Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
English
Persian
colonnade
ستون بندی ردیف درخت
colonnades
ستون بندی ردیف درخت
Other Matches
colonnades
ردیف ستون
single file
یک ردیف ستون
colonnade
ردیف ستون
monopteral
دارای یک ردیف ستون
colonnades
ردیف ستون ایوان ستوندار
colonnade
ردیف ستون ایوان ستوندار
hypostyle
دارای سقف مبتنی بر ردیف ستون
amphistylar
دارای دو ردیف ستون درطرفین یا در جلو و عقب ساختمان
patterns
ردیف بندی
pattern
ردیف بندی
line astern
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
colonnades
ستون بندی
colonnade
ستون بندی
columniation
ستون بندی
piling
ستون بندی
Attic Order
ستون بندی آتنی
assemblage of Order
ستون بندی مختلط
assembly line
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
assembly lines
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
arch order
[شیوه ی ستون بندی طاق]
Miri design
طرح بته میری
[طرح بته جقه]
[این طرح که جلوه ای از درخت سرو را نشان می دهد بصورت ردیف های تکراری و قرینه کل فرش را در بر می گیرد.]
Jaldar
[نوعی طرح پاکستانی که در آن ردیف های لوزی شکل و هشت وجهی بصورت یک ردیف در میان بافته می شوند.]
clerastory
[ey]
[بالاترین قسمت دیوار روی طاق یا ستون بندی روی شبستان کلیسا]
overstorey
[بالاترین قسمت دیوار روی طاق یا ستون بندی روی شبستان کلیسا]
clerestory
[ey]
[بالاترین قسمت دیوار روی طاق یا ستون بندی روی شبستان کلیسا]
pine design
طرح درخت کاج
[که بیشتر در طرح های بندی خشتی و درختی بکار می رود.]
terraced houses
خانههای در یک ردیف ردیف خانه ها
row marker
دستک نشانه ردیف مین علامت ردیف مین
pilaster
هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
moving pivot
نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
Composite Order
[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
herma
ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
pilaster
شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
rootery
توده ریشه وکنده درخت درباغها که درخت روی ان میکارند
baluster
ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
eustyle
[دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
blocked
[ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
papaw
درخت پاپااو یا درخت نخل امریکای جنوبی
ceiba
درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
there is many a slip between the cup and the lip
<proverb>
از این ستون به آن ستون فرج است
personal column
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
rudder post
ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
columna rostrata
[ستون های توسکانی با پایه ستون]
underbrush
درخت کوچک روینده درزیر درخت
cell
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cells
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
sighting bar
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
band of shaft
[چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
from pillar to post
از این ستون بان ستون
angle-leaf
[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
tabulates
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulate
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
myrica
درخت شیشعان درخت موم
pace-setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setters
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
march outpost
نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
cadre strength column
ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
trail formation
ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
pile
ستون ستون لنگرگاه
piled
ستون ستون لنگرگاه
evaluation rating
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
line haul
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
bubble cap plate column
ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
socle
پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
acentrous
فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
gambir
درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
gambier
درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
word warp
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
rating
طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings
طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
Cypress design
طرح درخت سرو
[سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
orphaned
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
telescopic
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
wording
جمله بندی کلمه بندی
lineaments
طرح بندی صورت بندی
lineament
طرح بندی صورت بندی
laggin
اب بندی کردن اب بندی ناوها
classifications
طبقه بندی رده بندی
classification
طبقه بندی رده بندی
downgrade
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgraded
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
rack
ردیف
racks
ردیف
cue
ردیف
sequence
ردیف
wracks
ردیف
wracked
ردیف
racked
ردیف
lines
ردیف
cues
ردیف
sequences
ردیف
rows
ردیف
octachord
ردیف
ranged
ردیف
range
ردیف
rank
ردیف
rank
ردیف صف
ranked
ردیف
ranked
ردیف صف
ranges
ردیف
line
ردیف
tier
ردیف
class
ردیف
classed
ردیف
classes
ردیف
classing
ردیف
run
ردیف
runs
ردیف
tiers
ردیف
ranks
ردیف
rowed
ردیف
row
ردیف
deque
ردیف
columns
ردیف
ranks
ردیف صف
column
ردیف
barbette
ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
bubble tray column
ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
tierced
ردیف شده
single line
ردیف مجزا
seriated
ردیف شده
realign
ردیف کردن
realigns
ردیف کردن
tierced
ردیف دار
hedgerows
ردیف خاربن
in a row
ردیف شده
series
سلسله ردیف
item number
شماره ردیف
clavier
ردیف مضراب
lance corporal
هم ردیف سرجوخه
single line
ردیف تکی
realigning
ردیف کردن
ranges
سلسله ردیف
realigned
ردیف کردن
file number
شماره ردیف
ranged
سلسله ردیف
spooler
برنامه ردیف گر
clavier
ردیف جا انگشتی
shaw
ردیف درختان
hedgerow
ردیف خاربن
range
سلسله ردیف
aline
ردیف شدن
seriation
ردیف کردن
succession
ردیف جانشینی
serially
بطور ردیف
tiers
ردیف شدن
tiers
ردیف افقی
successions
ردیف جانشینی
string
ردیف سلسله
tier
ردیف افقی
aligning
ردیف کردن
tiers
ردیف کردن
rowed
ردیف سطر
rowed
ردیف کردن
aligns
ردیف کردن
filed
ردیف صف به صف کردن
file
ردیف صف به صف کردن
rows
ردیف سطر
align
ردیف کردن
row
ردیف مین
tier
ردیف کردن
tier
ردیف صندلی
row
ردیف سطر
tiers
ردیف صندلی
tier
ردیف شدن
row
ردیف کردن
aligned
ردیف کردن
rowed
ردیف مین
rows
ردیف کردن
rows
ردیف مین
tertial
سومین ردیف شاهپر
hedgerows
ردیف بوتههای پرچین
hedgerow
ردیف بوتههای پرچین
second defendant
متهم ردیف دوم
eleven punch
سوراخ ردیف یازدهم
line-up
ردیف ایستادن تیم
hypen ladder
ردیف خطوط تیره
line-ups
ردیف ایستادن تیم
dress circle
صندلیهای ردیف جلوتماشاخانه
rows
ردیف چند خانه
line up
ردیف ایستادن تیم
rowed
ردیف چند خانه
row
ردیف چند خانه
gift wrap
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
key-couse
[بیش از یک ردیف سنگ سر طاق]
unclassified
در ردیف بخصوصی قرار نگرفته
straight f.
پنج برگ ردیف ویکرنگ
print spooling progarm
برنامه ردیف کننده چاپ
rivet gage
فاصله بین دو ردیف پرچ
stack
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com