Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (5 milliseconds)
English
Persian
idle hours
ساعتهای بیکاری
Other Matches
natural rate hypothesis
فرضیهای که بر اساس ان یک حداقل نرخ بیکاری وجود دارد که چنانچه میزان بیکاری از این حد کمتر شود در این صورت تورم با شتاب بیشتری افزایش می یابد . در این نرخ طبیعی بیکاری
unemployment compensation
پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
okuns law
براساس این قانون رابطه نزدیکی بین تغییرات نرخ بیکاری وافزایش تولید واقعی وجوددارد . اوکان نشان میدهد که در امریکا برای کاهش 1درصد نرخ بیکاری تولیدواقعی باید معادل 3درصدافزایش یابد
hours of business
ساعتهای کاری
crystal
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
crystals
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
LCD
کریستال مایع که در صورت اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتهای مچی به ماشین حساب و سایر صفحات دیجیتال به کار می رود
idless
بیکاری
inoccupation
بیکاری
sloth
بیکاری
idleness
بیکاری
unemployment
بیکاری
vacations
بیکاری
vacation
بیکاری
idly
به بیکاری
In ones spare time .
دروقت بیکاری
latency
زمان بیکاری
marginal unemployment
بیکاری نهائی
mass unemployment
بیکاری انبوه
intellectual unemployment
بیکاری تحصیلکرده ها
off hours
ساعات بیکاری
rate of unemployment
نرخ بیکاری
jobless
وابسته به بیکاری
voluntary unemployment
بیکاری ارادی
unemployment insurance
بیمه بیکاری
unemployment inflation dilemma
معمای بیکاری
technological unemployment
بیکاری فنی
structural unemployment
بیکاری بنیادی
structural unemployment
بیکاری ساختاری
seasonal unemployment
بیکاری فصلی
residual unemployment
بیکاری باقیمانده
unemployment rate
نرخ بیکاری
frictional unemployment
بیکاری اصطکاکی
an off day
روز بیکاری
chronic unemployment
بیکاری مزمن
cyclical unemployment
بیکاری ادواری
cyclical unemployment
بیکاری دورانی
disguised unemployment
بیکاری پنهان
disguised unemployment
بیکاری نامرئی
down time
زمان بیکاری
hidden unemployment
بیکاری پنهان
vacant hours
ساعات بیکاری یا فراغت
involuntary unemployment
بیکاری غیر ارادی
dole
حق بیمه ایام بیکاری
kief
بنگ کیف بیکاری
inactively
از روی بیکاری بطورغیرفعال
idlesse
بیکاری تنبلی بطالت
unemployment fund
صندوق تامین بیکاری
idleness
بیکاری تنبلی بطالت
quantity of leisure
مقدار ساعات بیکاری
natural unemployment rate
نرخ بیکاری طبیعی
Time hangs heavily on my hands.
از زور بیکاری حوصله ام سر رفته
lay off
فصل کم کاری دوره بیکاری
unemployment benefit
کمک دریافتی در دوران بیکاری
idle time
دوره فترت زمان بیکاری
technological unemployment
بیکاری ناشی ازپیشرفتهای فنی
inflationary gap
بیکاری مطلقا" وجودنداشته باشد
trade off between inflation and
رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری
leisure hours
ساعات فراغت یا بیکاری هنگام فرصت
man a bout town
ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
I am obsessed by fear of unemployment .
تنها فکرم نگرانی از بیکاری ( عدم اشتغال ) است
frictional unemployment
بیکاری کوتاه مدت که در نتیجه تحرک ناقص نیروی کار
mondayish
بیحال در روز دوشنبه بواسطه بیکاری یکشنبه خسته از کار
phillips curve
شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
broaches
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
begger my neighbour policy
سیاستی است که هدفش انتقال مشکل بیکاری به کشور دیگر است مانندافزایش تعرفه گمرکی
new deal
برنامه توسعه اقتصادی فرانکلین روزولت پس از سالهای بعداز بحران بزرگ درامریکا که دران کمک به کشاورزی بازنشستگی وبیمه بیکاری و غیره گنجانیده شده است
phillips curve
منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
accelerationists
شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com