Dictiornary-Farsi | ساخت یک نمونه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
prototyping	ساخت یک نمونه


Other Matches

modules	اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
module	اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
work in process	کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in progress	کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
Visual Basic	ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
acceptance sampling	نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sample	نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled	نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampling	نمونه گیری برداشت نمونه
os/	سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
undisturbed sample	نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes	رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
formats	نمونه
specimens	نمونه
specimen	نمونه
type	نمونه
sampling	نمونه
exemplar	نمونه
format	نمونه
exemplars	نمونه
examples	نمونه
module	نمونه
modules	نمونه
example	نمونه
types	نمونه
precedents	نمونه
precedent	نمونه
typed	نمونه
progenitor	نمونه
progenitors	نمونه
paradigm	نمونه
patterns	نمونه
instance	نمونه
instances	نمونه
schemata	نمونه
forme	نمونه
sampled	نمونه
representatives	نمونه
representative	نمونه
paradigms	نمونه
schema	نمونه
pattern	نمونه
model	نمونه
modeled	نمونه
modelled	نمونه
copied	نمونه
copies	نمونه
copy	نمونه
copying	نمونه
models	نمونه
breadboard	نمونه
calligraph	نمونه
copyslip	نمونه
ensample	نمونه
paragons	نمونه
foretype	نمونه
sample	نمونه
paragon	نمونه
strickle	نمونه
typicalness	نمونه
forms	ساخت
design	ساخت
designs	ساخت
performance	ساخت
performances	ساخت
manufacturing	ساخت
textures	ساخت
texture	ساخت
formation	ساخت
composition	ساخت
compositions	ساخت
formed	ساخت
fecit	ساخت
habitus	ساخت
invenit	ساخت
generation	ساخت
make up	ساخت
substandard	بد ساخت
generations	ساخت
manufactory	ساخت
make-up	ساخت
constructions	ساخت
form	ساخت
conformation	ساخت
construction	ساخت
making	ساخت
built	ساخت
manufacture	ساخت
workmanship	ساخت
structuring	ساخت
synthesis	ساخت
structure	ساخت
unstructured	بی ساخت
syntheses	ساخت
manufactures	ساخت
structures	ساخت
fabrication	ساخت
manufactured	ساخت
representative sample	نمونه معرف
sample cell	فرف نمونه
reference pilot	نمونه مرجع
probability sample	نمونه احتمالاتی
standards	نمونه قانونی
standard	نمونه قانونی
protoplast	نمونه اصل
quota sample	نمونه سهمیه
random sample	نمونه تصادفی
sample	واحد نمونه
typifying	نمونه بودن
typifying	نمونه دادن
sample size	بزرگی نمونه
samplery	نمونه برداری
samplery	نمونه گیری
screamer	نمونه بسیارخوب
gauges	سنجیدن نمونه
gauged	سنجیدن نمونه
gauge	سنجیدن نمونه
sight form	نمونه رصد
sample size	حجم نمونه
sample distribution	توزیع نمونه
sample	نمونه قراردادن
typified	نمونه دادن
typify	نمونه بودن
typify	نمونه دادن
typifies	نمونه بودن
typifies	نمونه دادن
typified	نمونه بودن
sample	نمونه گرفتن
sample data	داده نمونه
specimen signature	نمونه امضاء
modeling	نمونه سازی
g	نمونه معیار
free sample	نمونه مجانی
foretype	نمونه قبلی
for example	برای نمونه
test model	نمونه ی ازمایش
copies	نمونه ساختن
exemplum	مثال نمونه
exemplification	نمونه اوری
exemplarily	بطور نمونه
emulator	نمونه ساز
emulation	نمونه سازی
coring	نمونه گیری
core sample	نمونه استوانهای
by the square	مطابق نمونه
biased sample	نمونه سودار
demo	نمونه نمایشی
holotype	نمونه شاخص
pilot production	تولید نمونه
pilot plant	کارخانه نمونه
pilot plant	کارگاه نمونه
pilot model	نمونه ازمایشی
sampling	نمونه گیری
sampling	نمونه برداری
phony	مدل یا نمونه
pattern making	نمونه سازی
ladle samble	نمونه پاتیل
breadboard	نمونه تابلویی
samples	نمونه کالا
copying	نمونه ساختن
sampler	نمونه بردار
samplers	نمونه بردار
type of use	نمونه کاربرد
survey	نمونه گیری
model	نمونه اصلی
surveys	نمونه گیری
surveyed	نمونه گیری
typical	یک نمونه بارز
patterning	نمونه سازی
cells	فرف نمونه
prototype	نمونه نخستین
prototype	نمونه اولیه
copied	نمونه ساختن
polled	نمونه برداشتن
copy	نمونه ساختن
cell	فرف نمونه
typical	نمونه نوعی
poll	نمونه برداشتن
archetype	نمونه اولیه
archetypes	نمونه اولیه
prototype	نمونه ازمایشی
polls	نمونه برداشتن
tokenism	نمونه کاری
sample	نمونه کالا
typical sample	نمونه نوعی
models	نمونه اصلی
sampled	واحد نمونه
sampled	نمونه گرفتن
typification	تعیین نمونه
sampled	نمونه قراردادن
sampled	نمونه کالا
typical galaxy	کهکشان نمونه
typal	شبیه نمونه
prototypes	نمونه اولیه
prototypes	نمونه نخستین
test piece	نمونه ازمایشی
test piece	نمونه ازمایش
test specimen	نمونه ازمایشی
test specimen	نمونه ازمایش
test specimen	نمونه ی ازمایش