English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (19 milliseconds)
English Persian
shot ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shots ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
Other Matches
light heavyweight 5/28 کیلوگرم وزنه برداری وکشتی 18 کیلوگرم
cwts واحد ورن برابر 34 کیلوگرم امریکا یا 05 کیلوگرم انگلستان
cwt واحد ورن برابر 34 کیلوگرم امریکا یا 05 کیلوگرم انگلستان
height of the volleyball net 34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
wand shoot مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
sprint medley دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
flyweights 25 کیلوگرم
flyweights 15 کیلوگرم
babyweight 84 کیلوگرم
under kg 56- کیلوگرم
kilogram کیلوگرم
kilogrammes کیلوگرم
welterweight 76 کیلوگرم
it weighed kilogrammes سه کیلوگرم
flyweight 25 کیلوگرم
flyweight 15 کیلوگرم
under 0 kg 06- کیلوگرم
middleweight 47 کیلوگرم
middle heavyweight 09 کیلوگرم
light welterweight 76 کیلوگرم
light middleweight 57 کیلوگرم
bantamweight 45 کیلوگرم
lightweights 5/76 کیلوگرم
finweight 05- کیلوگرم
featherweights 75 کیلوگرم
heavy weight 38+ کیلوگرم
kilograms کیلوگرم
over 0 kg 08+ کیلوگرم
lightweight 06 کیلوگرم
light flyweight 84 کیلوگرم
heavy weight 18+ کیلوگرم
featherweight 75 کیلوگرم
kg کیلوگرم
lightweights 06 کیلوگرم
lightweight 5/76 کیلوگرم
flyweight 05 تا45 کیلوگرم
ton 709 کیلوگرم
middleweight 67 تا38 کیلوگرم
tonne هزار کیلوگرم
heavy weight 001 کیلوگرم
grams یک هزارم کیلوگرم
grammes یک هزارم کیلوگرم
bantamweight 45 تا85 کیلوگرم
the weight is kilogrammes ان 5 کیلوگرم است
gram یک هزارم کیلوگرم
lightweight 07 تا67 کیلوگرم
super heavyweight 001+ کیلوگرم
it weighed kilogrammes سه کیلوگرم درامد
it scaled kilograms ده کیلوگرم درامد
featherweights 85 تا46 کیلوگرم
kilogrammetre کیلوگرم متر
lightweights 07 تا67 کیلوگرم
welterweight 46 تا07 کیلوگرم
featherweight 85 تا46 کیلوگرم
tonnes هزار کیلوگرم
flyweights 05 تا45 کیلوگرم
tons 709 کیلوگرم
where is the kilogramme weight ? سنگ کیلوگرم کجاست
kilos یک کیلوگرم معادل هزارگرم
kilo یک کیلوگرم معادل هزارگرم
it weighed kilogrammes بود سه کیلوگرم وزن داشت
a comparison of men's salaries with those of women مقایسه حقوق مردان با زنان
ultralight aircraft هواپیمائی با وزن کمتر از454 کیلوگرم
lacrosse بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی
hundredweights یا 08/05کیلوگرم است ودر امریکابرابر001 رطل یا 63/54 کیلوگرم میباشد
slugged واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم
slugs واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم
slug واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم
hundredweight یا 08/05کیلوگرم است ودر امریکابرابر001 رطل یا 63/54 کیلوگرم میباشد
ruffs یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruff یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffe یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
fita round مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
letters patent نامهای که ازطرف دولت برای کسی فرستاده میشود تافورا بازنموده وبرای همه بخواند
weight belt کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
hundreds and thousands یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
multipoundage syatem روش تمرین وزنه برداری باکاستن وزنه هنگام سختی کار
squatting وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squat وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squats وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatted وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
light and heavy system روش تمرین وزنه برداری بافزونی تدریجی وزنه
dipsey sinker نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
shot putter شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putters شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
purdah برای پوشیدن زنان ازدیدارمردان بویژه در هند پارچه پردهای
sinker وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
sinkers وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
foot pound مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت.
