Dictiornary-Farsi | سرشاخههای چیده شده کنارهم در کنار دیوار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
brush revetment	سرشاخههای چیده شده کنارهم در کنار دیوار


Other Matches

sea dike	دیوار کنار اب دریا
gable	سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری
gables	سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری
cheek by jowl <idiom>	کنارهم
partition wall	دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
counter fert	دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage	مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall	دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
sheared	چیده شده
fleeced	پشم چیده
placed rockfill	چیده سنگریز
pinioned	بال چیده
shearling	چیده باشند
clipping	تکه چیده شده
cut nails	ناخنهای گرفته یا چیده
virgin wool	پشم تازه چیده شده
to page up type	حروف چیده را صفخه بندی کردن
The jewels were laid out beautifully.	جواهرات رابطرز زیبایی چیده بودند
retaining wall	دیوار نگهبان دیوار محافظ
bangtail	دم اسب که پایین ان بطورافقی چیده شده باشد
crop end	بخشهای اضافی شمش که قبل از نوردکاری چیده میشود
cont line	فاصله میان رشتههای طناب یاچلیک هایی که تنگ هم چیده باشند
adjacent	نزدیک دیوار به دیوار
fall wool	پشم پاییزه [پشمی که در پاییز چیده می شود و مرغوبیت کمتری از پشم بهاره دارد.]
scissored wool	پشم مقراضی [پشمی که با قیچی دستی چیده شده نه با ماشین برقی لذا الیاف یک ناحیه دارای طول های متفاوت می باشند.]
wool sorting	دسته بندی الیاف [بر اساس طول الیاف، ناحیه چیده شدن از بدن حیوان و رنگ پشم]
wool in the grease	پشم نشسته پشم تازه چیده
rand	کنار
brink	کنار
limit	کنار
rims	کنار
border	کنار
rim	کنار
bordering	کنار
away	کنار
bordered	کنار
waterfronts	اب کنار
bank	کنار
brims	کنار
brimming	کنار
brimmed	کنار
brim	کنار
side aisle	کنار
marge	کنار
margins	کنار
banks	کنار
besides	کنار
waterfront	اب کنار
apart	کنار
recesses	کنار
recess	کنار
ex	کنار
ex-	کنار
edge	: کنار
edges	: کنار
margin	کنار
on shore	بر کنار
off	از کنار
marginate	کنار
along side	تا کنار
abutment	کنار
lotos	کنار
lip	کنار
along side	در کنار
lote	کنار
lotus	کنار
list	کنار
bourne	کنار
border line	خط کنار
verges	کنار
lotuses	کنار
verge	کنار
cope	سر دیوار
walls	دیوار
counter-scrap	دیوار
wall	دیوار
coping	سر دیوار
curtains	دیوار
bulwark	دیوار
bulwarks	دیوار
enclosure wall	دیوار بر
f. with the woll	دیوار
face wall	دیوار بر
alignment frontage	بر دیوار
walls have ears	دیوار
fence	دیوار
fences	دیوار
wellhead	سر دیوار
partition	دیوار
partitions	دیوار
wall-to-wall	از دیوار به دیوار
bulkheads	دیوار
bulkhead	دیوار
seacoast	دریا کنار
bypasses	کنار گذار
earmark	کنار گذاشتن
earmarks	کنار گذاشتن
recede	کنار کشیدن
bypassed	کنار گذار
recedes	کنار کشیدن
receding	کنار کشیدن
receded	کنار کشیدن
bypassing	کنار گذار
by	نزدیک کنار
side step	کنار رفتن
by the side of the road	در کنار جاده
foreshore	کنار دریا
side	سمت کنار
sides	سمت کنار
sheer	کنار رفتن
side foot	ضربه با کنار پا
bow out	کنار کشیدن
shipside	کنار کشتی
shipboard	کنار کشتی
bypass	کنار گذار
foreshores	کنار دریا
wayside	کنار جاده
pt down	کنار گذاردن
pull away	کنار گرفتن
floret of ray	گلچه کنار
put aside	کنار گذاشتن
to set by	کنار گذاشتن
put away	کنار گذاردن
sidelined	خط کنار زمین
bedside	کنار بستر
put in	کنار امدن با
sidelining	خط کنار زمین
sideline	خط کنار زمین
roadsides	کنار جاده
roadside	کنار جاده
lotos	درخت کنار
deposit	کنار گذاشتن
strands	کنار رود
strands	کنار دریا
riparian	رود کنار
strand	کنار دریا
coasts	کنار دریا
strand	کنار رود
lay away	کنار گذاشتن
coast	کنار دریا
lote	درخت کنار
sidelines	خط کنار زمین
shores	کنار دریا
reserve	کنار گذاشتن
seaside	دریا کنار
seastrand	دریا کنار
gravesides	در کنار آرامگاه
riverside	کنار رور
graveside	در کنار آرامگاه
by the window	کنار پنجره
overrule	کنار گذاشتن
overruled	کنار گذاشتن
overrules	کنار گذاشتن
coping	کنار امدن
reserves	کنار گذاشتن
reserving	کنار گذاشتن
off	از روی از کنار
Joking apart. <idiom>	شوخی به کنار.
Joking aside. <idiom>	شوخی به کنار.
limbo	کنار دوزخ
next	جنب کنار
lotuses	درخت کنار
lotus	درخت کنار
Stand asid . step aside .	کنار بایست
withdrawal	کنار کشیدن
to leave off	کنار گذاشتن
step aside	کنار رفتن
to lay aside	کنار گذاشتن
shelf	کنار گذاشتن
to put a way	کنار گذاشتن
lotus eater	کنار خوار
lotos eater	کنار خوار
lotus-eaters	کنار خوار
waterside	کنار دریا
shore	کنار دریا
to put by	کنار گذاشتن
lotus-eater	کنار خوار
withdrawals	کنار کشیدن
deposits	کنار گذاشتن
touchline	خط کنار زمین
conservative wall	دیوار باغچه
bay	فرورفتگی دیوار
mason up	ساختن دیوار
partitions	دیوار تیغه
partition	دیوار تیغه
cranny	شکاف دیوار
cross wall	دیوار همبر
batter of wall	میل دیوار
cordons	سرپوش دیوار
outwall	دیوار بیرونی
outer wall	دیوار خارجی
common wall	دیوار مشترک
cobwall	دیوار کاهگلی
clay wall	دیوار چینه
counterfort	دیوار تکیه
allering	کنگره دیوار
bailey	دیوار بیرونی
inwall	دیوار گرفتن
non load bearing wall	دیوار تیغه
non bearing wall	دیوار تیغه