان پیادهای شطرنج
doubled pawns پیادهای مضاعف شطرنج
wedged گوه پیادهای شطرنج
wedges گوه پیادهای شطرنج
majorities اکثریت پیادهای شطرنج
majority اکثریت پیادهای شطرنج
wedging گوه پیادهای شطرنج
minority attack حمله اقلیت پیادهای شطرنج
hierarchies روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
anastylosis [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
sicilian attack حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
compounded فرم پیادهای مرکب
crippled majority اکثریت پیادهای فلج
compound فرم پیادهای مرکب
closed formation فرم بسته پیادهای
compounds فرم پیادهای مرکب
symmetrical pawn structure ساختمان پیادهای متقارن
blitz formation فرم پیادهای اذرخش وار
advanced pawn پیادهای که از نیمه صفحه گذر کرده باشد
carcass اسکلت
carcass اسکلت
carcasses اسکلت
carcases اسکلت
skeleton اسکلت
skeletons اسکلت
carcse اسکلت
staging اسکلت
centering اسکلت چوبی
frame منطق اسکلت
cracassing اسکلت سازی
cross-rail اسکلت چوبی
airframe اسکلت هواپیما
framework اسکلت خرپا
carcassing اسکلت سازی
chassis اسکلت کالبد
carcase اسکلت فلزی
atomy اسکلت انسان
truss bridge پل اسکلت فلزی
frameworks اسکلت خرپا
structuring ساختمان اسکلت فلزی
reinforced concrete carcase اسکلت بتن فولادی
truss bridge پل دارای اسکلت اهنی
building steel lathing اسکلت فلزی ساختمان
structure ساختمان اسکلت فلزی
structures ساختمان اسکلت فلزی
structural steel work اسکلت بندی فلزی ساختمان
carcase استخوان بندی اسکلت ساختمان
belt frame اسکلت محیطی بدنه هواپیما
hull بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hulls بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
foundation اسکلت اصلی فرش [شامل تار و پود]
timber dam سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
hangers اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
hanger اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
angle-post [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
ground section بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
structure ساختار
architecture ساختار
structures ساختار
structuring ساختار
fine structure ساختار فریف
lewis structure ساختار لوویس
linear structure ساختار خطی
relational structure ساختار رابطهای
structure chart نمودار ساختار
selection structure ساختار گزینشی
structure factor عامل ساختار
structure [first order] ساختار [ریاضی]
tree structure ساختار درخت
band structure ساختار نواری
atomic structure ساختار اتمی
age structure ساختار سنی
block structure ساختار بلوکی
shell structure ساختار لایهای
fabric ساختار ساختمان
sequence structure ساختار ترتیبی
ring structure ساختار حلقهای
inverted structure ساختار معکوس
structure ساختار ساخت
structures ساختار ساخت
file structure ساختار فایل
structuring ساختار ساخت
electronic structure ساختار الکترونی
grain structure ساختار بلوری
nested structure ساختار لانهای
network stracture ساختار شبکه
kekule structure ساختار ککوله
internal structure ساختار داخلی
institutional structure ساختار نهادی
ingots structure ساختار شمش
network structure ساختار شبکهای
nuclear structure ساختار هستهای
molecular structure ساختار مولکولی
helical structure ساختار مارپیچی
economic structure ساختار اقتصادی
superstructures ساختار بالا
crystalline structure ساختار بلوری
list structure ساختار لیست
control structure ساختار کنترلی
factor structure ساختار عاملی
loop structure ساختار حلقهای
close packed structure ساختار تنگچین
superstructure ساختار بالا
data structure ساختار داده ها
cellular structure ساختار شبکهای
pyramidal structure ساختار هرمی
decision structure ساختار تصمیم
diamond structure ساختار الماس
crane construction ساختار جرثقیل
crystal structure ساختار بلور
valence bond structure ساختار پیوند والانسی
contiguous data structure ساختار دادههای همجوار
secondary structure of portein ساختار دوم پروتئین
work breakdown structure ساختار تفکیک کار
centralized network configuration ساختار شبکهای متمرکز
structuralist وابسته به ساختار گرایی
cubic closed packed structure ساختار مکعبی تنگچین
sequence control structure ساختار کنترل ترتیبی
structured design طراحی ساختار یافته
straight chain structure ساختار راست زنجیر
database structure ساختار پایگاه داده ها
hydrogen depleted structure ساختار هیدروژن زدوده
tertiary structure of protein ساختار سوم پروتئین
loop control structure ساختار کنترل حلقه
branch control structure ساختار کنترل انشعاب
graphic data structure ساختار داده گرافیکی
sequential data structure ساختار ترتیبی داده
hierachical structure ساختار سلسله مراتبی
infrastructure ساختار یا سرویس ابتدایی
hyperfine structure ساختار فوق فریف
structuralists وابسته به ساختار گرایی
algebraic structure ساختار جبری [ریاضی]
structures پی ریزی کردن ساختار
structure پی ریزی کردن ساختار
structuring پی ریزی کردن ساختار
hierarchy ساختار دادهای سلسله مراتبی
hierarchies ساختار دادهای سلسله مراتبی
nodes نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
definitions شرح ساختار در برنامه یا سیستم
node نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
definition شرح ساختار در برنامه یا سیستم
branched chain structure ساختار زنجیری شاخه دار
wurtzite ساختار شش گوشهای روی سولفید
inclusion عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
implications عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
implication عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
leaf گره آخر در ساختار درختی
broch [ساختار خشکه چینی ماقبل تاریخ]
hexonal zinc sulfide structure ساختار شش گوشهای روی سولفید وورتیست
reconfiguration تغییر دادن ساختار داده در سیستم
skeletal code برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
external دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
h.f.s structure hyperfine ساختار فوق فریف
forest تعداد درختهای ساختار داده متصل
forests تعداد درختهای ساختار داده متصل
externals دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
DNA double helix [یک ساختار دو رشته ایی متشکل از ۴ نوکلئوتید است. ]
logic ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
frameworks ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
schemata شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
framework ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
queued روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
backsteingotit [آجری با ساختار ساده در معماری قرون وسطایی]
queue روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
queueing روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
High Victorian [سبک احیای گوتیک با ساختار چند رگه]
schema شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
queues روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
rooks رخ شطرنج
chequer شطرنج
chess شطرنج
al fil شطرنج
rook رخ شطرنج
hierarchical communications system پایگاه دادهای که رکوردها بهم مربوطند با یک ساختار مشخص
one address computer ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
chimney-cricket [ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
bandolite ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
random سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
randomly سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
physical سازمان دهی و ساختار پایگاه داده ذخیره شده
array ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
scripts ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
arrays ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
variables شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
variable شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
plex structure ساختار شبکه یا دادهای که هر گره آن به سایرین وصل است
abutment [ساختار جامدی که فشار قوس یا شمع بر آن است.] [معماری]
a game of chess یک مسابقه شطرنج
queen وزیر شطرنج
queens وزیر شطرنج
chequer خانه شطرنج
crampet game بازی شطرنج
postal chess شطرنج مکاتبهای
square خانه شطرنج
squared خانه شطرنج
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com