Dictiornary-Farsi | ساختمان اپارتمانی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
apartment building	ساختمان اپارتمانی


Other Matches

apartmental	اپارتمانی
tenementary	شامل ملک استیجاری اپارتمانی
building system	اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing	نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
angle-post	[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer	فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency	[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building	ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
coach-house	ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
building enterprise	مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor	مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
enterprise network	شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
constructional feature	ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
block structure	ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
foundation soil	شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotonda	ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotundas	ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction	ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotunda	ساختمان مدور ساختمان گنبددار
overbuild	زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear	نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
formulas	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
beneficial occupancy	اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion	گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
modular construction	ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
erections	ساختمان
making	ساختمان
substructure	پی ساختمان
homoplastic	هم ساختمان
type	ساختمان
substructures	پی ساختمان
typed	ساختمان
carbody	ساختمان
types	ساختمان
built up	پر از ساختمان
built-up	پر از ساختمان
constructions	ساختمان
construction	ساختمان
frame	ساختمان
foundation	پی ساختمان
stance	ساختمان
stances	ساختمان
mechanisms	ساختمان
structuring	ساختمان
structure of an animal	ساختمان
structureless	بی ساختمان
structures	ساختمان
structure	ساختمان
mechanism	ساختمان
erection	ساختمان
building line	بر ساختمان
building	ساختمان
cone	ساختمان مخروطی
administration building	ساختمان اداری
aircraft structure	ساختمان هواپیما
fleuron	[آراستن ساختمان با گل]
auxiliary construction	ساختمان کومکی
cost of construction	بهای ساختمان
fabric	ساختار ساختمان
banded structure	ساختمان نواری
blindage	صافکاری ساختمان
crane construction	ساختمان جرثقیل
cost of construction	هزینه ساختمان
architectonic	تکنولوژی ساختمان
building component	اجزای ساختمان
building connection	انشعاب ساختمان
contractors pump	پمپ ساختمان
columnar structure	ساختمان ستونی
building official	بازرسان ساختمان
building permit	پروانه ساختمان
building plant	وسایل ساختمان
capital construction	ساختمان سرمایه
bunkhouse	ساختمان خوابگاه
built in	جزو ساختمان
building system	سیستم ساختمان
building material	مصالح ساختمان
front	نمای ساختمان
contracting industry	صنعت ساختمان
constructiveness	قوه ساختمان
building costs	هزینههای ساختمان
constructional dimension	ابعاد ساختمان
constructional feature	طرح ساختمان
constructional dimension	بعد ساختمان
component part	جزء ساختمان
building trade worker	تعمیرکار ساختمان
building trade joinery	نجاری ساختمان
data structure	ساختمان داده ها
propylaeum	در بزرگ ساختمان
main building	ساختمان اصلی
low loss construction	ساختمان کم تلفات
local building inspector	پلیس ساختمان
length overall	طول ساختمان
tower building	ساختمان برجی
laminated structure	ساختمان متورق
laminated structure	ساختمان لایهای
laminated construction	ساختمان ورقهای
trisyly	ساختمان سه ستونی
turn out	ساختمان اب پخش
under construction	دردست ساختمان
tectonics	ساختمان شناسی
system's design	ساختمان سیستم
structuralize	ساختمان کردن
primary structure	ساختمان اولیه
primary structure	ساختمان اصلی
plant construction	ساختمان کارخانه
sandwitch construction	ساختمان لایهای
site engineering	مدیر ساختمان
overall width	عرض ساختمان
situation of a building	موقعیت ساختمان
soil structure	ساختمان خاک
on the stocks	در دست ساختمان
office building	ساختمان اداری
steel construction	ساختمان فولادی
structuralization	ایجاد ساختمان
intermediate structure	ساختمان داخلی
integral construction	ساختمان یکپارچه
high-rise	ساختمان بلند
steel framed structured	ساختمان فولادی
foundation soil	پی ریزی ساختمان
exhibition building	ساختمان نمایشگاه
pygidium	ساختمان دم و کفل
annexe	ساختمان فرعی
building line	خط کناری ساختمان
dentition	ساختمان دندانها
gross area	پهنه ساختمان
inhouse work	توکار ساختمان
zonation	ساختمان غشایی
City Hall	ساختمان شهرداری
industrial building	ساختمان صنعتی
imperfect structural	ساختمان ناتمام
hydraulic construction	ساختمان ابی
apartment house	ساختمان آپارتمانی
house building	ساختمان مسکونی
home building	ساختمان مسکونی
high rise block	ساختمان بلند
height overall	ارتفاع ساختمان
height of building	بلندی ساختمان
chapter-house	ساختمان جلسات
handrail	نرده ساختمان
civil engineering	مهندسی ساختمان
headroom	ارتفاع ساختمان
smokestacks	دودکش ساختمان
smokestack	دودکش ساختمان
civil engineers	مهندس ساختمان
handrails	نرده ساختمان
shells	بدنه ساختمان
shelling	بدنه ساختمان
shell	بدنه ساختمان
facility	مکان ساختمان
civil engineer	مهندس ساختمان
materials	مصالح ساختمان
material	مصالح ساختمان
real estate	املاک و ساختمان
entrance door	در جلویی [ساختمان]
entrance	در جلویی [ساختمان]
entry door	در جلویی [ساختمان]
front door [of house]	در جلویی [ساختمان]
superstructures	ساختمان فوقانی
superstructure	ساختمان فوقانی
fronting	نمای ساختمان
front	نمای ساختمان
steeples	ساختمان بلند
formation	ساختمان تشکیلات
block	یک دستگاه ساختمان
blocked	یک دستگاه ساختمان
frontages	نمای ساختمان
frontage	نمای ساختمان
makes	ساختمان ساخت
make	ساختمان ساخت
constructions	تعبیر ساختمان
construction	تعبیر ساختمان
physiques	ساختمان بدن
physique	ساختمان بدن
trenches	گود ساختمان
trench	گود ساختمان
edifices	ساختمان بزرگ
edifice	ساختمان بزرگ
blocks	یک دستگاه ساختمان
steeple	ساختمان بلند
structurally	وابسته به ساختمان
aesthetic	زیباشناسی ساختمان
aesthetically	زیباشناسی ساختمان
structural	وابسته به ساختمان
stonework	ساختمان سنگی
to fall in	متلاشی شدن [ساختمان]
house of cards	ساختمان با ورقهای پاسور
to cave in	متلاشی شدن [ساختمان]
symmetrical pawn structure	ساختمان پیادهای متقارن
structureless	بدون ساختمان مشخص
tholos=tholus	ساختمان گنبدی شکل
wood frame construction	ساختمان با استخوانبندی چوبی
circulate	جاری شدن (مثل آب در لوله یا هوا در ساختمان)
to collapse	متلاشی شدن [ساختمان]
structuralize	تبدیل به ساختمان کردن
advanced work	استحکامات اصلی ساختمان
seat of settlement	محل نشست ساختمان
reinforced concrete construction	ساختمان بتن فولادی
builder and contractor	پیمانکار ساختمان [اقتصاد]