Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
army class manager activity
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
Other Matches
classified items
اماد طبقه بندی شده
army management structure
سازمان مدیریت نیروی زمینی
fault
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faulted
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faults
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
downgrades
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
security classification
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
materiel management
مدیریت اماد
class i supplies
اماد طبقه 1
class v supplies
اماد طبقه 5
class ii supplies
اماد طبقه 2
class iv supplies
اماد طبقه 4
army material command
فرماندهی اماد نیروی زمینی
class i activity
اجرای اماد طبقه 1
class i installation
انبار اماد طبقه 1
class ii installation
تاسیسات اماد طبقه 2
class ii installation
انبار اماد طبقه 2
class ii activity
اجرای اماد طبقه 2
class i installation
تاسیسات اماد طبقه 1
army material program
برنامه تهیه اماد نیروی زمینی
classifications
طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification
طبقه بندی کردن طبقه بندی
evaluation rating
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
class iii supplies
اماد طبقه 3 بنزین و موادروغنی وسوختی
black concept
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
rating
طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
ratings
طبقه بندی کردن درجه بندی
classifications
طبقه بندی رده بندی
classification
طبقه بندی رده بندی
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
bulk stock
ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
paged memory management
مدیریت حافظه صفحه بندی شده
taxonomies
طبقه بندی
classifications
طبقه بندی
taxonomy
طبقه بندی
classification
طبقه بندی
assortments
طبقه بندی
assortment
طبقه بندی
typification
طبقه بندی
grading
طبقه بندی
divisions
طبقه بندی
stratification
طبقه بندی
denomination
طبقه بندی
systemization
طبقه بندی
bracket
طبقه بندی
low grade
کم طبقه بندی
sorting
طبقه بندی
division
طبقه بندی
denominations
طبقه بندی
harmonic proportion
طبقه بندی متناسب
classifies
طبقه بندی کردن
industrial classifications
طبقه بندی صنعتی
systemize
طبقه بندی کردن
classification of soil
طبقه بندی خاک
route classification
طبقه بندی جاده ها
classifications
طبقه بندی پیام
classifiable
قابل طبقه بندی
classificatory
مربوط به طبقه بندی
classification chart
نمودار طبقه بندی
classification of aggregate
طبقه بندی خاکدانه ها
classify
طبقه بندی کردن
layers
طبقه بندی کردن
graduates
طبقه بندی کردن
classified
طبقه بندی شده
pigeonhole
طبقه بندی کردن
graduating
طبقه بندی کردن
secrets
طبقه بندی سری
secret
طبقه بندی سری
graduate
طبقه بندی کردن
accounting classification
طبقه بندی حساب
nondescript
غیرقابل طبقه بندی
layer
طبقه بندی کردن
harmonic division
طبقه بندی متناسب
computer classifications
طبقه بندی کامپیوتر
rug classification
طبقه بندی فرش
aggroup
طبقه بندی کردن
taxonomist
متخصص طبقه بندی
classifying
طبقه بندی کردن
standardization
همگونی طبقه بندی
zootaxy
طبقه بندی جانوران
unclassified
طبقه بندی نشده
categorises
طبقه بندی کردن
categorizing
طبقه بندی کردن
categorizes
طبقه بندی کردن
categorized
طبقه بندی کردن
categorize
طبقه بندی کردن
vendor rating
طبقه بندی فروشندگان
job classification
طبقه بندی شغلی
service rating
طبقه بندی پرسنلی
speed rate increment
طبقه بندی سرعت
job classification
طبقه بندی شغل
categorising
طبقه بندی کردن
soil class
طبقه بندی خاک
nosology
طبقه بندی بیماریها
suborder
طبقه بندی فرعی
map classification
طبقه بندی نقشه ها
unclassified
بدون طبقه بندی
to categorize
طبقه بندی کردن
market grades and grading
طبقه بندی بازار
budget classification
طبقه بندی بودجه
categorised
طبقه بندی کردن
classification
طبقه بندی پیام
restricting
بازداشت طبقه بندی مدارک
restrict
بازداشت طبقه بندی مدارک
restricted data
اطلاعات طبقه بندی شده
restricts
بازداشت طبقه بندی مدارک
integrade
[طبقه بندی داخلی کردن]
classed
طبقه بندی کردن رده
glossography
طبقه بندی و شرح زبانها
classes
طبقه بندی کردن رده
intergrade
طبقه بندی داخلی کردن
class
طبقه بندی کردن رده
classified advertisement
آگهی طبقه بندی شده
brussels nomenclature
طبقه بندی تعرفه برکسل
classified items
اقلام طبقه بندی شده
classified material
مدارک طبقه بندی شده
topsecret
طبقه بندی به کلی سری
classing
طبقه بندی کردن رده
coinage
طبقه بندی بهای مسکوک
agct
ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
accountable cryptomaterial
مدارک و وسایل طبقه بندی شده
access to classified material
دسترسی به مدارک طبقه بندی شده
systematist
متخصص فائده سازی و طبقه بندی
assort
طبقه بندی کردن مناسب بودن
taxon
واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
label
برچسب زدن طبقه بندی کردن
classification yard line
سایدینگ راه اهن طبقه بندی خط
labelled
برچسب زدن طبقه بندی کردن
army genetal classification test
ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
labeling
برچسب زدن طبقه بندی کردن
labels
برچسب زدن طبقه بندی کردن
international classification of
طبقه بندی بین المللی بیماریها
grades
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
reserve on board
مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
stapling
فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
stapled
فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
staple
فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
grain size classification
طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
age grouping
طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
unit citation
جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
unified soil classification system (uscs
نوعی طبقه بندی خاک که به 51 قسمت تقسیم شده است
marshalling yard
محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
phytography
طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی
civilian supply
امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
indexes
لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
concurrently
مراجعه کنید به چهار طبقه بندی پردازندههای MIMD , MISD , SIMD , SISD ,
indexed
لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
index
لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
directed
مدیریت یا سازمان دهی
directs
مدیریت یا سازمان دهی
direct
مدیریت یا سازمان دهی
abc analysis
طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
groups
طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
group
طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
proficiency rating
طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
computer managed instruction
اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
procuring activity
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
balanced mobilization
بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
coordinated procurement
عملیات اماد هماهنگ شده تحویل هم اهنگ شده اماد
smarted
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smart
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarter
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarting
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smartest
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarts
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
sorted
دسته کردن طبقه بندی کردن
types
ماشین کردن طبقه بندی کردن
typed
ماشین کردن طبقه بندی کردن
sorts
دسته کردن طبقه بندی کردن
type
ماشین کردن طبقه بندی کردن
resorts
جدا کردن طبقه بندی کردن
sort
دسته کردن طبقه بندی کردن
grade
طبقه بندی کردن کلاسه کردن
break down
تجزیه کردن طبقه بندی کردن
resort
جدا کردن طبقه بندی کردن
resorted
جدا کردن طبقه بندی کردن
grades
طبقه بندی کردن کلاسه کردن
CMOT
استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
craft reimbursable supply
اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
credit system of supply
سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
entresol
طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
standardises
بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizing
بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardize
بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizes
بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardised
بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardising
بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
association for system management
یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
lower class
طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
intermediate
آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com