Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
obloquy	سرزنش افترا
Other Matches
sail into	به باد سرزنش گرفتن سرزنش کردن
evil speaking	افترا
slander	افترا
detraction	افترا
libels	افترا
defamation	افترا
libelling	افترا
traducement	افترا
calumnies	افترا
libelled	افترا
calumny	افترا
to stab in the back	افترا
libel	افترا
libeled	افترا
libeling	افترا
calumniation	افترا
libeller	افترا زن
mud	افترا
slandering	افترا
accusal	افترا
slandered	افترا
slanders	افترا
libeler	افترا زن
false accusation	افترا
fictitiousness	افترا
belied	افترا زدن
traduces	افترا زدن به
belie	افترا زدن
calumny	بهتان افترا
belying	افترا زدن
calumnies	بهتان افترا
traduced	افترا زدن به
belies	افترا زدن
traducing	افترا زدن به
traduce	افترا زدن به
calumniatory	افترا امیز
slanderous	افترا امیز
slanders	افترا زدن
slandering	تهمت یا افترا
slandered	افترا زدن
slander	افترا زدن
to badmouth	افترا زدن
slander	تهمت یا افترا
slandered	تهمت یا افترا
slandering	افترا زدن
blemish	افترا زدن
calumniator	افترا زننده
calumniate	افترا زدن
slanders	تهمت یا افترا
calumnaite	افترا زدن به
defamatory	افترا امیز
tradece	افترا زدن به
tracucement	افترا زنی
libeling	هجو افترا زدن
libeled	هجو افترا زدن
libelled	هجو افترا زدن
libelling	هجو افترا زدن
libels	هجو افترا زدن
libel	هجو افترا زدن
libllant	خواهان یا شاکی دعوی افترا
blemishes	بدنام کردن افترا زدن
blemished	بدنام کردن افترا زدن
blemishing	بدنام کردن افترا زدن
libellee	مدعی علیه شخص مورد افترا
libelee	مدعی علیه شخص مورد افترا
to sue somebody for libel [slander]	از کسی برای افترا [تهمت] شکایت کردن [حقوق]
railings	سرزنش
chastiesement	سرزنش
railing	سرزنش
expostulation	سرزنش
reproaching	سرزنش
reproaches	سرزنش
reproached	سرزنش
censure	سرزنش
rail	سرزنش
censured	سرزنش
reproach	سرزنش
censuring	سرزنش
exprobration	سرزنش
censures	سرزنش
twit	سرزنش
blames	سرزنش
blaming	سرزنش
reproof	سرزنش
reproofs	سرزنش
sneap	سرزنش
demerits	سرزنش
twits	سرزنش
scolding	سرزنش
dressing-down	سرزنش
nagging	سرزنش
blame	سرزنش
stinger	سرزنش
blamed	سرزنش
upbraiding	سرزنش
increpation	سرزنش
demerit	سرزنش
condemnation	سرزنش
repoach	سرزنش
reprehension	سرزنش
rocket [British E]	سرزنش
ratings	سرزنش
rating	سرزنش
remonstrance	سرزنش
condemnations	سرزنش
blamable	قابل سرزنش
reprehensible	سزاوار سرزنش
call down	سرزنش کردن
blameworthiness	شایستگی سرزنش
twitters	سرزنش کننده
nattering	سرزنش کردن
blamable	سزاوار سرزنش
blameful	سزاوار سرزنش
twittering	سرزنش کننده
to get ticked off [British E] <idiom>	سرزنش شدن
natter	سرزنش کردن
ram (something) down one's throat <idiom>	سرزنش کردن
reprehensible	سرزنش کردنی
bite someone's head off <idiom>	سرزنش کردن
natters	سرزنش کردن
irreproachable	سرزنش نکردنی
to get a rocket [British E] <idiom>	سرزنش شدن
give it to <idiom>	سرزنش کردن
nattered	سرزنش کردن
twitter	سرزنش کننده
twittered	سرزنش کننده
vituperatory	سرزنش امیز
twittingly	سرزنش کنان
reprovingly	سرزنش کنان
irreprehensible	سرزنش نکردنی
reproachless	سرزنش نکردنی
lash vt	سرزنش کردن
reprovable	شایان سرزنش
reprehend	سرزنش کردن
repoach	سرزنش کردن
rater	سرزنش کننده
railer	سرزنش کننده
repoachful	سرزنش امیز
objurgatory	سرزنش امیز
scolder	سرزنش کننده
sneap	سرزنش کردن
dispraise	سرزنش کردن
call over the coals	سرزنش کردن
vituperator	سرزنش کننده
vituperatively	سرزنش کنان
vituperation	بدگویی سرزنش
vituperate	سرزنش کردن
tongue lash	سرزنش کردن
to dress down	سرزنش کردن
chid	سرزنش کردن
chides	سرزنش کردن
threap	سرزنش کردن
taunter	سرزنش کننده
objurgation	سرزنش سخت
talking-to	سرزنش رسمی
sarcasm	ریشخند سرزنش
censured	سرزنش کردن
censures	سرزنش کردن
censuring	سرزنش کردن
trounce	سرزنش کردن
trounced	سرزنش کردن
trounces	سرزنش کردن
trouncing	سرزنش کردن
rebuking	سرزنش کردن
wig	سرزنش کردن
wigs	سرزنش کردن
rebukes	سرزنش کردن
chide	سرزنش کردن
chided	سرزنش کردن
censure	سرزنش کردن
upbraids	سرزنش کردن
twit	سرزنش کردن
reprimands	سرزنش کردن
reprimanding	سرزنش کردن
reprimanded	سرزنش کردن
admonition	سرزنش دوستانه
admonitions	سرزنش دوستانه
reprove	سرزنش کردن
reproved	سرزنش کردن
reprimand	سرزنش کردن
reproves	سرزنش کردن
reproving	سرزنش کردن
upbraid	سرزنش کردن
upbraided	سرزنش کردن
chiding	سرزنش کردن
rap	سرزنش سخت
raps	سرزنش سخت
berate	سرزنش کردن
haze	سرزنش کردن
raillery	سرزنش انتقاد
talking to	سرزنش رسمی
twits	سرزنش کردن
berated	سرزنش کردن
rebuke	سرزنش کردن
berating	سرزنش کردن
rebuked	سرزنش کردن
berates	سرزنش کردن
to drop on	سرزنش یاتنبیه کردن
blameworthy	گناهکار سزاوار سرزنش
rebukes	توبیخ کردن سرزنش

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com