English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
lister سجاف دوز ماشین خیش یا شیار
Other Matches
back frow اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
groove شیار کردن فرورفتگی خان شیار
grooves شیار کردن فرورفتگی خان شیار
track pitch گام شیار درجه شیار
list سجاف
listing سجاف
listings سجاف
fringes سجاف
fringe سجاف
border سجاف کردن
bordered سجاف کردن
false tabling سجاف کردن
feller سجاف دوز
bordering سجاف کردن
lapped لبه لباس سجاف
lap لبه لباس سجاف
steek بستن سجاف کردن
self binder ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
orphrey سجاف زردوزی که بجامه روحانیون می گذارند زردوزی
machinist ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinists ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
cybernetics مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machine 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines ماشین کردن با ماشین رفتن
machines 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined ماشین کردن با ماشین رفتن
machine ماشین کردن با ماشین رفتن
machined 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
faxes مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
assembled ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
track شیار
sulcus شیار
rakes شیار
tracks شیار
stria شیار
corrugation شیار
groove شیار
tracked شیار
fissures شیار
fissure شیار
ruck خط شیار
grooves شیار
flute شیار
wakes شیار
waked شیار
wake شیار
slotting شیار
score شیار
slot شیار
scored شیار
notche شیار
fillister plough شیار
slots شیار
rucks خط شیار
guideway شیار
chamfer شیار
rut خط شیار
raking شیار
scores شیار
rake شیار
ruts خط شیار
splineway شیار
wash out شیار ابرو
grooving plane رنده شیار
groove شیار دادن
crimping groove شیار استحکام
vallecula شیار خط گودی
guide nut شیار راهنما
guide slot شیار راهنما
head per track disk دیسک با هد هر شیار
striate شیار دار
ruts شیار دارکردن
keyway شیار دراوردن
lateral fissure شیار جانبی
drips شیار ابچکان
rut شیار دارکردن
fissure of sylvius شیار سیلویوس
rolando's sulcus شیار رولاندو
primary track شیار اصلی
thread شیار برجستگی
primary track شیار اولیه
tooth pitch گام شیار
track density تراکم شیار
dripped شیار ابچکان
tpi شیار دراینچ
sylvian fissure شیار سیلویوس
drip شیار ابچکان
furrow شیار زدن
track pitch فاصله شیار
indenture شیار دارکردن
grooves شیار دادن
rolando's fissure شیار رولاندو
key seat شیار خار
furrowed شیار زدن
fissure of rolando شیار رولاندو
crimping groove شیار استقرار
feed track شیار پیشبری
cut fuller شیار بریدن
trackes per inch شیار در اینچ
threads شیار برجستگی
slot شیار شکاف
channelled شیار دراوردن
channeling شیار دراوردن
channeled روگاه شیار
channeled شیار دراوردن
acme thread شیار ذوزنقه ای
calcarine fissure شیار مهمیزی
valleys گودی شیار
valley گودی شیار
channel روگاه شیار
channel شیار دراوردن
slots شیار شکاف
slotting روزنه شیار
channelled روگاه شیار
channels شیار دراوردن
armature slot شیار ارمیچر
armature pocket شیار ارمیچر
oil groove شیار روغن
alternate track شیار جایگزین
alternate track شیار متناوب
central fissure شیار مرکزی
central sulcus شیار مرکزی
slot روزنه شیار
list شیار نرده
flute شیار ساختن
slots روزنه شیار
slot insulation عایق شیار
channels روگاه شیار
channeling روگاه شیار
butterss thread شیار اره
canaliculus شیار کوچک
furrowing شیار زدن
slotting شیار شکاف
calcarine sulcus شیار مهمیزی
longitudinal groove شیار طولی
furrows شیار زدن
alternate track شیار تغییرپذیر
swallowing شیار قرقره تاکل
clock track شیار زمان سنجی
sheave شیار قرقره تاکل
managers و نیز آدرس شیار را
chandelle [کابل در شیار ستون ها]
manager و نیز آدرس شیار را
gutter ball گویی که به شیار میافتد
port شیار هادی دهانه
tpi تعداد شیار در هر اینچ
ridge شیار دار کردن
fringing groove شیار تقویت کننده
swallow شیار قرقره تاکل
ridges شیار دار کردن
swallows شیار قرقره تاکل
swallowed شیار قرقره تاکل
timing track شیار تنظیم وقت
mortise شیار دراوردن کام
guideway شیار هدایت کننده
chip pocket شیار دندانههای اره
sectors تقسیم دیسک به شیار رهایی
scrobiculate شیاردار دارای شیار کم عمق
notche sensitivity index ضریب حساسیت در مقابل شیار
beaded section شیار برجسته روی گچ وچوب
trench استحکامات خندقی شیار طولانی
trenches شیار لوله قرارگیری کابل
sector تقسیم دیسک به شیار رهایی
flute لبه دار کردن شیار
grooves خط انداختن شیار دار کردن
flute [شیار عمودی روی ستون]
raggle سنگ را شیار دار کردن
circular grooving saw کمان اره ویژه شیار
circular slitting saw اره کمانهای مخصوص شیار
reeve عبور دادن طناب از شیار
groove خط انداختن شیار دار کردن
trench شیار لوله قرارگیری کابل
trenches استحکامات خندقی شیار طولانی
ripping شیار زدن زمین سله بسته
slotting شیار دراوردن رنده کردن چاک
lands برجستگی شیار خانها ریلهای راهنما
slots شیار دراوردن رنده کردن چاک
cannelure شیار استقرار پوکه روی گلوله
cannelure شیار استقرار روکش گلوله ثاقب
furrowed زمین یامزرعه شخم زده شیار
furrow زمین یامزرعه شخم زده شیار
furrowing زمین یامزرعه شخم زده شیار
screwthread شیار برجسته ومارپیچی بدون پیچ
furrows زمین یامزرعه شخم زده شیار
slot شیار دراوردن رنده کردن چاک
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
the machine is in operation ماشین در گردش است ماشین دایر است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com