Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
imperviable	سرایت ناپذیر
Other Matches
invulnerable	زخم ناپذیر اسیب ناپذیر
immedicable	درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
pervasion	سرایت
contagion	سرایت
infectiousness	سرایت
contagions	سرایت
transmittal	انتقال سرایت
transmittance	انتقال سرایت
contaminate	سرایت دادن
contaminated	سرایت دادن
infections	سرایت مرض
infection	سرایت مرض
permeating	سرایت کردن
contaminating	سرایت دادن
transitivity	سرایت پذیری
imperviousness	سرایت ناپذیری
transmittancy	انتقال سرایت
impenetrableness	سرایت ناپذیری
mass contagion	سرایت جمعی
permeate	سرایت کردن
permeates	سرایت کردن
contaminates	سرایت دادن
pervasivenness	قوه سرایت
infect	سرایت کردن
infecting	سرایت کردن
infects	سرایت کردن
group contagion	سرایت گروهی
permeated	سرایت کردن
penetrated	بداخل سرایت کردن
amebiasis	سرایت مرض در اثرامیب
contagion	سرایت ناخوشی واگیر
penetrate	بداخل سرایت کردن
transmissible	قابل سرایت مسری
penetrates	بداخل سرایت کردن
transitivity principle	اصل سرایت پذیری
plague	سرایت مرض طاعون
contagions	سرایت ناخوشی واگیر
plaguing	سرایت مرض طاعون
plagues	سرایت مرض طاعون
incommunicable	غیر قابل سرایت
plagued	سرایت مرض طاعون
pervasiveness	قوه سرایت یا اشباع
irrevocably	بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
contagium	میکرب سرایت دهنده مرض
water permeates the ground	اب در زمین نفوذ یا سرایت میکند
transmissibility	انتقال پذیری قابلیت سرایت
transmission	سرایت اسبابی که بوسیله ان نیروی موتور اتومبیل بچرخهامنتقل میشود
transmissions	سرایت اسبابی که بوسیله ان نیروی موتور اتومبیل بچرخهامنتقل میشود
imperviable	نم ناپذیر
waterproofs	نم ناپذیر
waterproofed	نم ناپذیر
inappeasable	ناپذیر
waterproof	نم ناپذیر
watertight	اب ناپذیر
unchallenged	بحث ناپذیر
incommensurable	مقایسه ناپذیر
indefeasible	بطلان ناپذیر
indecomposable	فساد ناپذیر
incorruptibly	بطورفساد ناپذیر
incommutable	استحاله ناپذیر
incommutable	تخفیف ناپذیر
incommutably	تبدیل ناپذیر
incompressible	تراکم ناپذیر
indefeasible	فسخ ناپذیر
incompressible	فشار ناپذیر
inscrvtable	تفحص ناپذیر
inconvertible	مبادله ناپذیر
incommensurable	سنجش ناپذیر
incoercible	انقباض ناپذیر
immiscible	امیزش ناپذیر
unwearying	خستگی ناپذیر
fatigueless	خستگی ناپذیر
exhautless	خستگی ناپذیر
engrained	چاره ناپذیر
drainless	خستگی ناپذیر
deathless	فنا ناپذیر
beyond bearing	تحمل ناپذیر
immiscible	امتزاج ناپذیر
immitigable	تخفیف ناپذیر
incodensable	انقباض ناپذیر
inappellable	پژوهش ناپذیر
ego alien	خود ناپذیر
inappealable	پژوهش ناپذیر
inalterable	تغییر ناپذیر
impenitent	توبه ناپذیر
impartible	بخش ناپذیر
water proof	رطوبت ناپذیر
air proof	هوا ناپذیر
indefectible	خلل ناپذیر
unfeasible <adj.>	انجام ناپذیر
sure-fire	شکست ناپذیر
waterproof wire	سیم نم ناپذیر
untouchability	لمس ناپذیر
unsearchable	کاوش ناپذیر
unobjectionable	اعتراض ناپذیر
uninflammable	اشتعال ناپذیر
undecidable	تصمیم ناپذیر
unconquerable	تسخیر ناپذیر
