English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (6 milliseconds)
English Persian
eye-catcher سازه تزئینی
Other Matches
annulet [نوار تزئینی یا ابزار مغزی دور تا دور ستون تزئینی]
gadroon اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
structuring سازه
factor سازه
factors سازه
frame سازه
constructed سازه
constructing سازه
constructs سازه
structure سازه
structures سازه
construct سازه
complemented تزئینی
complements تزئینی
complement تزئینی
complementing تزئینی
element area سازه تصویر
factor of safety سازه ابیمی
construct validity اعتبار سازه
heating unit سازه گرمساز
hypothetical construct سازه فرضی
steel framed structured سازه فولادی
negative element سازه منفی
picture element سازه تصویر
positive element سازه مثبت
structrual engineering industry صنعت سازه
internal structure سازه داخلی
concrete structure سازه بتنی
element سازه برقی
elements سازه برقی
ornamental glass شیشه تزئینی
parget تزئینی کردن
colonnette ستون تزئینی
sextette نغمه شش سازه یا شش اوازه
cellular structure ساختارسلولی سازه سلولی
frame partition جداگر سازه دار
sextet نغمه شش سازه یا شش اوازه
ecological factor سازه بوم شناختی
sextets نغمه شش سازه یا شش اوازه
constituent سازه تشکیل دهنده
constituents سازه تشکیل دهنده
escallop لبه تزئینی به لباس
cushion-course [حاشیه تزئینی نازبالش]
banderol [نوار تزئینی مجسمه]
ornamental wheel ring رینگ چرخ تزئینی
oxyopia تزئینی بحد افراط
herring-bone [نقش تزئینی جناغی]
banderole [نوار تزئینی مجسمه]
bionic وابسته به زیست سازه شناسی
crystalline structure سازه بلوری ساختمان کریستالی
baluster-shaft [ستون تزئینی کوتاه و باریک]
splat میله تزئینی پشت صندلی
antepagment حاشیه های تزئینی درگاه
antepagmentum حاشیه های تزئینی درگاه
distortion تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
distortions تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
grapevine [تزئینی به شکل درخت انگور] [معماری]
ball-flower [ابزار تزئینی به سبک گوتیک ثانوی]
chimney-mantle [قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
angle-shaft [ستون تزئینی در گوشه خارجی ساختمان]
architrave-cornice [پیشانی ستون بدون حاشیه ی تزئینی]
antefix [حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
antefixum [حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
fish-bladder [تزئینی شبیه کیسه ماهی باد شده]
Art Deco هنر دکو [سبک تزئینی آمریکایی اروپائی]
conditorium [مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
conditivum [مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
scallops گوش ماهی دوختن لبه تزئینی بلباس پختن
console کنسول [نوعی ستون نگهدارنده تزئینی یا پیش گردی]
hanging [فرش کردن، کاغذ دیواری یا هر تزئینی برای اتاق]
diaper [نقش های تزئینی روی سطح صاف و مسطح]
scallop گوش ماهی دوختن لبه تزئینی بلباس پختن
centerpiece [عناصر تزئینی اصلی درگاه های پیچ و تاب دار]
altar-piece پرده نقاشی [یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
chambranle [قاب تزئینی دور دریچه هایی مانند درها، شومینه و غیره]
Dizlyk [نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
landing wires سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
inlaid work [نقش تزئینی فقط با استفاده از یک نوع مواد در بریدگی، تورفتگی یا فرورفتگی دیوار]
apolline [نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
Cinoiserie [سبک معماری اروپایی از هنر سازه های چینی که اولین بار در قرن هفدهم میلادی استفاده شد.]
reserve factor نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
gold lace [braids] گلابتون [نخ های تزئینی از طلا یا نقره برای جلوه های ویژه در زمینه قالیچه]
stakes ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
staked ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stake ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
monocoque ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
mafrash مفرش [واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
internal structure ساختمان داخلی سازه داخلی
panels قاب تختهای قاب تزئینی
panel قاب تختهای قاب تزئینی
goat hair موی بز [الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com