English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
Other Matches
classified items اماد طبقه بندی شده
army management structure سازمان مدیریت نیروی زمینی
fault یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faulted یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faults یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
materiel management مدیریت اماد
class i supplies اماد طبقه 1
class v supplies اماد طبقه 5
class ii supplies اماد طبقه 2
class iv supplies اماد طبقه 4
army material command فرماندهی اماد نیروی زمینی
class i activity اجرای اماد طبقه 1
class i installation انبار اماد طبقه 1
class ii installation تاسیسات اماد طبقه 2
class ii installation انبار اماد طبقه 2
class ii activity اجرای اماد طبقه 2
class i installation تاسیسات اماد طبقه 1
army material program برنامه تهیه اماد نیروی زمینی
classifications طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification طبقه بندی کردن طبقه بندی
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
class iii supplies اماد طبقه 3 بنزین و موادروغنی وسوختی
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
classifications طبقه بندی رده بندی
classification طبقه بندی رده بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
bulk stock ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
paged memory management مدیریت حافظه صفحه بندی شده
taxonomies طبقه بندی
classifications طبقه بندی
taxonomy طبقه بندی
classification طبقه بندی
assortments طبقه بندی
assortment طبقه بندی
typification طبقه بندی
grading طبقه بندی
divisions طبقه بندی
stratification طبقه بندی
denomination طبقه بندی
systemization طبقه بندی
bracket طبقه بندی
low grade کم طبقه بندی
sorting طبقه بندی
division طبقه بندی
denominations طبقه بندی
harmonic proportion طبقه بندی متناسب
classifies طبقه بندی کردن
industrial classifications طبقه بندی صنعتی
systemize طبقه بندی کردن
classification of soil طبقه بندی خاک
route classification طبقه بندی جاده ها
classifications طبقه بندی پیام
classifiable قابل طبقه بندی
classificatory مربوط به طبقه بندی
classification chart نمودار طبقه بندی
classification of aggregate طبقه بندی خاکدانه ها
classify طبقه بندی کردن
layers طبقه بندی کردن
graduates طبقه بندی کردن
classified طبقه بندی شده
pigeonhole طبقه بندی کردن
graduating طبقه بندی کردن
secrets طبقه بندی سری
secret طبقه بندی سری
graduate طبقه بندی کردن
accounting classification طبقه بندی حساب
nondescript غیرقابل طبقه بندی
layer طبقه بندی کردن
harmonic division طبقه بندی متناسب
computer classifications طبقه بندی کامپیوتر
rug classification طبقه بندی فرش
aggroup طبقه بندی کردن
taxonomist متخصص طبقه بندی
classifying طبقه بندی کردن
standardization همگونی طبقه بندی
zootaxy طبقه بندی جانوران
unclassified طبقه بندی نشده
categorises طبقه بندی کردن
categorizing طبقه بندی کردن
categorizes طبقه بندی کردن
categorized طبقه بندی کردن
categorize طبقه بندی کردن
vendor rating طبقه بندی فروشندگان
job classification طبقه بندی شغلی
service rating طبقه بندی پرسنلی
speed rate increment طبقه بندی سرعت
job classification طبقه بندی شغل
categorising طبقه بندی کردن
soil class طبقه بندی خاک
nosology طبقه بندی بیماریها
suborder طبقه بندی فرعی
map classification طبقه بندی نقشه ها
unclassified بدون طبقه بندی
to categorize طبقه بندی کردن
market grades and grading طبقه بندی بازار
budget classification طبقه بندی بودجه
categorised طبقه بندی کردن
classification طبقه بندی پیام
restricting بازداشت طبقه بندی مدارک
restrict بازداشت طبقه بندی مدارک
restricted data اطلاعات طبقه بندی شده
restricts بازداشت طبقه بندی مدارک
integrade [طبقه بندی داخلی کردن]
classed طبقه بندی کردن رده
glossography طبقه بندی و شرح زبانها
classes طبقه بندی کردن رده
intergrade طبقه بندی داخلی کردن
class طبقه بندی کردن رده
classified advertisement آگهی طبقه بندی شده
brussels nomenclature طبقه بندی تعرفه برکسل
classified items اقلام طبقه بندی شده
classified material مدارک طبقه بندی شده
topsecret طبقه بندی به کلی سری
classing طبقه بندی کردن رده
coinage طبقه بندی بهای مسکوک
agct ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
accountable cryptomaterial مدارک و وسایل طبقه بندی شده
access to classified material دسترسی به مدارک طبقه بندی شده
systematist متخصص فائده سازی و طبقه بندی
assort طبقه بندی کردن مناسب بودن
taxon واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
label برچسب زدن طبقه بندی کردن
classification yard line سایدینگ راه اهن طبقه بندی خط
labelled برچسب زدن طبقه بندی کردن
army genetal classification test ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
labeling برچسب زدن طبقه بندی کردن
labels برچسب زدن طبقه بندی کردن
international classification of طبقه بندی بین المللی بیماریها
grades دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
reserve on board مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
stapling فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
stapled فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
staple فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
grain size classification طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
age grouping طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
unit citation جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
unified soil classification system (uscs نوعی طبقه بندی خاک که به 51 قسمت تقسیم شده است
marshalling yard محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
phytography طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی
civilian supply امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
indexes لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
concurrently مراجعه کنید به چهار طبقه بندی پردازندههای MIMD , MISD , SIMD , SISD ,
indexed لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
index لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
directed مدیریت یا سازمان دهی
directs مدیریت یا سازمان دهی
direct مدیریت یا سازمان دهی
abc analysis طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
groups طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
group طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
proficiency rating طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
computer managed instruction اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
balanced mobilization بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
coordinated procurement عملیات اماد هماهنگ شده تحویل هم اهنگ شده اماد
smarted buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smart buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarter buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarting buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smartest buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarts buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
sorted دسته کردن طبقه بندی کردن
types ماشین کردن طبقه بندی کردن
typed ماشین کردن طبقه بندی کردن
sorts دسته کردن طبقه بندی کردن
type ماشین کردن طبقه بندی کردن
resorts جدا کردن طبقه بندی کردن
sort دسته کردن طبقه بندی کردن
grade طبقه بندی کردن کلاسه کردن
break down تجزیه کردن طبقه بندی کردن
resort جدا کردن طبقه بندی کردن
resorted جدا کردن طبقه بندی کردن
grades طبقه بندی کردن کلاسه کردن
CMOT استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
craft reimbursable supply اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
credit system of supply سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
entresol طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
standardises بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizing بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardize بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizes بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardised بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardising بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
association for system management یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
lower class طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
intermediate آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com