venire facias tot matrons دستور تشکیل هیات منصفهای از زنان برای زنی که مدعی ابستنی است
toe weight وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
estreat ازدفاتراستخراج کردن وبرای تعقیب بدادگاه دادن
dog cart یکجورگردونه دوچرخه که کرسیهای ان پشت بپشت گذاشته شده وبرای
menfolk مردان
water plate بشقابی که ته ان دو طبقه وبرای انست که اب گرم درمیان ان بریزند...نگاه دارند
catapulting هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
barker پوست درخت کن کسیکه دم مغازه میایستد وبرای جنسی تبلیغ میکند
catapults هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulted هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapult هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
goggles عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
shot ساچمه
ball ساچمه
shots ساچمه
small shot ساچمه
smell shot ساچمه
mitraille ساچمه
males of military age مردان در سن سربازی
the males پسران یا مردان
men of the d. مردان وقت
shell ساچمه وچاشنی
buckshot ساچمه درشت
ball bearing کاسه ساچمه
shelling ساچمه وچاشنی
shells ساچمه وچاشنی
shot peen ساچمه پاشیدن
ball and socket joint مفصل ساچمه ای
shot blast ساچمه پاشیدن
ball bearings کاسه ساچمه
nickel shop ساچمه نیکلی
ball ساچمه توپ
urning در همجنس خواهی مردان
men of that stamp این قبیل مردان
pellet ساچمه یاخرج تفنگ
pinball machine ماشین ساچمه پران
fowling piece تفنگ ساچمه زنی
pinball machines ماشین ساچمه پران
men affifty and above مردان پنجاه ساله به بالا
the male sex جنس ذکور مردان وپسران
he lined up his men مردان خود را در صف اورد صف ارایی کرد
Saadi was a giant among men . سعدی از مردان بزرگ روزگار بود
raceway ساچمه رو مسیر گردش ساجمههای یاطاقان
gold digger زنی که با افسونهای زنانه مردان را تیغ میزند
jabot دستمال سینه چین دار مردان قرن هجدهم
aftershave [مایع خوشبویی که مردان بعد از اصلاح به صورت می زنند.]
herr اقا) لقبی که پیش ازنام مردان المان ی بکارمیرودوبرابربااست
succuba جنی یا دیو مادهای که هنگام شب بغل خواب مردان میشود
man hour واحد زمان کار که برابر یک ساعت کار یک فرد است وبرای پرداخت مزد منظورمیشود
walker cup مسابقه گلف بین مردان اماتور امریکا و انگلستان سالی یک بار
flechette پیکان شراپنل ساچمه ها یا پیکانهای مخلوط با خرج تلاش که پره دار هستند
short weight وزنه کم
where is the kilogramme weight ? وزنه ....
paper weight وزنه
ponderance وزنه
applaudingly کف زنان
fair sex زنان
womankind زنان
womenfolk زنان
feminine زنان
weight سنگ وزنه
bob وزنه قپان
puts پرتاب وزنه
bobbing وزنه قپان
putting پرتاب وزنه
put پرتاب وزنه
sinker وزنه نگهدار
sinkers وزنه نگهدار
shot put پرتاب وزنه
offsetting وزنه متعادل
offset وزنه متعادل
lifter وزنه بردار
bobs وزنه قپان
halma پرش با وزنه
counter weight وزنه تعادل
counter weight وزنه مقابل
counterweight وزنه تعادل
counterweigh وزنه تعادل
flyweights وزنه تعادل
counterweight وزنه برابر
counterweight وزنه مقابل
flyweight وزنه تعادل
counterpoise وزنه متقابل
counterbalance وزنه تعادل
ballast وزنه تعادل
counterweights وزنه مقابل
plumb bob وزنه سربی
counter balance وزنه تعادلی
weight throw پرتاب وزنه
weight lifting وزنه برداری
counterbalanced وزنه تعادل
weight lifter وزنه بردار
counterbalances وزنه تعادل
ledger وزنه سربی
ledgers وزنه سربی
counterweights وزنه تعادل
counterweights وزنه برابر
rammer وزنه شمعکوب
feminicide قتل زنان
wifely درخور زنان
period قاعده زنان
gynocracy حکومت زنان
mutch زنان وکودکان
womenfolk جماعت زنان
menses قاعدگی زنان
boastingly لاف زنان
periods قاعده زنان
plumes پر کلاه زنان تل
plume پر کلاه زنان تل
vauntingly لاف زنان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com