English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (5 milliseconds)
English Persian
tenuity سادگی لطافت
Other Matches
rose water لطافت
rarafaction لطافت
elegance لطافت
arrefication لطافت
exquisitely به لطافت
arid بی لطافت
ungainliness بی لطافت
exquisiteness لطافت
delicately به لطافت
jejune بی لطافت
ethereality لطافت
delicateness لطافت
lilied به لطافت یاس
subtlety زیرکی لطافت
subtleties زیرکی لطافت
prosaically بدون لطافت
quillet باریکی لطافت
awkward بی لطافت ناشی
fineness لطافت خوبی
pudicity سادگی
unreserve سادگی
simplism سادگی
ingenuousness سادگی
naivete سادگی
sappiness سادگی
plainess سادگی
plainness سادگی
rusticity سادگی
nakedness سادگی
candidness سادگی
gracility سادگی
artlessness سادگی
naivety سادگی
naturalness سادگی
bluffness سادگی
bluet سادگی
blankness سادگی
simplicity سادگی
bareness سادگی
wit لطافت طبع مزاح
wits لطافت طبع مزاح
prosily بطور عاری از لطافت
prosish کسل کننده عاری از لطافت
spartanism بی تکلفی سادگی
naively از روی سادگی
bald style روش و مکتب ساده وبی لطافت
prosaicness پیش پا افتادگی سادگی
austerity ریاضت سادگی زیاده از حد
clearer آنچه به سادگی فهمیده میشود
ingenuously ازروی سادگی بارک گویی
to ease to a victory به سادگی برنده شدن [ورزش]
clearest آنچه به سادگی فهمیده میشود
clears آنچه به سادگی فهمیده میشود
clear آنچه به سادگی فهمیده میشود
facility قادر به انجام کاری به سادگی بودن
manageable آنچه قابل کار کردن به سادگی باشد
ergonomics علم و تکنولوژی ایمنی راحتی و سادگی استفاده ازماشین
problems زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان بیان مشکلات شخصی را به سادگی میدهد
problem زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان بیان مشکلات شخصی را به سادگی میدهد
puritans فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
logo زبان برنامه نویسی سطح بالا برای مقاصد آموزشی . با دستور گرافیکی که به سادگی استفاده می شوند
puritan فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
connector وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
male connector ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
goat hair موی بز [الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com