English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
gas case hardening سخت گردانی پوسته گازی
Other Matches
banjo axle پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
exfoliation پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
strain hardenability قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
strain hadening سخت گردانی کششی سخت گردانی تغییر بعدی
pelliculate پوسته پوسته شامه دار
flake جرقه پوسته پوسته شدن
flaked جرقه پوسته پوسته شدن
flaking جرقه پوسته پوسته شدن
slough پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
short cycle annealing سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
desquamate پوسته پوسته شدن
scab پوسته پوسته شدن
scabrous زبر پوسته پوسته
scabs پوسته پوسته شدن
exfoliate پوسته پوسته شدن
rambled سر گردانی
regimental گردانی
ramble سر گردانی
rambles سر گردانی
gas filled گازی
pneumatic گازی
gaseous گازی
rim drive لبه گردانی
hardening سخت گردانی
repeals باز گردانی
rectification راست گردانی
revolvable دور گردانی
magnetization مغناطیس گردانی
thinning رقیق گردانی
repeal باز گردانی
transliteration نویسه گردانی
exception handling استثنا گردانی
file handling پرونده گردانی
data handling داده گردانی
runaround دور سر گردانی
gas tube لامپ گازی
gasiform گازی شکل
gas ligther فندک گازی
gas laser لیزر گازی
gas impregnated cable کابل گازی
gas bearing یاتاقان گازی
gas phase فاز گازی
gas welding جوشکاری گازی
gas light چراغ گازی
gas lights چراغ گازی
fuel gas سوخت گازی
gas phase حالت گازی
hydropneumatic گازی روغنی
gasometry تجزیه گازی
gas filled rectifier یکسوکننده گازی
gaseous electronics الکترونیک گازی
gas bomb بمب گازی
gas hearth اتشدان گازی
gas detector اشکارساز گازی
gas engine موتور گازی
gas filled photocell فتوسل گازی
gas equilibrium تعادل گازی
gas lamps لامپ گازی
gas lamp o. light لامپ گازی
gas filled lamp لامپ گازی
gas alarm اژیر گازی
gas filled relay رله گازی
gas cut برش گازی
gas compound ترکیب گازی
gas flame لامپ گازی
gas hearth کوره گازی
gas furnace کوره گازی
gas fuel سوخت گازی
gas burner مشعل گازی
gas cable کابل گازی
gas flame چراغ گازی
gas chromatography کروماتوگرافی گازی
gas filled capacitor خازن گازی
moped موتور گازی
internal combustion turbine توربین گازی
thypatron لامپ گازی
nebulosity حالت گازی
broken hardening سخت گردانی شکسته
strain hadening سخت گردانی سرد
curing oven کوره سخت گردانی
hardening furnace کوره سخت گردانی
curing vessel فرف سخت گردانی
radiation hardening سخت گردانی تابشی
strain hadening سخت گردانی کرنشی
temper hardening سخت گردانی بازپخت
direct quenching سخت گردانی مستقیم
ausformig سخت گردانی اوستینیتی
aging سخت گردانی زمانی
age hardening سخت گردانی زمانی
case harden سخت گردانی سطحی
hard surfacing سخت گردانی سطحی
case hardening سخت گردانی سطحی
austemper سخت گردانی باینیت
austemper سخت گردانی حرارتی
cementation سیمانکاری سخت گردانی
selective hardening سخت گردانی انتخابی
softening furnace کوره نرم گردانی
softening point نقطه نرم گردانی
cure rate سرعت سخت گردانی
double hardening سخت گردانی مضاعف
quench age hardening سخت گردانی و ترساندن
precipitation hardening سخت گردانی رسوبی
hot tempering سخت گردانی درجهای
magnetizing field میدان مغناطیس گردانی
magnetizing current جریان مغناطیس گردانی
magnetization characteristic منحنی مغناطیس گردانی
hardening room اطاق سخت گردانی
hardening distortion شکستگی سخت گردانی
hardening crake ترک سخت گردانی
hardening constituent جزء سخت گردانی
toughen by sparks سخت گردانی با جرقه
magnetic biasing مغناطیس گردانی مقدماتی
induction harening سخت گردانی القائی
partial jurisdiction حق خود گردانی محدود
induced magnetization مغناطیس گردانی القائی
