English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
preamble سراغاز مقدمه کتاب
preambles سراغاز مقدمه کتاب
Other Matches
proem مقدمه سراغاز
head word کلمه یاجملهای که در سراغاز فصل یا بخش کتاب نوشته میشود
it was a p to another book مقدمه کتاب دیگربود
prologuize مقدمه نوشتن مقدمه گفتن
prologize مقدمه نوشتن مقدمه گفتن
capitulary کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
prefaces سراغاز
prefacing سراغاز
prefaced سراغاز
opening سراغاز
preface سراغاز
prologue سراغاز
openings سراغاز
forewords سراغاز
exordium سراغاز
prologues سراغاز
foreword سراغاز
inductility ایراد سراغاز
untitled بدون سراغاز
deuteronomic وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
book of reference کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
readers مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
caxton کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
reader مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
invisible hand منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
induction مقدمه
inductions مقدمه
preparatory to در مقدمه
prelusion مقدمه
preliminarily مقدمه
snap بی مقدمه
preparatorily مقدمه
preludes مقدمه
foretoken مقدمه
overture مقدمه
protasis مقدمه
front matter مقدمه
prolegomenon مقدمه
sinfonia مقدمه
sudden بی مقدمه
prima facia مقدمه
overtures مقدمه
snapped بی مقدمه
lead-up مقدمه
inductility مقدمه
isagoge مقدمه
prefaced مقدمه
preface مقدمه
preambles مقدمه
preamble مقدمه
lead up مقدمه
incipit مقدمه
prefacing مقدمه
prefaces مقدمه
snapping بی مقدمه
snaps بی مقدمه
prelude مقدمه
introductions مقدمه
introduction مقدمه
preambles مقدمه سند
cold snap یخ بندان بی مقدمه
antecedent مقدم مقدمه
antecedents مقدم مقدمه
foreparts سر ودست مقدمه
set up مقدمه چینی
catastasis دیباچه مقدمه
forepart سر ودست مقدمه
cold snaps یخ بندان بی مقدمه
preamble مقدمه سند
preamble مقدمه نوشتن
preambles مقدمه نوشتن
impulse buying خرید بی مقدمه
setup مقدمه چینی
exordium مقدمه سردفتر
pop بی مقدمه اوردن
major premise مقدمه کبری
preamble of a treaty مقدمه معاهده
preamble of a statute مقدمه قانون
lemma مقدمه موضوع
pops بی مقدمه اوردن
popped بی مقدمه اوردن
prelude to a play مقدمه نمایش
minor premise مقدمه صغری
preliminarily بطور مقدمه
preconidtion شرط مقدمه
pop بی مقدمه فشار اوردن
prolegomenous دارای مقدمه طولانی
popped بی مقدمه فشار اوردن
protasis and epitasis مقدمه و متن نمایش
proem مقدمه سخنرانی شروع
shorter بی مقدمه پیش از وقت
prologues مقدمه پیش گفتار
short بی مقدمه پیش از وقت
prologue مقدمه پیش گفتار
introductory وابسته به مقدمه معارفهای
pops بی مقدمه فشار اوردن
exordial مربوط به اغاز یا مقدمه
i took him up short بی مقدمه جلو او را گرفتم
shortest بی مقدمه پیش از وقت
preamble مقدمه وراهنمای نظامنامه یامقررات
preambles مقدمه وراهنمای نظامنامه یامقررات
precritical مقدمه بحران قبل از وخامت
spate تعداد خیلی زیاد هجوم بی مقدمه
this wind preludes thunder این باد مقدمه رعد است
adlib بدون مقدمه صحبت کردن بمیل خود
to prefix a chapter to a book فصلی بطور دیباچه یا مقدمه در جلو کتابی نوشتن
front مواجه شده با روبروی هم قرار دادن مقدمه نوشتن بر
fronting مواجه شده با روبروی هم قرار دادن مقدمه نوشتن بر
improvisor تعبیه کننده کسیکه بسرعت یا بلا مقدمه چیزیرا میسازد
premises خصوصیات ملک که در مقدمه سند درج میشود خانه ومتعلقات ان
reopens دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopened دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopen دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopening دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
i sold the book for rials 0 کتاب را
hexateuch شش کتاب
books کتاب
booked کتاب
book کتاب
texts کتاب
letter writer کتاب
bokk کتاب
that book ان کتاب
text کتاب
mass book کتاب نماز
leviticus کتاب لاویان
policy book کتاب روشها
octateuch هشت کتاب
list of lights کتاب چراغها
many books چندین کتاب
miaasl کتاب نماز
margent حاشیه کتاب
missal کتاب دعا
missal کتاب نماز
statute book کتاب قانون
letter book کتاب رونوشت
p. album کتاب عکس
casebook کتاب موارد
book plates برچسب کتاب
pocketbook کتاب جیبی
ecclesiastes کتاب جامعه
pocketbooks کتاب جیبی
book plate برچسب کتاب
your book کتاب شما
philobiblic عاشق کتاب
philobiblic کتاب دوست
bibliographies کتاب شناسی
bibliography کتاب شناسی
pepole of the book اهل کتاب
paper stainer کتاب نویس
statute book کتاب نظامنامه
booklets کتاب کوچک
deuteronomy کتاب تثنیه
booker کتاب دار
f. of books عاشق کتاب
formulary کتاب نماز
fortunebook کتاب فالگیری
book review انتقاد از کتاب
book one کتاب نخست
book og kings کتاب پادشاهان
songbook کتاب سرود
speller کتاب املاء
blue book کتاب ابی
black book کتاب سیاه
bookplate برچسب کتاب
boookbinder کتاب ساز
psalter کتاب سرود
pseudograph کتاب دغلی
purview of a book ویعت کتاب
corrigenda غلطهای کتاب
ecclesiastes کتاب واعظ
enchiridion کتاب کوچک
red book کتاب سرخ
class book کتاب کلاسی
encyclopaedia کتاب حاوی
pseudograph کتاب قلب
catalog کتاب فهرست
by the book ازروی کتاب
text book کتاب درسی
bibliophile دوستدار کتاب
bibliophil کتاب دوست
textbooks کتاب درسی
textbook کتاب درسی
vademecum کتاب درسی
here is my book اینست کتاب من
here is my book کتاب من اینها
scriptures کتاب مقدس
vademecum کتاب موردمراجعه
scripture کتاب مقدس
pseudograph کتاب جعلی
white book کتاب سفید
word book کتاب لغت
pressmark شماره کتاب
guide book کتاب راهنما
sketchbook کتاب مسوده
that book این کتاب
biblioklept کتاب دزد
bibliographer کتاب شناس
that is my book کتاب من است
bibliograph کتاب شناس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com