English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
diva سردسته زنان خواننده اپرا
Other Matches
prima donnas خواننده برجسته زن اپرا یاکنسرت
prima donna خواننده برجسته زن اپرا یاکنسرت
buffo خواننده مرد در رلهای فکاهی اپرا
operas اپرا
opera اپرا
opera house اپرا
impresarios مدیر اپرا
operatic مربوط به اپرا
impresario مدیر اپرا
libretto اشعار اپرا
operas اهنگ اپرا
libretti اشعار اپرا
librettos اشعار اپرا
opera اهنگ اپرا
libretto کتاب اشعار اپرا
libretti کتاب اشعار اپرا
impresarios مدیریاراهنمای اپرا و کنسرت
impresario مدیریاراهنمای اپرا و کنسرت
librettists نویسنده اشعار اپرا
librettos کتاب اشعار اپرا
librettist نویسنده اشعار اپرا
operatize بشکل اپرا در اوردن
opera glass دوربین مخصوص اپرا
leaders سردسته
file leader سردسته
protagonists سردسته
protagonist سردسته
captain سردسته
head of a gang سردسته
protagonist سردسته
chieftain سردسته
anchor man سردسته
anchormen سردسته
leader سردسته
chieftains سردسته
choragus سردسته
anchor men سردسته
fugleman سردسته
coryphaeus سردسته
file leader سردسته
head liner سردسته
actor سردسته
bell wether سردسته
heresiarch سردسته رافضی ها
marshaled کلانتر سردسته
marshal کلانتر سردسته
marshals کلانتر سردسته
marshalled کلانتر سردسته
marshaling کلانتر سردسته
Which bus do I take for the opera? برای رفتن به اپرا کدام اتوبوس را باید سوار شوم؟
headers سردسته هواپیمای شیرجه
header سردسته هواپیمای شیرجه
vocalists خواننده
singers خواننده
vocalist خواننده
troller خواننده
chantress زن خواننده
reader خواننده
readers خواننده
singer خواننده
reciter خواننده
songbirds خواننده زن
chanter خواننده
songbird خواننده زن
ballad singer خواننده
oscine خواننده
caroler خواننده
drillmaster فرمانده تمرین نظامی سردسته
in the first flight دارای مقام نخست سردسته
disk reader خواننده دیسک
raw head نوک خواننده
read head نوک خواننده
trios سه نفر خواننده
trio سه نفر خواننده
singing اوازخوانی خواننده
prim buffa سردسته بازیگران یاخوانندگان زنانه در کمدی
calling program برنامه فرا خواننده
go to school خواننده میله نوری
optical خواننده میله نوری
photoelectric reader خواننده فتو الکتریکی
bar code reader دستگاه خواننده کد میلهای
epistoler خواننده رسالهای ازعهدجدید
magnetic tape reader خواننده نوار مغناطیسی
prim donna سر دسته زنهای خواننده دراپرا
torch singer خواننده شعر احساساتی وعاشقانه
groundling ماهی ته دریا خواننده یاتماشاچی بی ذوق عامی
read تعداد بایتها که خواننده در زمان مشخص می خواند
reads تعداد بایتها که خواننده در زمان مشخص می خواند
cue اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
ocr طرح حرف که توسط خواننده OCR به آسانی قابل خواندن باشد
optical طرح حرف که توسط خواننده OCR به خوبی قابل خواندن است
cues اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
hopper وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
hoppers وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
The singer and his staff commandeered the entire backstage area. خواننده و کارکنانش تمام پشت صحنه را برای خود اشغال کرده بودند.
cards وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
card وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
quartet قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
quartette قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
quartets قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
womenfolk زنان
womankind زنان
applaudingly کف زنان
fair sex زنان
feminine زنان
mutch زنان وکودکان
menses قاعدگی زنان
hirsutism نابجارویی مو در زنان
vauntingly لاف زنان
gyringly چرخ زنان
gynocracy حکومت زنان
gynecology پزشکی زنان
reelingly چرخ زنان
the female sex زنان ودختران
feminicide قتل زنان
petticoats rule تسلط زنان
pantingly نفس زنان
when will women have the vote? زنان کی حق رای
women's army corps ارتش زنان
women's dres جامه زنان
gynecocracy حکومت زنان
gynaecocracy حکومت زنان
period قاعده زنان
menstruation قاعدگی در زنان
catamenia قاعدگی زنان
evadingly طفره زنان
womenfolk جماعت زنان
womanly در خور زنان
beauties زنان زیبا
demimonde زنان هرزه
wifely درخور زنان
asymetrical bars پارالل زنان
uneven parallel bars پارالل زنان
boastingly لاف زنان
boxers مشت زنان
womankind گروه زنان
plumes پر کلاه زنان تل
plume پر کلاه زنان تل
greensickness کم خونی زنان
beauty زنان زیبا
gaspingly نفس زنان
feminity طبقه زنان
periods قاعده زنان
womanish مربوط به زن یا زنان
flutteringly پروبال زنان
to catch napping چرت زنان گرفتن
women's army corps قسمت زنان ارتش
sapphism همجنس خواهی زنان
music stool کرسی پیانو زنان
heat تحریک جنسی زنان
women labor force نیروی کار زنان
heats تحریک جنسی زنان
feminism برابری طلبی زنان
ladykiller مرد محبوب زنان
ladykillers مرد محبوب زنان
feminist طرفدار حقوق زنان
menstruation قاعدگی زنان طمث
feminists طرفدار حقوق زنان
catamenia عادت ماهیانه زنان
chlorosis سبزرنگی زنان کم خون
gynecologist متخصص بیماریهای زنان
demimonde جهان زنان هرجایی
lothario گمراه کننده زنان
phlegmasia alba dolens ورم سفیدران زنان
female participation rate نرخ مشارکت زنان
premenstrual قبل از قاعدگی زنان
fluor قاعدگی زنان سیال
columbia round تیراندازی مخصوص زنان
housecoats لباسی که زنان درخانه می پوشند
suffragette زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
leucorrhoea سوزنک مزمن غیرمسری زنان
a comparison of men's salaries with those of women مقایسه حقوق مردان با زنان
evadingly گریز زنان بابهانه یاحیله
housecoat لباسی که زنان درخانه می پوشند
gynaecophysiology علم ووفایف جهازتناسلی زنان
suffragettes زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
plead for the widow در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
steatopygia بزرگی وفربهی کفل زنان
height of the volleyball net 34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
YWCAs مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
whites سوزنک مزمن غیر مسری زنان
YWCA مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
modiste کسی که کلاه وجامه زنان رامیفروشد
abbess رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
abbesses رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
lady paramount بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
greensick مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
gallant متعارف وخوش زبان درپیش زنان
hairdo ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
women students زنان دانش اموز محصلین اناث
sapphic vice شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
wimple روسری زنان قرون وسطی چرخ
hairdos ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
phlegmasia dolens ران زنان ژماس سیاهرگهای نفاسی
accoucheur پزشک متخصص قابلگی وبیماریهای زنان
chatelaine زنجیرکمربند که زنان کلیدوساعت ومدادومانندانهابدان می اویزند
hysteria غش یابیهوشی وحمله در زنان هیجان زیاد
ladies' men مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
lady's man مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
hereford round مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com