Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
out of hand serve
سرویس پایین دست
Other Matches
broadband ISDN
سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
letting
سرویس خطا سرویس بد
lets
سرویس خطا سرویس بد
let
سرویس خطا سرویس بد
lob serve
سرویس قوسدار بلند سرویس هوایی قوسدار
faults
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
fault
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
downhaul
پایین کشیدن رشته پایین کشنده
depress
پایین دادن لوله پایین اوردن
depresses
پایین دادن لوله پایین اوردن
down
سوی پایین بطرف پایین
vertically
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
out side
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
service line
خط سرویس
centermark
خط سرویس
assistance dog
سگ سرویس
in
خط سرویس
medical response dog
سگ سرویس
in-
خط سرویس
service dog
سگ سرویس
after sales service
سرویس
serviced
سرویس
service
سرویس
lets
سرویس خطا
serviced
بنگاه سرویس
serviced
سرویس کردن
service echelon
ردههای سرویس
service over
خطای سرویس
service stairs
پلکان سرویس
cooking set
سرویس پخت و پز
sevice kick
ضربه سرویس
short service line
خط سرویس کوتاه
ace
امتیاز سرویس
service area
منطقه سرویس
service
بنگاه سرویس
letting
سرویس خطا
service
سرویس کردن
aditional service
سرویس اضافی
after sales service
سرویس خدماتی
let
سرویس خطا
half court
زمین سرویس
air line
سرویس هوایی
lubritorium
چاله سرویس
american twist
سرویس چرخشی
aces
امتیاز سرویس
backcourt
پشت خط سرویس
cannon balls
سرویس چکشی
information service
سرویس اطلاعاتی
hand out
خطای سرویس
underhand service
سرویس ساده
truckline
سرویس باربری
cannon ball
سرویس چکشی
kick serve
سرویس پیچشی
windmill service
سرویس چکشی
telephone service
سرویس تلفن
side out
خطای سرویس
out-
دریافت کننده سرویس
service ace
امتیاز سرویس تنیس
duplicate service
سرویس خدماتی دوبله
left court
زمین سرویس سمت چپ
out
دریافت کننده سرویس
servicing
سرویس کردن خودروها
out
نوبت سرویس اسکواش
field service
پشتیبانی سرویس رزمی
in side
سمت سرویس زمین
infrastructure
ساختار یا سرویس ابتدایی
hook service
سرویس برگردان والیبال
service charge
سرویس مهمانخانه وغیره
on line information service
سرویس اطلاعاتی مستقیم
railroad service
سرویس راه اهن
odd court
زمین سرویس سمت چپ
out-
نوبت سرویس اسکواش
outed
دریافت کننده سرویس
bibliographic retrieval service
سرویس بازیابی کتابشناسی
tea services
سرویس چای خوری
hand in
سمت زمین سرویس
dow jones/retrieval service
سرویس خبری دو جونز
intelligent building
[ساختمانی با سرویس هوشمند]
change of service
تعویض سرویس والیبال
wide area telephone service
سرویس تلفنی گسترده
communications server
سرویس دهنده مخابراتی
side out
خراب کردن سرویس
cumpuserve
سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
customer service technician
تکنسین سرویس مشتری
tea service
سرویس چای خوری
interrupt serrice routine
روال سرویس وقفه
tea set
سرویس چای خوری
service court
محل فرود سرویس
back boundary line
محوطه پشت خط سرویس
tea sets
سرویس چای خوری
outed
نوبت سرویس اسکواش
replenished
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenishes
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenish
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
hand out
خراب کردن سرویس اسکواش
half court
قسمت سرویس زمین تنیس
replenishing
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
service court
محل فرود سرویس اسکواش
right court
زمین سرویس سمت راست
Service Included
سرویس حساب شده است.
hand in
سمت زمین سرویس اسکواش
no-man's land
منطقه بین خط سرویس و خط پایانی
front court
محوطه جلو خط سرویس اسکواش
ad court
زمین سرویس سمت چپ تنیس
supplying
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supply
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supplied
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
hand out
حریف دریافت کننده سرویس
in side
سمت سرویس زمین اسکواش
army service area
منطقه سرویس نیروی زمینی
prestel
سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
self service
بدون مسئول توزیع سلف سرویس
down
خطای سرویس توپ خارج از بازی
deuce court
زمین سرویس سمت راست تنیس
Is service included?
آیا سرویس حساب شده است؟
self-service
بدون مسئول توزیع سلف سرویس
America Online
بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
travel agents
بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
travel agent
بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
replacement bus service
سرویس جایگزین رفت و آمد
[حمل و نقل]
service line
حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
ten year device
وسیله ای که هر ده سال یک بار احتیاج به سرویس دارد
replacement service
سرویس جایگزین رفت و آمد
[حمل و نقل]
third
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
thirds
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
principals
قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
toss a coin for choice of service of cou
شیریاخط اول بازی جهت تعیین سرویس والیبال
principal
قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
bundling
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
serviced
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
service
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
bundles
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundle
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
telesoftware
نرم افزاری که سرویس را از داده تصویری یا متن راه دور می گیرد
throw
باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
bay
یک بخش برای کار ویژه
[مانند سرویس یا انبار یا هواپیما وغیره]
teleinformatic services
هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
throwing
باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
throws
باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
dial up service
سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
dialup
سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
names
کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
name
کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
public
سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
voice
سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
voices
سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
floater
هواپیمای بدون موتور سرویس ارام والیبال توپ باحرکت کند در هوا
voicing
سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
heaping
مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
host computer
کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
host computers
کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
heaps
مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
heap
مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
multidrop line
پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
controlled airspace
قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
priority
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
priorities
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
to make a complaint
[about]
شکایت کردن
[درباره]
[مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
infara
پایین تر
bottom
پایین
bottoms
پایین
lower most
پایین تر
further down
پایین تر
submiss
پایین
subteen
پایین تر از سن 31
tailwater
پایین اب
subatmospheric
پایین تر از جو
infara
پایین
lowers
پایین تر
lower limit
حد پایین
bal
از مچ پا به پایین
lowering
پایین تر
low level
پایین
shitu
پایین
lowered
پایین تر
low
پایین
lower
پایین تر
down stairs
پایین
neath or neath
پایین
below
پایین
neath or neath
پایین تر
dowm
پایین
hypogenous
پایین رو
vide infara
پایین
shorter
پایین تر
shortest
پایین تر
lower
پایین
flat
پایین
underneath
پایین
de-
پایین
flattest
پایین
beneath
پایین تر
beneath
پایین
short
پایین تر
thereinafter
[archaic or formal]
<adv.>
در پایین
hereinafter
[formal]
<adv.>
در پایین
hereafter
<adv.>
در پایین
below
<adv.>
در پایین
sub-
یا پایین تر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com