electrolytic deposition متالیزه گردانی گالوانیکی
quenching and tempering ترساندن و سخت گردانی
work hardening سخت گردانی سرد
nitrogen hardening سخت گردانی ازتی
gas cutting برشکاری گازی [مهندسی]
gas engine blower دمنده موتور گازی
three shaft توربین گازی با سه شفت
gas discharge arrester برقگیر تخلیه گازی
gas discharge lamp لامپ تخلیه گازی
gas filled tube لامپ تخلیه گازی
gas discharge relay رله تخلیه گازی
throttle hand lever اهرم دستی گازی
throttle twist grip دستگیره موتور گازی
gas coal ذغال سنگ گازی
gas filled valve لامپ الکترونی گازی
gas film لایه یا قشر گازی
bunsen gas burner چراغ گازی ازمایشگاه
plasma display panel صفحه نمایش گازی
gas degeneration فساد تدریجی گازی
hydropneumatic دستگاه گازی روغنی
regenerative gas firing سوخت گازی رژنراتیو
regenerative gas furnace کوره گازی رژنراتیو
air furnace کوره یا بوته گازی
gas lights نور یا روشنایی گازی
gas light نور یا روشنایی گازی
depth of hardening zone عمق ناحیه سخت گردانی
carburizer ماده ویژه سخت گردانی
hardening strain تغییر طول سخت گردانی
mold drying oven کوره خشک گردانی قالبی
oil hardening steel فولاد سخت گردانی روغنی
battalion landing team تیم پیاده شونده گردانی
reinstatement of revolving credit اعتبار گردانی را تجدید کردن
cold upsetting die حدیده چاق گردانی سرد
hard facing alloy الیاژ سخت گردانی سطحی
strain age hardening سخت گردانی کرنشی زمانی
age hardening susceptibility تقبل سخت گردانی زمانی
simplifcation ساده گردانی مختصر سازی
salt bath hardening سخت گردانی حمام نمک
simplification ساده گردانی مختصر سازی
quenched and tempered condition حالت ترساندن و سخت گردانی
simplifications ساده گردانی مختصر سازی
self hardening steel فولاد خود سخت گردانی
gas plasma display صفحه نمایش پلاسمای گازی
gas burner اجاق گازسوز کوره گازی
propane پارافین گازی و مشتعل هیدروکاربنی
air hardening سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
salt bath case hardening سخت گردانی سطحی حمام نمک
high frequency induction hardening سخت گردانی القایی فرکانس بالا
gas fired hardening tempering furnace کوره سخت گردانی و بازپخت گازسوز
quenching and tempering furnace کوره ویژه سخت گردانی و ترساندن
bunging بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
gas cycle reactor راکتور با مدار گردش گازی مسدود
high frequency gas discharge breakdown شکست تخلیه گازی فرکانس بالا
bung بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
bungs بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
bunged بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
flame hardening سخت گردانی سطح فلز توسط شعله
intake مقداراب یا گازی که با لوله گرفته و جذب میشود
intakes مقداراب یا گازی که با لوله گرفته و جذب میشود
variable stator توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
hot-plate چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
hot plate چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
ozone نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
hot-plates چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
oxygen bottle محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
dispersion hardening سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
igneous magma مواد مذاب و گازی داخل زمین که در اثر تبلور و سخت شدن
coma پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
comas پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
dish پوسته
crusts پوسته
sludge پوسته یخ
crust پوسته
incrustation پوسته
skin پوسته
cod پوسته
scurf پوسته
skins پوسته
shuck پوسته
skinning پوسته
dishes پوسته
shelly پوسته پوسته
cortex پوسته
cortices پوسته
incrustment پوسته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com