uncomputable	محاسبه ناپذیر
unchangeable	تغییر ناپذیر
unappeasable	استمالت ناپذیر
inexecutable <adj.>	انجام ناپذیر
impracticable <adj.>	انجام ناپذیر
impossible [colloquial] <adj.>	تحمل ناپذیر
unalterable <adj.>	اجتناب ناپذیر
unalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
inevitable <adj.>	اجتناب ناپذیر
indispensable <adj.>	اجتناب ناپذیر
inalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
absolute <adj.>	اجتناب ناپذیر
unappealabe	پژوهش ناپذیر
stainless	زنگ ناپذیر
invariant	تغییر ناپذیر
intangibly	بطورلمس ناپذیر
insusceptible	تایید ناپذیر
insol	انحلال ناپذیر
unchallenged	انکار ناپذیر
inirritable	تحریک ناپذیر
infrangible	تجزیه ناپذیر
inextinguishably	بطورتسکین ناپذیر
inexplorable	کاوش ناپذیر
inexhaustibly	بطورپایان ناپذیر
ineludible	گریز ناپذیر
indubious	تردید ناپذیر
indisributable	بخش ناپذیر
indispansably	بطورچاره ناپذیر
indisciplinable	انظباط ناپذیر
ireversible	تغییر ناپذیر
irrecocilably	بطوروفق ناپذیر
spanless	پیمایش ناپذیر
sateless	سیری ناپذیر
remediless	درمان ناپذیر
raintight	باران ناپذیر
nonsuperimposable	انطباق ناپذیر
non descript	تشریح ناپذیر
non descript	وصف ناپذیر
nanoaddressable	نشانی ناپذیر
joiner door	دربهای اب ناپذیر
irriversible	برگشت ناپذیر
irresolvable	تجزیه ناپذیر
irresistable	مقاومت ناپذیر
irremissible	اغماض ناپذیر
irrecoverably	بطوراصلاح ناپذیر
irrecoverable	جبران ناپذیر
indiminishable	کاهش ناپذیر
unexceptionable	استثناء ناپذیر
unaccountably	توضیح ناپذیر
uncompromising	مصالحه ناپذیر
indeterminable	تعیین ناپذیر
inscrutable	نفوذ ناپذیر
unbeatable	باخت ناپذیر
interminable	پایان ناپذیر
inaccessible	ارتباط ناپذیر
inaccessible	دسترسی ناپذیر
unceasing	پایان ناپذیر
unceasing	ایست ناپذیر
uncompromisingly	مصالحه ناپذیر
unaccountable	توضیح ناپذیر
incomparable	مقایسه ناپذیر
irrevocably	بطورفسخ ناپذیر
unavoidable	چاره ناپذیر
unavoidable	اجتناب ناپذیر
disconsolate	تسلی ناپذیر
irreconcilable	اشتی ناپذیر
intangible	لمس ناپذیر
irreconcilable	وفق ناپذیر
immortal	فنا ناپذیر
voracious	سیری ناپذیر
incurable	درمان ناپذیر
incurable	بهبودی ناپذیر
incurable	علاج ناپذیر
undeniably	انکار ناپذیر
undeniable	انکار ناپذیر
impermeable	رطوبت ناپذیر
immobile	جنبش ناپذیر
impregnable	رسوخ ناپذیر
irreversible	بازگشت ناپذیر
inflexible	انحناء ناپذیر
overpowering	مقاومت ناپذیر
inconceivable	تصور ناپذیر
adamant	تزلزل ناپذیر
impermeable	تراوش ناپذیر
ineluctable	چاره ناپذیر
unbearable	تحمل ناپذیر
unbearably	تحمل ناپذیر
inevitable	اجتناب ناپذیر
irreversible	واگشت ناپذیر
unanswerable	جواب ناپذیر
adamantly	تزلزل ناپذیر
unanswerable	تکذیب ناپذیر
impermeable	نشت ناپذیر
irreversible	برگشت ناپذیر
achromic	رنگ ناپذیر
uncontrollably	کنترل ناپذیر
irreparable	جبران ناپذیر
imperturbable	تزلزل ناپذیر
insupportable	تحمل ناپذیر
intolerable	تحمل ناپذیر
inconsolable	دلداری ناپذیر
inconsolably	دلداری ناپذیر

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com