English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
lob serve سرویس قوسدار بلند سرویس هوایی قوسدار
Other Matches
lobs ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
lobbed ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
lob ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
lobbing ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
wrap-around قوسدار
air line سرویس هوایی
airlift service سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
undercuts ضربه قوسدار با چرخش بعقب
undercut ضربه قوسدار با چرخش بعقب
broadband ISDN سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
lets سرویس خطا سرویس بد
let سرویس خطا سرویس بد
letting سرویس خطا سرویس بد
channel airlift سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
controlled airspace قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
faulted خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
fault خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
in خط سرویس
service سرویس
serviced سرویس
service line خط سرویس
assistance dog سگ سرویس
medical response dog سگ سرویس
in- خط سرویس
service dog سگ سرویس
after sales service سرویس
centermark خط سرویس
let سرویس خطا
service area منطقه سرویس
lets سرویس خطا
service echelon ردههای سرویس
windmill service سرویس چکشی
letting سرویس خطا
underhand service سرویس ساده
cannon balls سرویس چکشی
cannon ball سرویس چکشی
aditional service سرویس اضافی
telephone service سرویس تلفن
side out خطای سرویس
short service line خط سرویس کوتاه
sevice kick ضربه سرویس
service stairs پلکان سرویس
service over خطای سرویس
cooking set سرویس پخت و پز
serviced سرویس کردن
serviced بنگاه سرویس
half court زمین سرویس
kick serve سرویس پیچشی
service سرویس کردن
service بنگاه سرویس
hand out خطای سرویس
information service سرویس اطلاعاتی
ace امتیاز سرویس
aces امتیاز سرویس
after sales service سرویس خدماتی
american twist سرویس چرخشی
backcourt پشت خط سرویس
truckline سرویس باربری
lubritorium چاله سرویس
cumpuserve سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
out of hand serve سرویس پایین دست
out دریافت کننده سرویس
service charge سرویس مهمانخانه وغیره
duplicate service سرویس خدماتی دوبله
customer service technician تکنسین سرویس مشتری
outed نوبت سرویس اسکواش
field service پشتیبانی سرویس رزمی
out نوبت سرویس اسکواش
out- دریافت کننده سرویس
hand in سمت زمین سرویس
outed دریافت کننده سرویس
wide area telephone service سرویس تلفنی گسترده
servicing سرویس کردن خودروها
communications server سرویس دهنده مخابراتی
on line information service سرویس اطلاعاتی مستقیم
back boundary line محوطه پشت خط سرویس
bibliographic retrieval service سرویس بازیابی کتابشناسی
out- نوبت سرویس اسکواش
service court محل فرود سرویس
service ace امتیاز سرویس تنیس
odd court زمین سرویس سمت چپ
left court زمین سرویس سمت چپ
side out خراب کردن سرویس
interrupt serrice routine روال سرویس وقفه
dow jones/retrieval service سرویس خبری دو جونز
in side سمت سرویس زمین
change of service تعویض سرویس والیبال
hook service سرویس برگردان والیبال
railroad service سرویس راه اهن
infrastructure ساختار یا سرویس ابتدایی
tea service سرویس چای خوری
tea sets سرویس چای خوری
tea services سرویس چای خوری
intelligent building [ساختمانی با سرویس هوشمند]
tea set سرویس چای خوری
supplying تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
replenishing سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenished سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
no-man's land منطقه بین خط سرویس و خط پایانی
supply تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
right court زمین سرویس سمت راست
in side سمت سرویس زمین اسکواش
supplied تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
hand in سمت زمین سرویس اسکواش
army service area منطقه سرویس نیروی زمینی
service court محل فرود سرویس اسکواش
half court قسمت سرویس زمین تنیس
Service Included سرویس حساب شده است.
replenish سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
ad court زمین سرویس سمت چپ تنیس
hand out خراب کردن سرویس اسکواش
hand out حریف دریافت کننده سرویس
front court محوطه جلو خط سرویس اسکواش
replenishes سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
self service بدون مسئول توزیع سلف سرویس
down خطای سرویس توپ خارج از بازی
Is service included? آیا سرویس حساب شده است؟
deuce court زمین سرویس سمت راست تنیس
self-service بدون مسئول توزیع سلف سرویس
prestel سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
replacement bus service سرویس جایگزین رفت و آمد [حمل و نقل]
replacement service سرویس جایگزین رفت و آمد [حمل و نقل]
service line حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
travel agents بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
America Online بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
travel agent بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
ten year device وسیله ای که هر ده سال یک بار احتیاج به سرویس دارد
principal قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
toss a coin for choice of service of cou شیریاخط اول بازی جهت تعیین سرویس والیبال
principals قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
third شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
thirds شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
bundling دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
serviced توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
bundle دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
service توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
bundles دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bay یک بخش برای کار ویژه [مانند سرویس یا انبار یا هواپیما وغیره]
name کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
throws باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
names کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
throwing باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
throw باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
teleinformatic services هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
dialup سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
telesoftware نرم افزاری که سرویس را از داده تصویری یا متن راه دور می گیرد
dial up service سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
voices سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
voice سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
floater هواپیمای بدون موتور سرویس ارام والیبال توپ باحرکت کند در هوا
voicing سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
public سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
heaps مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
host computers کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
host computer کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
heaping مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
heap مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
priority ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
priorities ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
multidrop line پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
to make a complaint [about] شکایت کردن [درباره] [مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
subscribing افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribe افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribed افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribes افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscriber 1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
subscribers 1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
dow jones information service سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
alerting service قسمت اعلام اماده باش سرویس اعلام خطر
squash tennis بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
point of presence شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
cross compiling assembling روشی که توسط ان یک فرد ازمینی کامپیوتر و کامپیوتربزرگ یا سرویس اشتراک زمانی استفاده میکند تابرنامه هایی را نوشته واصلاح کند و بعدا" درریزکامپیوتر بکار ببرد
service شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
serviced شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
cellars محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
cellar محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
telephony مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
can of corn توپ هوایی بلند
service road جاده کناری جاده سرویس
POSIX استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
constant سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
constants سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
transparent مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparently مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
alley منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
aircraft cross servicing سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
bras سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bra سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
basics بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basic بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
clackvalve دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touting بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com