English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (7 milliseconds)
English Persian
superficial سرسری فاهری
Other Matches
volt ampere meter دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
perigraph خط سرسری
dilettantish سرسری
perfunctorily سرسری
cursory سرسری
perfunctory سرسری
in a perfunctory manner بطور سرسری یا سطحی
apparent recession انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
scrabble سرسری چیز نوشتن دست مالی
trifle بازیچه قرار دادن سرسری گرفتن
scrabbled سرسری چیز نوشتن دست مالی
scrabbles سرسری چیز نوشتن دست مالی
scrabbling سرسری چیز نوشتن دست مالی
trifles بازیچه قرار دادن سرسری گرفتن
spot checks سرسری وبا عجله رسیدگی کردن
spot check سرسری وبا عجله رسیدگی کردن
dabbling سرسری کارکردن بطور تفریحی کاری راکردن
perfunctoriness چگونگی کاری که سرسری انجام داده باشند
dabbles سرسری کارکردن بطور تفریحی کاری راکردن
dabbled سرسری کارکردن بطور تفریحی کاری راکردن
dabble سرسری کارکردن بطور تفریحی کاری راکردن
slapdash کاری که سرسری یا از روی بی پروایی انجام دهند
self-styled فاهری
nominal فاهری
formfitting فاهری
surfaced فاهری
superficially فاهری
seeming فاهری
outwards فاهری
outward فاهری
surface فاهری
skin deep فاهری
apparent فاهری
surfaces فاهری
self styled فاهری
apparent power توان فاهری
apparent resistivity مقاومت فاهری
pepper corn rent اجاره فاهری
apparent velocity سرعت فاهری
assentation رضایت فاهری
false parallax پارالاکس فاهری
false horizon افق فاهری
externality احوال فاهری
exteriorize فاهری دانستن
engineering stress تنش فاهری
indicated horsepower توان فاهری
bulk gravity چگالی فاهری
artificial daylight فلق فاهری
impedance مقاومت فاهری
apparent motion حرکت فاهری
apparent magnitude قدر فاهری
externalised فاهری ساختن
externalises فاهری ساختن
externalising فاهری ساختن
externalize فاهری ساختن
externalized فاهری ساختن
externalizes فاهری ساختن
externals فاهری پدیدار
external فاهری پدیدار
admittance هدایت فاهری
glitz گیرایی فاهری
prime facie evidence قرائن فاهری
apparent luminosity درخشندگی فاهری
apparent horizon افق فاهری
apparent error خطای فاهری
apparent diameter قطر فاهری
apparent density تکاتف فاهری
apparent wind باد فاهری
externalizing فاهری ساختن
input impedance مقاومت فاهری اولیه
impedance matrix ماتریس مقاومت فاهری
impedance ratio نسبت مقاومت فاهری
volt ampere hour meter کنتور مصرف فاهری
on the surface فاهری نمادادن رودادن
pro forma منباب فاهر فاهری
reactance مقاومت فاهری خازنها
simulative دارای شباهت فاهری
inductive resistance مقاومت فاهری القایی
inductive impedance مقاومت فاهری القائی
soil morphology شکل فاهری خاک
terrain relief شکل فاهری زمین
of the surface فاهری نمادادن رودادن
extern فاهری واقع در خارج
masquerades قیافه فاهری بخوددادن
masqueraded قیافه فاهری بخوددادن
apparent solar year سال فاهری شمسی
redesign سر وصورت فاهری دادن به
masquerading قیافه فاهری بخوددادن
capacitive resistance مقاومت فاهری خازن
masquerade قیافه فاهری بخوددادن
coupling impedance مقاومت فاهری پیوست
indicated airspeed سرعت فاهری نسبت به هوا
exterior فاهری واقع در سطح خارجی
exteriors فاهری واقع در سطح خارجی
apparent precession انحراف فاهری محور ژایرو
apparent solar روز شمسی فاهری روزشمسی
impedance compensator متعادل کننده مقاومت فاهری
mechanical move حرکت مکانیکی یا فاهری شطرنج
inductive impedance مقاومت فاهری با جزء القائی
relief شکل فاهری و پست و بلندی
feinted حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feinting حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
signalment تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
feints حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
formalization انطباق با ایین واداب فاهری رسمی سازی
feint حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
limiting speed بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
false parallax تغییر محل فاهری اشیاء به علت شکست نور
parallax اختلاف جهت یا موقعیت فاهری یک جسم از دو زاویه دید مختلف
coriolis force نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
stroboscope وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب
radio bearing زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
external good order اصطلاحی در حمل و نقل که دال بر وضعیت فاهری مناسب کالای مورد حمل میباشد
zinky بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zincky بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zincy بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
high oblique عکس هوایی موربی که ازارتفاع زیاد گرفته شده و افق فاهری عکس در ان مشاهده میشود
choke impedance امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
impedance مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
editing run در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
pseudo random قط عات حافظه RAM پویا , که قادر به تنظیم مجدد هستند و بنابراین فاهری مشابه قطعه , RAM ایستا دارند
smiley فاهری که با حروف متن ایجاد میشود که به پیام پست الکترونیکی معنای واقعی دهد مثلاگ به معنای خنده و - غیگین است
pitot static system سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
virtual mass مجموع جرم واقعی و جرم فاهری
pin money وجهی که شوهر به همسر خود برای حوایج خصوصی و شخصیش می پردازد و زن با صرف ان باید وضع فاهری خود رامتناسب با موقعیت اجتماعی شوهرش بیاراید
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
ostensible شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
apparent altitude ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com