Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
production
سرعت ساخت محصول
productions
سرعت ساخت محصول
Other Matches
productions
کنترل ساخت یک محصول
production
کنترل ساخت یک محصول
reversing
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
exchanging
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanges
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchange
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
punch
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punched
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punches
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
work in progress
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in process
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
Visual Basic
ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
speed ring
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
inflow ratio
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
os/
سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
iso product curve
منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
indicated airspeed
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
burning rate
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
cad
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cads
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
drag
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
rate of flame propagation
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
machine number
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
true air speed
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
tachometer
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
variable ratio
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
muzzle velocity
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
inputted
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerate
سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerates
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerating
سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
air plot wind velocity
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
transonic
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
cut off velocity
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
fastest
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
airspeed
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeeds
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
supersonic
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
sustained rate
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
yielded
محصول
yield
محصول
products
محصول
yields
محصول
product
محصول
harvest
محصول
harvested
محصول
harvests
محصول
lines
محصول
line
محصول
commodity
محصول
outputs
محصول
total product
محصول کل
fabric
محصول
return
[on something]
محصول
commodities
محصول
output
محصول
fabrics
محصول
crop
محصول
proceeds
محصول
cropped
محصول
crops
محصول
brand
نام محصول
production
فراورده محصول
by product
محصول فرعی
releases
گونه یک محصول
product mix
ترکیب محصول
released
گونه یک محصول
universal product code
کد جامع محصول
adduct
محصول افزایشی
standing crop
محصول سرپا
products
محصول حاصلضرب
program product
محصول برنامه
product liability
مسئولیت محصول
volatility product
محصول فرار
average output
محصول متوسط
yield
محصول حاصل
release
گونه یک محصول
mass market product
محصول پر فروش
production
تولید محصول
production
محصول عمل
toiling
محصول رنج
produces
ساختن محصول
product differentiation
تفاوت محصول
produced
ساختن محصول
product capabilities
خواص محصول
over production
محصول زیادی
toil
محصول رنج
overhead product
محصول سبک
turn over
محصول بازده
product differentiation
اختلاف محصول
off year
سال کم محصول
toiled
محصول رنج
cash crop
محصول فروشی
home-grown
محصول خانه
productions
محصول عمل
net product
محصول خالص
average product
محصول متوسط
productions
فراورده محصول
productions
تولید محصول
produce
ساختن محصول
portfolio
نمونه محصول
outputs
برونداد محصول
output
برونداد محصول
incross
اولادیا محصول
fabrics
محصول تولید
fabric
محصول تولید
intermediate product
محصول واسطه
crop rent
اجاره محصول
artefacts
محصول مصنوعی
coproduct
محصول فرعی
last year's produce
محصول پارسال
by-product
محصول فرعی
distillate
محصول تقطیر
high grade product
محصول درجه یک
fehling solution
محصول فهلینگ
branding
نام محصول
finished product
محصول نهائی
fission product
محصول انشقاق
brands
نام محصول
foison
محصول فراوان
fehling reagent
محصول فهلینگ
emblements
محصول زمین
gross yield
محصول ناخالص
eluate
محصول شویش
modeled
گونه یک محصول
product diversification
تنوع محصول
diversity of product
تنوع محصول
by-products
محصول فرعی
model
نوع یک محصول
yielded
محصول حاصل
condensate
محصول میعان
artefact
محصول مصنوعی
artifact
محصول مصنوعی
artifacts
محصول مصنوعی
end product
محصول نهایی
coemption
خرید کل محصول
by product
محصول جنبی
margin product
اضافه محصول
product
محصول حاصلضرب
marginal product
محصول نهائی
yields
محصول حاصل
by-product
محصول ضمنی
modelled
گونه یک محصول
modelled
نوع یک محصول
models
نوع یک محصول
models
گونه یک محصول
by-products
محصول ضمنی
modeled
نوع یک محصول
model
گونه یک محصول
marginal net product
محصول نهائی خالص
extrudate
محصول روزن رانی
software product
محصول نرم افزاری
marginal revenue product
درامد محصول نهائی
marginal physical product
محصول فیزیکی نهائی
life cycle
دوره عمر یک محصول
marginal product function
تابع محصول نهائی
marginal product curve
منحنی محصول نهائی
net domestic product
محصول خالص داخلی
ingethering
جمع اوری محصول
intermediate product
محصول نیم ساخته
maderia
شراب محصول مادریا
outturn
محصول کشاورزی یاصنعتی
product usage rate
میزان مصرف محصول
product launch
جا انداختن محصول در بازار
best profit output
محصول در بیشترین مقدارسود
average revenue product
درامد متوسط محصول
heavy goods
محصول صنایع سنگین
catcher
فرفرههای گیرنده محصول
net national product
محصول خالص ملی
high end
گرانترین محصول یا مدل
releases
شماره گونه یک محصول
produces
تولید کردن محصول
gross national product
محصول ناخالص ملی
version
تعداد گونههای یک محصول
trial rate
درصد ازمایش یک محصول
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com